آموزه یازدهم: وزن در شعر نیمایی

تاکنون آموخته ایم که هر بیت، دو پاره یا مصراع دارد که چونان کفه‌های ترازو با یکدیگر برابرند و به طور دقیق، نشانه‌های هجایی و وزن آن دو، همگونی و برابری دارند.

نیما برای رهایی از تنگناهای عروضی مبتنی بر تساوی و نظم هجاهای هر مصراع، شکل جدیدی از وزن را ایجاد کرد. به این صورت که قید تساوی هجاهای دو مصراع را برداشت و دست شاعر را در سرودن شعر باز گذاشت؛ بی آنکه از زیبایی موسیقایی وزن قدیم بکاهد.

برای نمونه در شعر زیر:

نیما یوشیج

◙ می تراود مهتاب / می درخشد شبتاب / نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک / غم این خفته چند / خواب در چشم ترم می شکند.

بازگردانی: مهتاب می تابد. شب تاب می درخشد. همه خوابیده اند و کسی نیست که لحظه‌‌ای خوابش نبرد؛ ولی من به خاطر دیدن این مردم ناآگاه و بی خبر خوابم نمی برد.

چنان که می بینیم، شعر نیمایی وزن عروضی دارد؛ امّا کوتاهی و بلندی مصراع‌ها و نیز تعداد هجاها برابر نیست. به بیان دقیق تر، اگر یک مصراع با وزن واژۀ فاعلاتن سروده شد، بقیّۀ مصراع‌ها نیز به همین شکل سروده خواهد شد؛ امّا ممکن است مصراعی یک یا چند هجا یا پایه بیشتر از مصراع دیگر داشته باشد؛ یعنی لازم نیست که تعداد وزن واژه‌های هر بخش آن یکسان باشد؛ مثلاً در یک مصراع می توان یک فاعلاتن آورد و در مصراع دیگر، دو یا سه یا چهار؛ یا حتّی می توان نیمی از یک وزن واژه را در یک مصراع قرار داد.

به این نمونه بنگرید:

تلاجن: نام بوته‌‌ای است.

بدان سان که می بینیم، در این گونه شعر، مصراع‌ها کوتاه و بلند هستند و غالباً تعداد نشانه‌های هجایی و وزن واژه‌های یک مصراع با مصراع دیگر برابر نیست.

البتّه کوتاهی و بلندی مصراعهای شعر، در برخی از قالبهای شعر کهن نیز پیشینه داشته، برای نمونه، به شعر زیر که در قالب «مُستَزاد» سروده شده است، توجّه کنید:

هر لحظه به شکلی بت عیّار برآمد / دل بُرد و نهان شد

هر دم به لباسی دگر آن یار برآمد / گه پیر و جوان شد (منسوب به مولوی)

وزن: مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فَعولُن / مفعول فَعولن

● مستزاد: در پایان هر مصراع واژه یا واژگانی افزوده شده است. واژه یا واژگان افزوده شده معنی مصراع را کامل می کنند. این افزوده‌ها همه وزنی یکسان دارند و با مصراع پیش از خود نیز هم وزن اند.

به نمونه‌‌ای دیگر از شعر نیمایی توجّه کنید:

◙ نفَسَم را پرِ پرواز از توست / به دماوند تو سوگند، که گر بگشایند / بندم از بند، ببینند که: / آواز از توست / همه اجزایم با مهرِ تو آمیخته است / همه ذرّاتم با جان تو آمیخته باد! / خون پاکم که در آن عشق تو می جوشد و بس / تا تو آزاد بمانی، / به زمین ریخته باد !( فریدون مشیری)

وزن: فَعِلاتُن فَعِلاتُن فَعِلُن …

◄ نام گذاری وزن‌ها

آنچه تاکنون آموخته ایم، برای شناخت و درک وزن شعر فارسی و کاربرد آن کافی است؛ امّا در عروض سنّتی برای هریک از وزن‌ها اسمی نهاده اند، مثلاً وزن حاصل از تکرار ارکان زیر را چنین می نامند:

مفاعیلن: هَزَج، فاعلاتن: رَمَل، مستفعلن: رَجَز و فعولن: مُتقارب.

