آموزه چهارم: نامه نگاری

نامه عمدتاً در عرف اجتماعی مطلبی است که با قلم، خطاب به شخص یا مقامی معین بر روی کاغذ و مانند آن می‌نویسند و معمولا داخل پاکت می گذارند و به وسیله پست یا پیک به گیرنده می‌رسانند.

از زمانی که بشر توانست با رسم نشانه و علامت روی سنگ، چوب، استخوان و… پیامی را انتقال دهد، پدیده‌‌ای به نامِ نامه پای به جهان هستی گذاشت؛ مثلاً کسی می‌خواست برای شریک تجاری اش از این شهر به آن شهر پنج کیسه گندم بفرستد، اما مطمئن نبود که بی کم و کاست به دست او می‌رسد. ازاین رو پنج سنگ ریزه را به تعداد کیسه‌های گندم، درون مشتی گل جاسازی می‌کرد و آن را به نحوی شکل می‌داد و م یگذاشت تا خشک شود. وقتی بار به مقصد می‌رسید، شریک تجاری اش هنگام دریافت محموله، طبق قرار قبلی، آن قطعه گِل خشک شده را می‌شکست و سنگ ریزه‌های درونش را می‌شمرد تا از امانت داری آورنده اطمینان یابد. این شیوه درواقع کارکردِ نامه را داشته است؛ پیامی به وسیل. چیزی به کسی منتقل شده و او از این طریق به درستی و نادرستی موضوعی پی برده است.

این پدیده آن قدر در زندگی بشر اهمّیت یافته است که هنوز تمدّن به نیمه‌های راه نرسیده، در هر سرزمین ده‌ها و صد‌ها خان. امن برای آن ساخته و کوشیده اند آن را دست به دست کنند و روی دست ببرند؛ چاپارخانه‌ها و کبوتران نامه بر دیروز و پست خانه‌های امروز نمونه‌هایی از این کوشش و تلاش اند. البتّه تفاوت‌های چشمگیری در ابزار و ملزومات نامه از دیروز تا امروز رخ داده است؛ امروزه تمام آنها خلاصه می‌شود در حرکت چند انگشت دست آدمی بر چند کلید دستگاه‌هایی که یا می‌توان آنها را روی میزی کوچک گسترد یا در جیب جای داد و در کوچه و خیابان و بیابان و کوه و جنگل و هوا و دریا نیز نامه نوشت و خواند.

فعّالیت

با توجّه به پیشرفت‌ها و دگرگونی‌های ناگزیرِ فکری و فنّاوری دنیای آینده، آیا می‌توانید تصویری از چگونگی نامه و نامه نگاری در چند سال بعد مجسّم کنید و آن را روی کاغذ بیاورید؟

امروزه کسی را نمی شناسیم که با ظاهر نامه آشنا نباشد، اما باز هم بد نیست نگاهی به شکل نامه بیندازیم تا با انواع ظاهری آن نیز آشنا شویم. تصویرهایی از سه نامه آورده ایم که از گذشته تا امروز نوشته شده و به جا مانده است. هر کدام از اینها که از این پس می‌بینید، تصویری از یک نامه است:

با بررسی انواع نامه به این نتیجه می‌رسیم که با همه تفاوت‌ها می‌توان ویژگی‌های مشترکی در ظاهر تمام نامه‌ها پیدا کرد؛ یعنی هر نامه سه بخش مجزا و مشخّص دارد، تقریبا به این صورت:

نامه معمولی

ابتدا و انتهای نامه مشخصه مشترکی دارد؛ یعنی هر دو قسمت، ویژه نام و نشان است و یک عبارت آمیخته به احترام. بخش آغاز، خطاب به گیرند. نامه است و بخش پایان نیز در بردارند. نام و نشان نویسند. نامه که غالبا شامل امضا، مهر و تاریخ است. آنچه اهمّیت فوق العاده دارد و امکان دارد باعث ماندگاری نامه شود، متن یا بدن. آن است که در بردارند. مقصود و منظور نویسنده و پیامی است که می‌خواهد انتقال یابد. هر نامه پیامی ویژه خود دارد؛ یکی در متن نامه به فرزندش نصیحت می‌کند و راه درست را به او نشان می‌دهد. دیگری از دوستش یا همسر و هم سفرش گلایه می‌کند و دلایل ناراحتی اش را ابراز می‌دارد؛ سومی درخواستی از کسی یا کسانی دارد و یکی به قصد گرفتن خبر سلامتی یا پیشرفت تجارت مشترک و… نامه می‌نویسد. این نوع نامه‌ها معمولا مخاطب خاص دارند و نمی توان بدون تغییر و دست کاری عین همان نامه را برای دیگری فرستاد؛ چون موضوعی خصوصی و شخصی است و به یک نفر یا مثلاً یک مجموعه مثل یک خانواده ربط دارد.

البته بعضی نامه‌ها دارای قالب مشترکی هستند و با اندک تغییری می‌توان آنها را برای موارد دیگر نیز به کار برد. نامه‌های اداری از این جمله است.

