۱- ای به ازل بوده و نابوده ما / وی به ابد زنده و فرسوده ما
قلمرو زبانی: ازل: زمان بیآغاز / ابد: زمان بی پایان / فرسوده: کهنه و پوسیده / قلمرو ادبی: قالب: مثنوی / وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن / تضاد: بوده نابوده؛ ازل، ابد؛ زنده، فرسوده / جناس: ای، وی / واژه آرایی: ما / واج آرایی «ب»
بازگردانی: ای کسی که در ازل بوده و ما بنودیم و ای کسی که در ابد زنده خواهد بود و ما فرسوده خواهیم بود.
پیام: ازلی و ابدی بودن خدا و فناپذیری آدمیان
۲- حلقه زنِ خانه به دوشِ توایم / چون درِ تو، حلقه به گوشِ توایم
قلمرو زبانی: دوش: شانه / قلمرو ادبی: حلقه زن: کنایه از یاری جستن / خانه به دوش: کنایه از بی خانمان و تهیدست / حلقه به گوش: کنایه از برده / واژه آرایی: تو، ایم، حلقه / جناس: دوش، گوش / تشبیه: چون در تو / واج آرایی « ﹻ »
بازگردانی: ما آدمیان دریوزه گر بارگاه تو هستیم. ما انسان ها مانند دروازه آستان تو که حلقه دارد حلقه به گوش و برده تو ایم.
پیام: اقرار به نیازمندی همگان به یزدان
۳- از پی توست این همه امّید و بیم / هم تو ببخشای و ببخش ای کریم
قلمرو زبانی: از پی: به خاطر / بخشاییدن: آمرزیدن(بن ماضی: بخشا؛ بن مضارع: بخشود) / بخشیدن: ارزانی داشتن (بن ماضی: بخشید؛ بن مضارع: بخش) / قلمرو ادبی: امید، بیم: تضاد / ببخشای، ببخش: شبه اشتقاق / واژه آرایی: تو / واج آرایی «ب»
بازگردانی: این همه بیم از دوزخ و امید به بهشت به خاطر تو است. ما را بیامرز و به ما نعمت هایت را ارزانی بدار ای بخشنده.
پیام: بخشندگی یزدان
۴- چارۀ ما ساز که بی یاوریم / گر تو برانی، به که روی آوریم
قلمرو زبانی: یاور: یاریگر / راندن: دور کردن / که: چه کس / قلمرو ادبی: روی آوردن: کنایه از توجه و درخواست کردن / یاوریم، آوریم: جناس / به، که: جناس
بازگردانی: ما یاری رسانی نداریم گرفتاری های ما را تو بگشا. اگر تو ما را از درگاهت برانی به چه کسی پناه ببریم.
پیام: درخواست یاری
۵- چون خجلیم از سخنِ خام خویش / هم تو بیامرز به انعام خویش
قلمرو زبانی: خجل: شرمنده / انعام: احسان، بخشش (شبه هم آوا: انعام: چهارپان) / قلمرو ادبی: حس آمیزی: سخن خام / واژه آرایی، ردیف: خویش
بازگردانی: من از سخنان نسنجیده خود شرمنده ایم. پس تو خودت از گناهان ما با احسان خودت در گذر.
پیام: درخواست آمرزش
۶- پیش تو گر، بی سر و پای آمدیم / هم به امید تو خدای آمدیم
قلمرو زبانی: پیش: نزد / قلمرو ادبی: بی سر و پا: کنایه از تهیدست و ناتوان / گر، سر: جناس / واژه آرایی: آمدیم، تو
بازگردانی: اگر با ناتوانی و تهیدستی نزد تو آمده ایم به امید لطف تو آمده ایم.
پیام: امید به لطف خدایی
۷- یار شو، ای مونسِ غمخوارگان / چاره کن ای چارۀ بیچار گان
قلمرو زبانی: مونس: همدم / غمخواره: دلسوز و مهربان / چاره کردن: درمان کردن / بیچاره: بدبخت / قلمرو ادبی: واژه آرایی: چاره / واج آرایی: چ
بازگردانی: ای همدم انسان های دلسوز، ما را یاری کن. ای درمان بدبختان، درد ما را درمان کن.
پیام: درخواست یاری
۸- جز درِ تو، قبله نخواهیم ساخت / گر ننوازی تو، که خواهد نواخت؟
قلمرو زبانی: نواختن: نوازش و دلجویی کردن / پرسش انکاری / قلمرو ادبی: در، گر: جناس / ننوازی، نواخت: همریشگی / واژه آرایی: تو
بازگردانی: فقط از تو درخواست داریم. اگر تو به ما نیکی نکنی چه کسی ما را خواهد نواخت.
پیام: ناتوانی بنده در برابر یزدان
نظامی، مخزن اسرار