اگرچه واحد وزن شعر فارسی مصراع است، برای نام گذاری وزن‌ها – به شیوه عروض عرب – بیت، مبنای محاسبه قرار گرفته است که در عروض سنتی آن را بحر نامیده اند. کوتاه ترین مصراع شعر سنّتی فارسی دو رکن و طولانی ترین آن چهار رکن دارد که در مجموع، بیت‌های شعر فارسی چهار، شش یا هشت پایه خواهند داشت؛ مثلاً در وزن فاعلاتن که نام آن رمل است، اگر هر مصراع دارای چهار فاعلاتن باشد، مجموع پایه‌های دو مصراع، هشت فاعلاتن خواهد بود که نام آن را بحر «رمل مثمّن» می نامند و اگر تعداد پایه‌ها شش تا باشد «رمل مسدّس» و اگر تعداد پایه چهار باشد «مربع» می گویند. چنانچه پایه آخر کامل باشد «سالم» و اگر یک هجا از رکن پایانی حذف شود «محذوف» نامیده می شود؛ به طور مثال بیت زیر دارای هشت رکن کامل فاعلاتن است که بحر آن «رمل مثمّن سالم« است.

● «بحر» چیست؟ – بحر نام گذاری وزن شعر فارسی است.

● واحد وزن شعر فارسی ………….. است. – مصراع

◙ هر که چیزی دوست دارد، جان و دل بر وی گمارد / هر که محرابش تو باشی، سر ز خلوت برنیارد (سعدی)

◙ بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت / و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت (حافظ)

می بینید که بیت دارای هشت رکن کامل فاعلاتن است؛ امّا رکن پایانی کامل نیست و یک هجا از آخر آن حذف شده است، بنابراین بحر این بیت « رمل مثمّن محذوف» است.

و بیت: به سوزی ده کلامم را روایی / کز آن گرمی کند آتش گدایی (وحشی بافقی)

«هزج مسدّس محذوف« است.

به ندرت اتفاق می افتد که بیتی دارای چهار رکن باشد؛ مثلاً هر مصراع بیت زیر از دو «مستفعلن» درست شده است؛ بنابراین «رجز مربّع سالم» است:

◙ دریای هستی دم به دم / در چرخ و تاب و پیچ و خم (گلچین گیلانی)

 با توجه به توضیحی که در معرّفی شعر نیمایی داشته ایم؛ تساوی رکن‌ها در این شعر رعایت نمی شود؛ بنابراین تعداد ارکان در مصراع‌ها برابر نیست.

پایه آوایی
پایه آوایی و وزن واژه
سعید جعفری
سعید جعفری
سعید جعفری
سعید جعفرری دبیر فارسی، عربی و انگلیسی
سعید جعفری
سعید جعفری

برای آشنایی بیشتر با شیوه یافت وزن شعر اینجا را کلیک کنید.

علوم ۳ بیسترس سعید جعفری
سعید جعفری

◄خودارزیابی

۱- پس از خوانش درست اشعار نیمایی زیر و نوشتن پایه‌های آوایی هریک از مصراع‌ها، وزن و نشانه‌های هجایی را مقابل هر مصراع بنویسید.

هست شب یک شب دم کرده و خاک / رنگ رخ باخته است / باد، نوباوه ابر، از برِ کوه / سوی من تاخته است. (نیمایوشیج)

بازگردانی: شب شب دم کرده‌‌ای است و خاک رنگش را از دست داده و باد که فرزند ابر است از بالای کوه به سوی من حمله کرده است.

هست شب یک شب

۲- برای اشعار نیمایی زیر مانند نمونه صفحه قبل خانه‌هایی تولید کنید، پایه‌های آوایی و وزن و نشانه‌های هجایی هر مصراع را بنویسید. سپس اختیار شاعری به کار رفته در این شعر را مشخّص کنید.

میان مشرق و مغرب ندای مختصریست / که گاه می گوید / من از ستاره دنباله دار می ترسم / که از کرانهٔ مشرق طلوع خواهد کرد (شفیعی کدکنی)

بازگردانی: آوای کوتاهی را از میان مشرق و مغرب می شنوم که گاهی می گوید: من از ستاره دنباله داری که از کرانه مشرق برخواهد خاست می ترسم.

۳- پس از تعیین پایه‌های آوایی و وزن هر مصراع شعر زیر، دلیل ناهمسانی پایه‌های آوایی این شعر و تفاوت آن را با اشعار سنتی بیان کنید.

چون درختی در صمیم سرد و بی ابر زمستانی / هر چه برگم بود و بارم بود؛ / هر چه از فرّ بلوغ گرم تابستان و میراث بهارم بود؛ / هر چه یاد و یادگارم بود، / ریخته است. (اخوان ثالث)

بازگردانی: من مانند درختی در زمستان سرد و بی ابرم که هر چه برگ و میوه داشت، هر چه از نور گرم تابستان و میراث بهار به دست آورده بود، هر چه یادگار داشت، همه از میان رفته است.

چون درختی در صمیم سرد

۴- اشعار زیر در چه قالبی سروده شده اند؟ یکی از ویژگی‌های این نوع شعر را بیان کنید.

الف) و به آنان گفتم / هر که در حافظه چوب ببیند باغی، / صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهد ماند. / هر که با مرغ هوا دوست شود، / خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود. (سهراب سپهری)

قالب: نیمایی / وزن: فَعِلاتُن … / ویژگی: طول مصراع‌ها کم و زیاد می شود؛ قافیه جای مشخصی ندارد.

ب) پروانه و شمع و گل شبی آشفتند / در طرف چمن

      وز جور و جفای دهر با هم گفتند / بسیار سخن

       شد صبح، نه پروانه به جا بود و نه شمع / ناگاه صبا

       بر گل بوزید و هر دو با هم رفتند / من ماندم و من (ملک الشعرا بهار)

آشفتند: پریشان شدند / طرف: کنار / جور: ستم / دهر: روزگار / صبا: باد شمال

قالب: مستزاد / وزن: مَفعولُ مَفاعیلُ مَفاعیلُ فَعِل – مَفعولُ فَعِل (وزن بیت نخست، دوم و چهارم « مَفعولُ مَفاعِلُن مفاعیلُن فَع» است؛ ولی از آنجا که باید وزن بیت‌ها یکسان درآید و وزن اصلی « مَفعولُ مَفاعیلُ مَفاعیلُ فَعِل» است، همین وزن را اصلی می شماریم.)/ ویژگی: در قالب مستزاد در پایان هر مصراع واژه یا واژگانی افزوده شده است. واژه یا واژگان افزوده شده معنی مصراع را کامل می‌کنند. این افزوده‌ها همه وزنی یکسان دارند و با مصراع پیش از خود نیز هم وزن اند.

۵- پس از تعیین پایه‌های آوایی و وزن هر بیت، نام بحر آن را بنویسید.

الف) چون می روی بی من مرو، ای جان جان بی تن مرو / وز چشم من بیرون مشو، ای شعلۀ تابان من (مولوی)

قالب: سنتی / وزن: مُستَفعِلُن مُستَفعِلُن مُستَفعِلُن مُستَفعِلُن / بحر: رجز مثمن سالم

بازگردانی: اگر می روی بدون من مرو. ای کسی که جان منی بدون من که مانند تنم نرو. ای کسی که ماننده آتش درخشانی از پیش چشمم جایی نرو.

ب) تو از هر در که بازآیی، بدین خوبیّ و زیبایی / دری باشد که از رحمت، به روی خلق بگشایی (سعدی) / خلق: مردم

قالب: سنتی / وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن / بحر: هزج مثمن سالم

بازگردانی: ای یار، تو از هر در که بازگردی با این خوبی و زیبایی که داری، گویی دری از رحمت به روی مردم می گشایی.

پ) همیشه تا برآید ماه و خورشید / مرا باشد به وصل یار، امّید (فخرالدین اسعد گرگانی)

قالب: سنتی / وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن فعولن / بحر: هزج مثمن محذوف

بازگردانی: همواره تا زمانی که ماه و خورشید طلوع و غروب می کند من امید دارم به یارم برسم.

ت) الا تا نخواهی بلا بر حسود / که آن بخت برگشته خود در بلاست (سعدی)

قالب: سنتی / وزن: فعولن فعولن فعولن فعل / بحر: متقارب مثمن محذوف

بازگردانی: آگاه باش که برای حسود بلا آرزو نکنی؛ زیرا آن بدبخت خودش همواره در بلاست.

علوم ۳ بیسترس

پی دی اف درس یازدهم علوم و فنون دوازدهم

شعر
انواع شعر