کارگاه تحلیل فصل۳(علوم۲)

۱- غزل زیر را بخوانید و موارد خواسته شده را پاسخ دهید:

۱- جان به لب داریم و همچون صبح خندانیم ما / دست و تیغ عشق را زخم نمایانیم ما

۲- از سیاهی داغ ما هرگز نمی‌آید برون / در سواد آفرینش آب حیوانیم ما

۳- پشت چون آیینه بر دیوار حیرت داده‌ایم / واله خار و گل این باغ و بستانیم ما

۴- از شبیخون خمار صبحدم آسوده‌ایم / مستی دنباله دار چشم خوبانیم ما

۵- خرقه از ما می‌ستاند نافه مُشکین نفس / از هواداران آن زلف پریشانیم ما

۶- حلقه چشم غزالان حلقه زنجیر ماست / دائم از راه نظر در بند و زندانیم ما

۷- گر چراغ بزم عالم نیست صائب کلک ما / چون ز بخت تیره دائم در شبستانیم ما؟ (صائب)

الف) ویژگی‌های شعر صائب را در غزل بررسی کنید.

– کاربرد واژگان عربی کاهش یافته است. صائب به زبان حقیقی مردم شعر می‌سراید و زبان شعر واقع گراست. قالب سروده غزل است. قالب حقیقی شعر تک بیت است. آرایه‌ها به طور طبیعی در شعر به کار رفته است. مضمون‌‌ها تازه و نوآیین است؛ مانند: «پشت چون آیینه بر دیوار حیرت داده‌ایم». سخنور مطالب فلسفی و مضامین کهن را با زبان سبک هندی بازگو می‌کند.

ب) شعر را از نظر زیبایی شناسی تحلیل نمایید.

۱- جان به لب داریم و همچون صبح خندانیم ما / دست و تیغ عشق را زخم نمایانیم ما

قلمرو ادبی: قالب: غزل / وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن / جان به لب داریم: کنایه از «مشرف به مرگیم» / همچون صبح: تشبیه؛ جانبخشی / دست و تیغ عشق: جانبخشی / دست و تیغ عشق را زخم نمایانیم ما: کنایه از اینکه «آماده جانفشانی برای عشقیم»

۲- از سیاهی داغ ما هرگز نمی‌آید برون / در سواد آفرینش آب حیوانیم ما

قلمرو ادبی: داغ: مجاز از درد و اندوه / از سیاهی داغ ما هرگز نمی‌آید برون: کنایه از اینکه هیچ گاه اندوه ما زدوده نمی‌شود. / سواد آفرینش: اضافه تشبیهی / آب حیوانیم: تشبیه (ما مانند آب حیوانیم.)/ واژه آرایی: ما / تلمیح به داستان خضر

۳- پشت چون آیینه بر دیوار حیرت داده‌ایم / واله خار و گل این باغ و بستانیم ما

قلمرو ادبی: چون آیینه: تشبیه؛ جانبخشی / دیوار حیرت: تشبیه / پشت چون آیینه بر دیوار حیرت داده‌ایم: کنایه از اینکه همیشه در این جهان سرگشته‌ایم. / خار؛ گل و باغ: تناسب / خار؛ گل: تضاد / خار: بدی‌‌های این جهان / گل: زیبایی‌‌های این جهان / باغ و بستان: استعاره از این جهان

۴- از شبیخون خمار صبحدم آسوده‌ایم / مستی دنباله دار چشم خوبانیم ما

قلمرو ادبی: شبیخون خمار: جانبخشی (خمار به ما شبیخون نمی‌زند.)/ مستی دنباله دار چشم خوبانیم: تشبیه  / واج آرایی «م»

۵- خرقه از ما می‌ستاند نافه مُشکین نفس / از هواداران آن زلف پریشانیم ما

قلمرو ادبی: خرقه از ما می‌ستاند: وامدار ماست / نافه مُشکین … می‌ستاند: جانبخشی / زلف: مجاز از یار / واژه آرایی: ما / واج آرایی «ا» و «م»

