The Twa Corbies(دو کلاغ)

کلاغ
گیفت

As I was walking all alane,

I heard twa corbies making a mane;

The tane unto the tither did say,

‘Where sall we gang and dine to-day?’

‘In behint yon auld fail dyke,

I wot there lies a new-slain knight;

And naebody kens that he lies there,

But his hawk, his hound, and his lady fair.

‘His hound is to the hunting gane,

His hawk, to fetch the wild-fowl hame,

His lady’s ta’en another mate,

So we may mak our dinner swate (sweet).

‘Ye’ll sit on his white hause-bane,

And I’ll pike out his bonny blue een.

Wi’ ae lock o’ his gowden hair,

We’ll theek our nest when it grows bare.

‘Mony a ane for him makes mane,

But nane sall ken whare he is gane:

O’er his white banes, when they are bare,

The wind sall blaw for evermair.’

به زبان انگلیسی همروزگار

As I was walking all alone,
I heard two crows (or ravens) making a moan;
One said to the other,
“Where shall we go and dine today?”
“In behind that old turf wall,
I sense there lies a newly slain knight;
And nobody knows that he lies there,
But his hawk, his hound and his lady fair.”
“His hound is to the hunting gone,
His hawk to fetch the wild-fowl home,
His lady’s has taken another mate,
So we may make our dinner sweet.”
“You will sit on his white neck-bone,
And I’ll peck out his pretty blue eyes;
With one lock of his golden hair
We’ll thatch our nest when it grows bare.”
“Many a one for him is moaning,
But nobody will know where he is gone;
Over his white bones, when they are bare,
The wind will blow for evermore.”

این شعر چهارلختی اسکاتلندی داستانی- روایی است و از سویی غنایی. روایتگر ماجرا نیز پس از سه لخت کنار می‌رود. آرایه آدم‌انگاری در این شعر شاخص است و می‌تواند گونه ای بازگفت رفتار واقعی انسان ها هنگام جستجوی غذا و همکاری اجتماعی باشد. در این قطعه شعر، دو کلاغ گرسنه با یکدیگر گپ و گفتی دارند. یکی از این دو کلاغ که گویا جفت اند به دیگری می گوید: “امروز کجا برویم، غذا بخوریم؟” کلاغ دیگر، که قبلاً موضوع را بررسی کرده و راهکار را یافته است، در پاسخ می گوید: غصه نخور من شام امروزمان را یافته ام.

واژه “ناله کردن” نمایانگر گرسنگی بسیار زیاد کلاغ‌ها ست. از سوی دیگر لانه آنها نیاز به بازسازی و تعمیر دارد. کلاغ زرنگ تر نقشه خود را گزارش می‌دهد و کلاغ دیگر نیز گفته همسر خود را می پذیرد و از در ناسازی سخنی نمی گوید.

در طبیعت، جانوران معمولا هنگام تأمین خوراک، خود را در خطر تهدید شدن می بینند. برای همین کلاغ زرنگ تر به جفت خود می گوید “شاهین، سگ شکاری‌ و بانوی زیبای او” این جا نیستند، یعنی نگران نباش؛ خطری ما را تهدید نمی کند. از سوی دیگر روایتگر اشاره دارد که بهادر ما، تازه جان باخته است و هیچ یک از نزدیکان اش به او اهمیتی نمی دهند و هر کدام به سر کار خود رفته و زندگی تازه ای را آغاز کرده اند؛ چه بسا روایتگر می خواهد این حقیقت را بازگوید که معمولا نزدیکان بزرگزادگان غرق در مادیات اند؛ عشق در نظر ایشان معنایی ندارد؛ به دیگران اهمیتی نمی دهند و فقط به خود می اندیشند و بس؛ اما برخی از مردم فرومایه و نه چندان نزدیک به او در اندیشه اویند و برای او به سوگ می نشینند و از مرگ او اندوهناک اند.

سرانجام روایتگر در لخت پایانی، به وزش باد، بر پیکر بی جان بهادر اشاره دارد. باد می تواند نمادی از روزگار و گردش جهان باشد که هیچ گاه از پویه بازنمی ماند و پیوسته می وزد؛ جهان را تغییر می دهد و همگان را به فراموشی می سپارد.

وزن: لخت های نخست و سوم: چهار ضربی (tetrameter) / لخت های دوم و چهارم: سه ضربی (trimeter)

قالب: شعر دارای چند بند چهارلختی است: چهارلختی  پیوسته

Poetic Form: ancient Scottish ballad

ساختار پساوند (قافیه): الف الف / ب ب.

alane: alone

برگردان پارسی: زمانی که داشتم تک و تنها راه می رفتم؛

corbie: Crow (Scotland)

making a mane mane: moan, a long, low sound made by a person expressing physical or mental suffering or sexual pleasure. / نجوا کردن، ناله کردن

برگردان پارسی: صدای دو کلاغ را شنیدم که با هم نجوا می کردند؛

tane: one

tither: another

برگردان پارسی: یکی به دیگری می‌گفت؛

sall: shall

dine: eat dinner.

