قلمرو ادبی
۱- از متن درس، برای هر یک از آرایههای ادبی زیر، نمونهای مناسب بیابید و بنویسید.
تشبیه: بزن زخم، این مرهم عاشق است (زخم مثل مرهمی برای عاشق است)
متناقض نما: مرهم بودن زخم
۲- شعر «یاران عاشق» را از نظر قالب و مضمون، با شعر « زاغ و کبک» مقایسه کنید.
قالب شعر «یاران عاشق» و شعر « زاغ و کبک» هر دو مثنوی است. شعر زاغ و کبک ادبیات تعلیمی و آموزشی است و درباره کسی که تقلید نادرست و نابجایی را پیش میگیرد؛ اما شعر یاران عاشق جزء ادبیات انقلاب اسلامی است و درون مایه آن درباره ایثارگرانی که جان خود را در راه عشق و میهن خود میفشانند.
قلمرو فکری
۱- در این شعر، مقصود از یاران عاشق، چه کسانی است و به کدام ویژگی آنها اشاره شده است؟
به شهیدانی اشاره شده است که به پیشواز خطر میروند. در برابر ستم خاموش نمینشینند و پیکارگرند. در راه میهن و جانانشان سر میفشانند. از رنج و درد نمیگریزند.
۲- در بیت آخر، بر کدام یک از ارزشهای انقلاب اسلامی تأکید شده است؟
زنده نگه داشتن وفاداری به آرمان شهید و ادامه راه شهیدان.
۳- نخست، مفهوم کلّی بیتهای زیر را بنویسید؛ سپس برای هر یک، بیتی متناسب از متن درس بیابید.
الف) ای مرغ سحر، عشق ز پروانه بیاموز / کان سوخته را جان شد و آواز نیامد (سعدی)
پیام: عاشق راستین همیشه خاموش است و ادعا ندارد.
بیت هشتم: مگو سوخت جان من از فرط عشق/ خموشی است هان، اولین شرط عشق
ب) چه از تیر و چه از تیغ، شما روی نتابید / که در جوشنِ عشق اید، که از کرب و بلایید (حمید سبزواری)
پیام: عاشقان راستین از درد و رنج و مرگ نمیهراسند.
بیت هفتم: بزن زخم، این مرهم عاشق است / که بی زخم مردن غم عاشق است
۴- ……………………
۱- از چنبر نفس رسته بودند آنها / بتها همه را شکسته بودند آنها
قلمرو زبانی: چنبر: حلقه، دایره / نفس: تن مادی/ رسته: نجات یافته، آزادشده/ قلمرو ادبی: قالب: رباعی(چارانه) / وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن فع (رشته انسانی) / بت: استعاره از نفس امّاره / چنبر نفس: اضافه تشبیهی
بازگردانی: اسیران شهیدان از قلمرو نفس پلید بیرون رفتهاند و همه پلیدیها و نفس امّاره را که همچون بت است شکسته بودند.
۲- پرواز شدند و پر گشودند به عرش / هر چند که دست بسته بودند آنها (مصطفی محدثی خراسانی)
قلمرو زبانی: گشودن: باز کردن / عرش:آسمان، سپهر / قلمرو ادبی: پر گشودند: استعاره پنهان / دست بسته: کنایه از اسیر
بازگردانی: این شهیدان پرهایشان را گشودند و به آسمان و جایگاه فرشتگان پرواز کردند، هر چند که اسیر بودند و در اسارت جان سپردند.

شعرخوانی: صبح بی تو
۱- صبح بی تو، رنگ بعداز ظهر یک آدینه دارد / بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد
قلمرو زبانی: آدینه: جمعه / تو: امام زمان / قلمرو ادبی: قالب: غزل / وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن / تشبیه: صبح بی تو، به بعد از ظهر جمعه / حسآمیزی: رنگ بعداز ظهر / تناقض: مهربانی، حالتی از کینه / واژه آرای: دارد، بی تو / تناسب: صبح بعداز ظهر