۶- حلقه چشم غزالان حلقه زنجیر ماست / دائم از راه نظر در بند و زندانیم ما

قلمرو ادبی: حلقه چشم غزالان حلقه زنجیر: تشبیه؛ کنایه از اینکه ما را در بند کرده است. / غزال: استعاره از یار / حلقه چشم: اضافه تشبیهی / واژه آرایی: ما، حلقه / واج آرایی «ن»

۷- گر چراغ بزم عالم نیست صائب کلک ما / چون ز بخت تیره دائم در شبستانیم ما؟ (صائب)

قلمرو ادبی: بزم عالم: اضافه تشبیهی / کلک: مجاز از نوشته / بخت تیره: حس آمیزی/ واژه آرایی: ما / شبستان: جهان مادی و تاریک / حسن تعلیل

پ) وزن شعر را بنویسید. – فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

خط عروضی: جان بِ لَب داریمُ هَمچُن صُبحِ خَندانیم ما / دستُ تیغِ عِشق را زَخم نَمایانیم ما

پایه‌های آواییجان بِ لَب داری مُ هَم چُنصُب ح خَن دا نیـ م ما
پایه‌های آواییدس تُ تی غِعِش ق را زَخمِ  نِ  ما  یانیـ م ما
وزنفاعلاتنفاعلاتنفاعلاتنفاعلن
نشانه‌های هجاییـ U ـ ـ  ـ  U ـ ـ ـ  U ـ ـ ـ  U ـ

کالبدشکافی چامه صائب

۱- جان به لب داریم و همچون صبح خندانیم ما / دست و تیغ عشق را زخم نمایانیم ما

قلمرو زبانی: تیغ: شمشیر / را: به معنای «برای» / قلمرو ادبی: قالب: غزل / وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن / جان به لب داریم: کنایه از «مشرف به مرگیم» / همچون صبح: تشبیه؛ جانبخشی / دست و تیغ عشق: جانبخشی / دست و تیغ عشق را زخم نمایانیم ما: کنایه از اینکه «آماده جانفشانی برای عشقیم»

بازگردانی: ما جانمان به لب رسیده و داریم نابود می‌شویم؛ ولی همانند بامداد خندانیم. ما خودمان را برای زخم‌‌های عشق آماده کرده‌ایم.

۲- از سیاهی داغ ما هرگز نمی‌آید برون / در سواد آفرینش آب حیوانیم ما

قلمرو زبانی: داغ: جای سوخته با آهن تفته / سواد: سیاهی؛ ظلمت / حیوان: زندگانی / قلمرو ادبی: داغ: مجاز از درد و اندوه / از سیاهی داغ ما هرگز نمی‌آید برون: کنایه از اینکه هیچ گاه اندوه ما زدوده نمی‌شود. / سواد آفرینش: اضافه تشبیهی / آب حیوانیم: تشبیه (ما مانند آب حیوانیم.)/  واژه آرایی: ما / تلمیح به داستان خضر

بازگردانی: اندوه ما هیچ گاه نمی‌کاهد و نمی‌زداید؛ ولی ما در ظلمت این جهان مادی مانند آب زندگانی‌ایم.

۳- پشت چون آیینه بر دیوار حیرت داده‌‌ایم / واله خار و گل این باغ و بستانیم ما

قلمرو زبانی: واله: سرگشته؛ شیفته / قلمرو ادبی: چون آیینه: تشبیه؛ جانبخشی / دیوار حیرت: تشبیه / پشت چون آیینه بر دیوار حیرت داده‌ایم: کنایه از اینکه همیشه در این جهان سرگشته‌ایم. / خار، گل و باغ: تناسب / خار، گل: تضاد / خار: استعاره از بدی‌‌های این جهان / گل: استعاره از زیبایی‌‌های این جهان / باغ و بستان: استعاره از گیتی

بازگردانی: ما همیشه در این جهان سرگشته‌ایم. سرگشته و حیران بدی‌‌ها و خوبی‌‌های این جهان مادی‌ایم.

