ضمیر

ضمیر واژه اى است که جانشین اسم مى شود؛ از بازآورد آن جلوگیری می کند و نقشهای مختلف آن را می پذیرد. مرجع ضمیر همان اسمى است که ضمیر جانشینِ آن شده است. البتّه گاه ضمیر مرجع ندارد، و خود به حالت اسم آشکار مى شود. مرجع ضمیر غالبا قبل از ضمیر، و گاه پس از آن مى آید.

ضمیر در فارسی و گونه های آن

ضمیر داراى هشت گونه است: شخصى، مشترک، اشاره، پرسشى، مبهم، تعجّبى، شمارشی، ملکی

۱- ضمیر شخصى

ضمیرى است که جانشین شخص مى شود و بر دو گونه دارد: گسسته (جدا) و پیوسته.

الف) ضمیر شخصى گسسته

ضمیری است که به واژه پیش از خود نمی پیوندد: من، تو، او، ما، شما، ایشان.

ب) ضمیر شخصى پیوسته

این ضمیر غالبا به اسم و گاه به فعل و حرف پیش از خود مى چسبد: ﹷ م، ﹷ ت، ﹷ ش،ﹻ مان،ﹻ تان،ﹻ شان.

۲- ضمیر مشترک

ضمیرى است که همواره یک صورت دارد و میان شش ساخت مشترک است: خود، خویش، خویشتن.

در زبان کوچه، این ضمیرها غالبا همراه ضمیرهای شخصی پیوسته به کار می روند؛ مانند: خودم، خودت، خودش،  خودمان، خودتان، خودشان. نقش ضمیرهای شخصی پیوسته مضاف الیه است.

◙ همه صفت های پیشین اگر جانشین موصوف خود گردند، ضمیر به شمار خواهند رفت. در نتیجه چهار گونه ضمیر پدید خواهد آمد: ضمیر اشاره ضمیر پرسشی ضمیر مبهم و ضمیر تعجبی؛ برای نمونه، اگر بگوییم: «این سیب را بردار». «این» صفت اشاره است؛ اما اگر بگوییم: این را بردار. «این» ضمیر اشاره خواهد شد.

۳- ضمیر اشاره

صفت های اشاره ای هستند که جانشین موصوف خود می شوند. فراموش نکنیم که اگر صفتهای اشاره جمع بسته شوند همیشه ضمیر به شمار خواهند رفت؛ زیرا هیچ گاه صفت در زبان فارسی جمع بسته نمی شود. آن، این، آنان، آنها، اینان، اینها…؛ مانند: آن کتاب را خواندم؛ سپس آن را روی میز نهادم. در این جمله «آن» نخست صفت و دومی ضمیر است.

۴- ضمیر پرسشى

واژه های پرسشی اند که بدون همراهی اسم در جمله بیایند: که، چه، کدام، کی، کجا، چگونه، چند، چقدر…؛ مانند: تا یار که خواهد و میلش به که باشد.

۵- ضمیر مبهم

صفت های مبهم که جانشین اسم می شوند ضمیر مبهم خواهند شد. چند، همه، هیچ، دیگر …؛ مانند: بگشت اندرین نیز چندی جهان / همی بودنی داشت اندر نهان

۶- ضمیر تعجّبى

واژه هایی اند که مفهوم تعجب و شگفتی را می رسانند: به، چقدر، وه ، چه …؛ مانند: کنون تا چه داری بیار از خرد / که گوش نیوشنده زو برخورد

۷- ضمیرشمارشی

صفت شمارشی است که بدون همراهی اسم بیاید؛ مانند: نشستند هر دو به اندیشگان / شده تیره روز جفاپیشگان

۸- ضمیر ملکی

واژه مرکب «از آن» به معنی «مالﹻ» ضمیر ملکی است.

گوشزد: ضمیر نیز همانند اسم در جمله نقش می پذیرد.

سعید جعفری

ضمایر مهم در فارسی

ضمیر

ضمیر شخصی در فارسی مؤدبانه