بازگردانی: صبحی که تو نباشی، مانند بعدازظهر جمعهها، غمگین و کسل کننده است. بدون تو مهربانی هم، معنای خود را از دست میدهد و مانند انتقام و کینه است.
پیام: جهان بی تو هیچ است
۲- بی تو می گویند تعطیل است کار عشقبازی / عشق امّا کی خبر از شنبه و آدینه دارد
قلمرو زبانی: آدینه: جمعه / قلمرو ادبی: عشق … خبر دارد: جانبخشی/ تناسب: شنبه، آدینه/ پرسش انکاری
بازگردانی: میگویند: وقتی تو نیستی، عاشقی تعطیل است و بساط عاشقی جمع می شود؛ اما عشق که در زمان نمیگنجد و به روزهای خاصی وابسته نیست که همیشگی است.
پیام: پایداری عشق
۳- جغد بر ویرانه می خواند به انکار تو امّا / خاک این ویرانه ها بویی از آن گنجینه دارد
قلمرو زبانی: گنجینه: خزانه / قلمرو ادبی: جغد: نماد شومی، استعاره از انسانهای شوم و ناهمایون / تشخیص: انکار کردن جغد / حسآمیزی: بویی از گنجینه داشتن؛ کنایه از اینکه اثری از گنجینه در آنجا یافت میشود / واژهآرایی: ویرانه / مراعات نظیر: جغد، ویرانه، گنجینه
بازگردانی: آدمهای شوم و بد، در این جهان ویرانه، وجود تو را انکار می کنند. ولی تو همان گنج پنهانی که در این ویرانه ها قرار داری.
پیام: ارزشمندی عشق
۴- خواستم از رنجش دوری بگویم، یادم آمد / عشق با آزار خویشاوندی دیرینه دارد
قلمرو زبانی: رنجش: دلآزردگی / دیرینه: کهن / قلمرو ادبی: جانبخشی: عشق … خویشاوندی دارد
بازگردانی: می خواستم از دوری و فراق تو گله کنم؛ ولی یادم آمد که عشق و عاشقی، همیشه همراه با سختی و رنج کشیدن است.
پیام: عشق و درد
۵- در هوای عاشقان پر میکشد با بیقراری / آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد
قلمرو زبانی: کبوتر چاهی: کبوتر وحشی / قلمرو ادبی: هوا: ایهام (۱- فضا ۲- میل) / پر کشیدن: کنایه از تمایل شدید به سمت چیزی / کبوتر چاهی زخمی: استعاره از دلِ مجروح
بازگردانی: دلِ زخمی معشوق (موعود)، نیز با بیقراری در هوای عاشقانش پَر میکشد و دلش هوای عاشقانش را می کند.
پیام: معشوق نیز هواخواه عاشقانش است.
۶- ناگهان قفل بزرگ تیرگی را میگشاید / آن که در دستش کلید شهر پرآیینه دارد
قلمرو زبانی: گشودن: باز کردن / قلمرو ادبی: تیرگی: استعاره از ظلم و بدی و آلودگی / قفل تیرگی: اضافه تشبیهی / شهر پر آینه: منظور، آرمان شهر است که پس از ظهور اتفاق خواهد افتاد. / تناسب: قفل و کلید /دست: مجاز از در اختیار داشتن
بازگردانی: ناگهان روزی، آن کسی که کلید آرمان شهر در دستان اوست (موعود)، ظهور می کند و سیاهی و بدی و ستم را نابود می سازد.
پیام: امید به گشایش و پیروزی (ظهور)
قیصر امین پور



درک و دریافت
۱- در خوانش این سروده به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
لحن خوانش این شعر، عاطفی است با خوانشی نرم و لطیف مناسب با شعر غنایی. توجه به ژرفا و درونمایه شعر سبب درک و تاثیر گذاری بیشتر میگردد.
۲- «انتظار موعود» یکی از مایههای ادبیات انقلاب اسلامی است؛ بر این مبنا، متن شعرخوانی را بررسی کنید.
در این سروده به یارانی نمونش میشود که شیفته شهادتاند و برآنند در راه آرمانهای خود جان خود را بفشانند و دوم انکار کنندگانی که با انکارشان داغ بر روح عاشقان مینهند، بی خبر از این که عاشقان راه حق، سوختن و شهادت و انکار و جراحتهای انکارکنندگان را نیز رسم عاشقی میدانند و در راه خود استوارند.
خیلی عالی