برگردان پارسی: امروز کجا باید برویم، شام بخوریم؛

behint: behind

yon: that or those / آن طرف

auld: old (Scotland)

fail: turf, sod

dyke: wall / خاکریز، دیوار

برگردان پارسی: پشت آن دیوار کهنه چمن‌پوش،

wot: know

slain: kill (a person or animal) in a violent way.

knight: a man who served his sovereign or lord as a mounted soldier in armor.  / بهادر، سلحشور

برگردان پارسی: من می دانم که آن جا [پیکر] بهادر تازه جان باخته ای افتاده است؛

naebody: nowbody

ken: know (Scotland)

برگردان پارسی: و هیچ کس نمی‌داند که او آن جا ست؛

hawk: شاهین، باز

hound: a dog of a breed used for hunting, especially one able to track by scent.  / سگ تازی

fair: beautiful

برگردان پارسی: اما باز شکاری اش، سگ شکاری اش و همسر زیبایش:

hunting: شکار کردن

gane: gone

برگردان پارسی: سگ شکاری اش رفته است تا شکار کند؛

hawk: باز

fetch: go for and then bring back (someone or something) for someone.

fowl: a bird of the order Galliformes that is kept for its eggs and flesh; a rooster or hen. / ماکیان، مرغ

hame: home

برگردان پارسی: باز شکاری اش رفته تا ماکیان وحشی دیگری بگیرد و به خانه بیاورد؛

ta’en: taken

anither: another

mate: جفت، جفت گیری، یار

برگردان پارسی: همسرش نیز همخوابه دیگری یافته است؛ (نگران چیزی نباش.)

mak: make

swate: sweet

برگردان پارسی: بنابراین ما شام دلپذیری خواهیم داشت؛

Ye’ll: You will

bane: bone

hause-bane: neck bone / ترقوه

برگردان پارسی: تو روی استخوان ترقوه سفیدش می نشینی؛

pike: kill or thrust (someone) through with a pike, peck

bonny: beautiful

een: eyes

برگردان پارسی: و من به چشمان زیبای آبی اش نوک می زنم و آنها را بیرون می‌آورم؛

Wi: with

ae: one

lock: گیسو

o: of

gowden: golden

theek: thatch / با کاهگل اندودن

nest: لانه

bare: برهنه

برگردان پارسی: هنگامی که لانه مان فرسوده شود با یک دسته گیسوان طلایی اش؛ آن را تعمیر می کنیم (کاهگل می کنیم)؛

Mony a one: many

making a mane: moan, a long, low sound made by a person expressing physical or mental suffering or sexual pleasure. / نجوا کردن، ناله کردن

برگردان پارسی: بسیاری از مردم برای او به سوگ می نشینند؛

nane: nobody

sall: shall

ken: know

Whar: where

برگردان پارسی: ولی هیچ کس نمی داند که او کجا رفته است؛

O’er: over

bare: برهنه

sall: shall

blaw: blow

evermair: evermore

برگردان پارسی: همیشه باد بالای استخوان های سفیدش، هنگامی که برهنه اند، خواهد وزید؛

کلاغی به شاخی شده جای گیر / به منقار بگرفته قدری پنیر

یکی روبهی بوی طُعمه شنید / به پیش آمد و مَدحِ او برگزید

بگفتا سلام ای کلاغ قشنگ / که آیی مرا در نظر شوخ و شنگ

اگر راستی بود آوایِ تو / به مانند پرهای زیبای تو

در این جنگل اندر سَمَندَر بدی / بر این مرغ ها جمله سرور بُدی

ز تعریف روباه شد زاغ شاد / ز شادی نیاورد خود را به یاد

به آواز کردن دهان برگشود / شکارش بیُفتاد و روبَه ربود

بگفتا که ای زاغ این را بدان / که هر کس بود چرب و شیرین زبان

خورد نعمت از دولت آن کسی / که بر گفتِ او گوش دارد بسی

چنان چون به چربیّ نطق و بیان / گرفتم پنیرِ تو را از دهان (ایرج میرزا)

زاغکی قالب پنیری دید / به دهان برگرفت و زود پرید

بر درختی نشست در راهی / که از آن می‌گذشت روباهی

روبه پرفریب و حیلت‌ساز / رفت پای درخت و کرد آواز

گفت به به چقدر زیبایی / چه سری چه دُمی عجب پایی

پر و بالت سیاه‌رنگ و قشنگ / نیست بالاتر از سیاهی رنگ

گر خوش‌آواز بودی و خوش‌خوان / نبُدی بهتر از تو در مرغان

زاغ می‌خواست قار قار کند / تا که آوازش آشکار کند

طعمه افتاد چون دهان بگشود / روبهک جَست و طعمه را بربود (حبیب یغمایی)

پیمایش به بالا