۴- از شبیخون خمار صبحدم آسوده‌ایم / مستی دنباله دار چشم خوبانیم ما

قلمرو زبانی: شبیخون: حملۀ ناگهانی بر دشمن هنگام شب / خمار: سردرد پس از مستی / خوب: زیبارو / آسوده‌ایم: فارغیم / قلمرو ادبی: شبیخون خمار: جانبخشی (خمار به ما شبیخون نمی‌زند.)/ مستی دنباله دار چشم خوبانیم: تشبیه ما  / واج آرایی «م»

بازگردانی: ما دچار خمار بامدادی نمی‌شویم و پس از مستی سردرد نمی‌گیریم. مستی ما برخاسته از مستی و زیبایی زیبارویان است و این مستی هیچ سردردی پدید نمی‌آورد.

۵- خرقه از ما می‌ستاند نافه مُشکین نفس / از هواداران آن زلف پریشانیم ما

قلمرو زبانی: خرقه: جامه درویشان؛ پشمینه / می‌ستاند: می‌گیرد / نافه: کیسۀ کوچکی که زیر شکم آهوی مشک قرار دارد و مشک از آن خارج می‌شود. / مشکین: مشک آلود / قلمرو ادبی: خرقه از ما می‌ستاند: وامدار ماست / نافه مُشکین … می‌ستاند: جانبخشی / زلف: مجاز از یار / واژه آرایی: ما  / واج آرایی «ا» و «م»

بازگردانی: خوشبویی مشک وامدار ماست؛ زیرا ما هوادار زلف خوشبوی یاریم و بوی یار از مشک خوشبوتر است.

۶- حلقه چشم غزالان حلقه زنجیر ماست / دائم از راه نظر در بند و زندانیم ما

قلمرو ادبی: حلقه چشم غزالان حلقه زنجیر: تشبیه؛ کنایه از اینکه ما را در بند کرده است.  / غزال: استعاره از یار / حلقه چشم: اضافه تشبیهی / واژه آرایی: ما / واج آرایی «ن»

بازگردانی: زیبایی پری‌چهرگان ما را در بند کشیده است. ما پیوسته زیبایی‌‌های ماهرویان را می‌بینیم و اسیر ایشان می‌شویم.

۷- گر چراغ بزم عالم نیست صائب کلک ما / چون ز بخت تیره دائم در شبستانیم ما؟ (صائب)

قلمرو زبانی: گر: اگر / کلک: قلم / چون: چگونه / شبستان: بخش سقف دار مسجد / قلمرو ادبی: بزم عالم: اضافه تشبیهی / کلک: مجاز از نوشته / بخت تیره: حس آمیزی/ واژه آرایی: ما / شبستان: جهان مادی و تاریک/ حسن تعلیل

بازگردانی: ای صائب، اگر شعر ما روشنی بخش بزم جهان نیست، پس چرا به خاطر بخت تیره مان پیوسته در جهان تاریک مادی مانده‌ایم؟

۲- متن زیر را از نظر زیبایی شناسی و ویژگی‌های فکری بررسی نمایید:

«مجموعه‌ای می‌بایست از هر دو عالم روحانی و جسمانی که هم محبّت و بندگی به کمال دارد و هم علم و معرفت به کمال دارد تا بار امانت مردانه و عاشقانه در سفت جان کشد.» (نجم الدّین رازی) [سُفت: دوش]  

زیبایی شناسی: تضاد: روحانی؛ جسمانی / اضافه تشبیهی: بار امانت / «در سفت جان کشیدن»: کنایه از حمل کردن / تلمیح به آیه «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَانُ»  / واج آرایی و تا اندازه ای سجع

ترجمه متن عربی: بر آسمانها، زمین و کوهها امانت را عرضه کردیم. همه از تحمّل آن خودداری ورزیدند و اندیشه کردند و انسان (ناتوان) آن را پذیرفت.

بازگردانی: ما جانداری را می‌خواهیم که در هر دو جهان روحانی و جسمانی باشد؛ هم عشق و بندگی داشته باشد هم دانش تا بتواند بار امانت ما را بر دوش بگذارد.

ویژگی‌های فکری: درون مایه عبارت عرفانی است و درباره انسانی که هم دانش دارد و هم عشق و با این دو ویژگی شایستگی یافته تا بار امانت ایزدی را بر دوش کشد.

کارگاه تحلیل فصل۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *