آموزه سیزدهم: ادبیات انقلاب

بهمن ماه ۱۳۵۷ در تاریخ معاصر ایران جلوه‌ای ویژه یافته است؛ چون از یک سو، هنگام فروپاشی نظام شاهنشاهی و از دیگر سو، آغاز رهایی و آزادی  مردم و شکل‌گیری جمهوری اسلامی ایران است. نظام ۲۵۰۰ ساله سرانجام با انقلاب شورانگیز مردم به رهبری امام خمینی (قُدّس سرّه) کنار زده شد. این انقلاب امیدبخش که پایه و اساس آن در سال ۱۳۴۲ شکل گرفت سه ویژگی برجسته دارد:

خدامحوری و دین‌باوری

رهبری بر پایه اصل ولایت فقیه

وحدت و یکپارچگی مردم

قلمرو زبانی: معاصر: همروزگار / جلوه‌: نمود، خودنمایی / ویژه: خاص / فروپاشی: سرنگونی / شورانگیز: هیجان انگیز / قُدّس سرّه: گورش پاک باد / وحدت: همبستگی / قلمرو ادبی: کنار زدن: کنایه از «برانداختن»

ایمان و اعتقاد مذهبی، نخستین و اصلی‌ترین عامل پیوند رهبری و ملت و سبب استواری مردم بود. در حقیقت دل سپاری رهبر و مردم به توحید و ایمان الهی، آنچنان این دو را به هم پیوند زد که دوگانگی از میان برخاست و «وحدت کلمه» پدیدار گشت.

مردم دین‌باور و انقلابی ایران به پیشوایی بنیانگذار فرزانه انقلاب اسلامی و با تکیه بر تعالیم الهی سه اصل اساسی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را از همان آغاز به عنوان هدف اصلی قیام خود به جهانیان اعلام کردند.

چیزی که بر درخشش این انقلاب می‌افزاید بهره‌گیری از تعالیم اسلامی و ارزش‌های فرهنگ ایرانی است؛ زیرا باطن هر ایرانی همواره ریشه در دو سرچشمه زایا دارد؛ یعنی «دین» و «فرهنگ» و همین دو است که او را پاینده و استوار می‌دارد.

قلمرو زبانی: استواری: پایداری، استحکام / دل سپاری: دل سپردگی، دل دادن، علاقمندی / توحید: یگانگی / برخاست: از میان رفت/ وحدت کلمه: یک زبانی / پدیدار: آشکار / فرزانه: دانا / تعالیم: ج تعلیم، آموزه ها / جهانیان: مردم جهان / اعلام کردن: خبر دادن / درخشش: درخشندگی / افزودن: اضافه کردن / زایا: زاینده / پاینده: مانا، پایدار / قلمرو ادبی:

ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیات

ادبیات به یاری ابزارها و عوامل گوناگون پدید می‌آید. نخستین ابزار پیدایش ادبیات زبان است. زبان عامل انسجام و وحدت همه اقوام یک سرزمین است.

زبان هر جامعه در هر دوره‌ای نماینده فکر و فرهنگ همان روزگار است. بهترین راه برای آشنایی با اندیشه‌ها و باورهای هر جامعه، روی آوردن به ادبیات آن جامعه است و مقصود از ادبیات، همه آثار نظم و نثری است که آیینه فرهنگ و اندیشه یک جامعه است به عبارت دیگر ادبیات، بیان حال یک جامعه است.

قلمرو زبانی: عوامل: ج عامل / پیدایش:  پیدا شدن / انسجام: همبستگی / اقوام: ج قوم / مقصود: منظور / نظم: شعر / نثر: نوشته ای که شعر نیست / قلمرو ادبی: نظم و نثری است که آیینه …: تشبیه

وقتی شما به یک اثر ادبی مانند شاهنامه، گلستان و مثنوی مولوی رو می‌کنید، چهره انسان‌های آن جامعه و رفتار و منش اجتماعی اشخاص را پیش چشم خود دارید. اصولاً کلید شناخت هر ملتی ادبیات آن ملت است.

پس از واقعه عظیم انقلاب اسلامی، بسیاری از بنیادهای فکری، فرهنگی و معیارهای ارزشی و اخلاقی جامعه ایران دگرگون شد. این انقلاب دینی و فرهنگی در آثار نویسندگان پس از انقلاب اسلامی نیز جلوه‌گر شد.

انقلاب اسلامی درهای تازه‌ای به روی ادبیات گشود و واژه‌ها و ترکیب‌هایی مانند: استقلال، اسلام، قیام، شهادت، ایثار، شرافت، کرامت، مبارزه، تعهد، مردانگی، ایستادگی، ستم ستیزی، جان بازی، رزمندگی، بسیج، ولایت، شهید، برابری، برادری، حماسه، عدالت، رشادت و … را با نگرشی جدید در زبان مردم رواج و گسترش داد.

قلمرو زبانی: منش: خوی، شخصیت / اشخاص: ج شخص / عظیم: بزرگ / بنیاد: سازمان / معیار: سنجه / ایثار: از خودگذشتگی / شرافت: بزرگ‌منشی / کرامت: بزرگواری، جوانمردی / تعهّد: پایبندی / بسیج: نام سازمانی / رشادت: دلاوری، مردانگی / نگرش: بینش / قلمرو ادبی: رو کردن: کنایه از توجه کردن / پیش چشم خود داشتن: کنایه از دیدن / در گشودن: کنایه از اینکه فرصت‌های زیادی در اختیار گذاشتن

در ادبیات انقلاب به آزاداندیشی توجه شد و فضیلت‌هایی مانند همدلی و صفا، ایثار، مقاومت و مبارزه در برابر ظالمان و روحیه جوانمردی و پهلوانی پدیدار گشت.

بر پایه آنچه گفته شد ادبیات انقلاب، انقلابی است که در درون مایه و محتوای آثار و افکار پدید آمده است و عشق و شور و رادمردی و دین باوری و ایثار در آن موج می‌زند. ادبیات انقلاب، آیینه انقلاب است و گنجینه‌ای است که آرمان‌های انقلاب اسلامی را در خود جای داده است.

قلمرو زبانی: فضیلت‌: برتری، معرفت / صفا: پاکی / مقاومت: پایداری / روحیه: خوی و دلگرمی / شور: شوق / رادمردی: جوانمردی / درآمد: دیباچه / قلمرو ادبی:

درآمدی بر ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، (با کاهش و تلخیص)

خودارزیابی

۱- سه ویژگی انقلاب اسلامی را بیان کنید.خدامحوری و دین‌باوری، رهبری بر پایه اصل ولایت فقیه، وحدت و یکپارچگی مردم

۲- مقصود از عبارت «انقلاب اسلامی، تولّدی دیگر» چیست؟ – پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از بنیادهای فکری، فرهنگی و معیارهای ارزشی و اخلاقی دگرگون شدند؛ ازین رو می توان این انقلاب را زایشی دوباره دانست.

۳- به نظر شما چرا آثار فرهنگی، آیینۀ احوال و افکار جامعه است؟ – زیرا زبان هر دوره ای نماینده فکر و فرهنگ همان روزگار است و اثر ادبی چهره انسان های آن جامعه و رفتار و منش اجتماعی اشخاص همان دوره را می نمایاند.

دانش ادبی: کنایه

به نمونه‌های زیر توجّه نمایید:

یکی را به سر برنهد تاج بخت / یکی را به خاک اندر آرد ز تخت (سعدی(

قلمرو زبانی: برنهادن: سرگشته  / اندرآوردن: از این / قلمرو ادبی: بخت، تخت: جناس / تاج بر سر یکی نهادن: کنایه از « گرامی و بزرگ داشتن» / یکی را به خاک اندر آوردن: کنایه از « کوچک و پست شمردن» / بخت، تخت: قافیه

بازگردانی: خداوند یکی را گرامی و بزرگ می دارد و یک را کوچک و خوار می کند.

پیام: سربلندی و خواری ما در دست خداوند است.

با چشم ادب نگر پدر را / از گفتۀ او مپیچ سر را (ایرج میرزا (

قلمرو زبانی: نگریستن: نگاه کردن  / را: به معنای «به» / قلمرو ادبی: سرپیچیدن: کنایه از نافرمانی کردن / چشم، سر: مراعات نظیر / را: ردیف / پدر، سر: قافیه

بازگردانی: به پدرت باادبانه نگاه کن و از سخنان او سرپیچی نکن.

پیام: گرامی داشتن پدر

از مکافات عمل، غافل مشو / گندم از گندم بروید جو ز جو (مولوی(

قلمرو زبانی: مکافات: کیفر، سزا  / عمل: کار/ غافل: نادان، ناآگاه / روییدن: رستن (بن ماضی: رست، بن مضارع: رو) / قلمرو ادبی: مصراع دوم مثل است.

بازگردانی: از کیفر کارت ناآگاه نباش، گندم ازبذر گندم سبز می شود و جو از بذر جو می روید.

پیام: ما نتیجه کارهایمان را می بینیم.

در هر یک از بیت‌هایی که خواندید، شاعر با بیانی غیرمستقیم، مقصود خود را آورده است. «تاج بر سر یکی نهادن» به معنای «گرامی و بزرگ داشتن» و «یکی را به خاک اندر آوردن» بر مفهوم  «کوچک و پست شمردن» دلالت دارد.

با کمی تأمّل در مصراع دوم شعر ایرج میرزا در می یابیم که شاعر با بیان جملۀ «سرمپیچ» مخاطب خود را از «نافرمانی» بر حذر می دارد.

به نظر شما، قصد شاعر از بیان مصراع دوم بیت آخر چیست؟

هر گاه بخواهیم دربارۀ مطلبی، به طور غیرمستقیم صحبت کنیم و دربارۀ امری پوشیده سخن بگوییم، از کنایه بهره می گیریم.

کنایه سخنی است که دو مفهوم دور و نزدیک دارد و مقصود گوینده، معنای دور آن است.

گفت و گو

۱- پس از مشورت و گفت وگو با اعضای گروه دربارۀ پیروزی انقلاب اسلامی ایران گزارشی کوتاه به کلاس ارائه دهید.

به عهده دانش آموز

۲- دربارۀ راه‌های تقویت خودباوری نوجوانان در زمینه‌های مختلف علمی، اجتماعی و… گفت وگو کنید.

💠همنشینی و همراهی با افراد کامیاب و سرمشق قرار دادن آنها در زندگی

💠 دور شدن از کسانی که به ما آسیب می رسانند و توانایی‌های ما را نادیده می گیرند.

💠 تعیین هدف برای خود و اهمیت ندادن به سخنان منفی دیگران

💠 پذیرفتن لغزش ها و شکست ها در زندگی

💠 افزایش توانایی و یادگیری علوم و فنون در رشته های گوناگون

💠 سرزنش نکردن خود به سبب اموری که خودمان در آن نقشی نداشته ایم؛ مانند: چهره، اندام، نژاد، پدر و مادر و …

فعالیت های نوشتاری

۱- در متن درس، از میان گروه واژه‌های مهم املایی، دو نمونه برای هر یک از انواع ترکیب (اضافی  وصفی) بیابید و بنویسید.

– ترکیب وصفی (موصوف و صفت): واقعه عظیم / معیارهای ارزشی / بنیان‌گذار فرزانه

ترکیب اضافی (مضاف و مضاف الیه): نظام شاهنشاهی / ولایت فقیه / وحدت کلمه / انقلاب ادبیات

۲- مفرد واژه‌های زیر را بنویسید، سپس آنها را با نشانه‌های جمع فارسی «ان» یا «ها» جمع ببندید.

عوامل: م عامل، عامل‌ها                               ◙ آثار: م أثر، أثرها                                             فضایل: م فضیلت، فضیلت‌ها

مفاهیم: م مفهوم، مفهوم‌ها                              ◙ افکار: م فکر، فکرها                                        ◙ علما: م عالم، عالمان، عالم‌ها

۳- در هر یک از گروه‌های اسمی زیر، وابسته‌ها را مشخص کنید و نوع هر یک را بنویسید.

نخستین عامل مهم: نخستین (وابسته پیشین، صفت شمارشی) عامل (هسته) مهم (وابسته پسین، صفت بیانی)          

صبح صادق: صبح (هسته) صادق (وابسته پسین، صفت بیانی)

یک اثر ادبی: یک (وابسته پیشین، صفت شمارشی) اثر (هسته) ادبی (وابسته پسین، صفت بیانی) 

این انقلاب امیدبخش: این (وابسته پیشین، صفت اشاره) انقلاب (هسته) امیدبخش (وابسته پسین، صفت بیانی)

همان ملّت غیور: همان (وابسته پیشین، صفت اشاره) ملت (هسته) غیور (وابسته پسین، صفت بیانی)

۴ از متن درس هفتم، دو کنایه بیابید و مفهوم آن را بنویسید.

به این نمونه‌ها توجّه کنید:

الف) نوای خوش، بوی گل، بهای کتاب

ب) نورِ خورشید، باغِ زیبا، راهِ راست

در ردیف «الف» کلمات «نوا»، «بو» و «بها» به مصوّت «ا» و یا «و» ختم شده اند؛ این گونه واژه‌ها، در حالت اضافه، به «ی» میانجی نیاز دارند؛ اما واژه ‌های «نور، باغ و راه» در ردیف «ب» به حرف  (صامت) ختم می‌شوند و در حالت اضافه، به حرف میانجی «ی» نیازمند نیستند. به شکل درست این گروه واژه‌ها در املانویسی دقّت و توجّه داشته باشیم.

پی دی اف درس سیزدهم فارسی هشتم