نامه های اداری

نامه اداری تقریبا تعریف و ویژگی‌های مشخّصی دارد و شامل همه نوشته‌هایی می‌شود که میان مردم و سازمان‌های اداری یا سازمان‌های اداری با یکدیگر ردّ و بدل می‌گردد.

ظاهر این نوشته‌ها به مرور زمان و بر مبنای توافق، صورتی یکسان یافته و معمولا شامل این بخش‌هاست:

◙ ۱- سربرگ

◙ ۴- امضا

◙ ۲- عنوان گیرنده، فرستنده و موضوع

◙ ۵- گیرندگان رونوشت.

◙ ۳- متن

البته ممکن است برخی نامه‌های افراد خطاب به ادارات، ظاهرا برخی از این بخش‌ها را نداشته باشد، اما وقتی که وارد دبیرخانه اداره می‌شود و شماره می‌خورد، رسمیت پیدا می‌کند و در شمار نامه‌های اداری قرار می‌گیرد.

شکل ظاهری نامه اداری معمولا چنین است:

نامه اداری

از این نوع نامه‌ها فراوان می‌توان نمونه آورد؛ مثلاً دعوت نامه‌ها، درخواست ثبت نام در دبیرستان جدید، ارسال ریزنمرات به مدرسه جدید یا به اداره آموزش و پرورش، تحویل مدارک تحصیلی، درخواست مرخصی.

در ادامه یک نمونه از نامه‌های اداری با موضوع درخواست آمده است:

نمونه نامه اداری

در همه نامه های اداری از واژه های خاصی مثل «به نام خدا»، «ریاست محترم»، «احتراما»، «خواهشمند است، تقاضا می شود، تقاضا دارم، نسبت به… اقدام فرمایید»، «با احترام» و سایر واژه ها و اصطلاحات رایج استفاده می شود.

اجزای نامه

فعّالیت

با توجّه به آنچه خواندید، در گروه‌های کلاسی، درخواستی رسمی برای ارسال مجلّت رشد به مدرسه بنویسید. سپس هر گروه، شکل و محتوای درخواست گروه یا گروه‌های دیگر را نقد و بررسی کند.

نامه های رسمی

در کنار نامه های اداری نامه های دیگری نیز هستند که گرچه رسمیت و شکل ظاهر آنها را ندارند، از جهت محتوای مشخص می توان آنها را زیر عنوان نامه های رسمی دسته بندی کرد.

این نامه ها عبارتند از: پیامهای شادباش، تسلیت، تشکر، دعوت به مهمانی، عروسی، نشستهای رسمی و غیررسمی،…

هم کلاسی عزیز، خانم صادقی

موفّقیت شما را در مسابقات ورزشی آموزشگاهی تبریک و تهنیت می‌گوییم و امیدواریم در آینده نزدیک در میدان‌های ملی و جهانی بدرخشید.

دوستان شما

ویژگی این نامه‌ها کوتاهی آنهاست و زبان مشخّصی که تقریبا در هم. انواع آن یکسان است؛ تا آنجا که می‌توان انبوهی از این نامه‌ها را  که از پیش آماده و چاپ شده  خریداری و برای مخاطب ارسال کرد.

دوست نازنین من

نوروز یعنی هیچ زمستانی ماندنی نیست؛ حتی اگر کوتاه ترین شبش یلدا باشد. این نوروز و همه نوروزهایی که در راه است، بر تو مبارک باد!

فعّالیت

دعوت نامه‌‌ای به دوستان هم کلاسی برای جشن تولدتان بنویسید.

نامه های خصوصی و دوستانه

این نوع نامه ها در شمار مؤثرترین، ماندگارترین و رایجترین انواع نامه هایند و معمولا با قلمی صمیمی و خودمانی به دوستان و نزدیکان نوشته می شوند. به دلیل عمق مطلب یا زیبائی کلام، برخی از این نوشته ها در تاریخ ماندگار می گردند و در شمار آثار ادبی در می آیند و بارها به عنوان سرمشقهای مناسبِ نامه نگاری معرفی می شوند و مورد توجه قرار می گیرند؛ چون با آنکه خصوصی و شخصی اند، گاه دارای نکته هایی با ارزش هستند که می توانند افزون بر سرمشقِ نوشتن، سرمشق هایی عملی، اخلاقی و عاطفی برای بسیاری از مردم قرار گیرند.

به بخشی از نامه خصوصی نادر ابراهیمی به همسرش بنگریم:

هم سفر!

در این راه طولانی که ما بی خبریم و چون باد م یگذرد، بگذار خرده اختلاف‌هایمان با هم، باقی بماند. خواهش می کنم!

مخواه که یکی شویم؛ مطلقاً یکی.

مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را به همان شدّت دوست داشته باشم و هرچه من دوست دارم، به همان گونه، مورد دوست داشتن تو نیز باشد.

مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم، یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را و یک شیوه نگاه کردن را.

مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه مان یکی و رؤیامان یکی.

هم سفر بودن و هم هدف بودن ابدا به معنای شبیه بودن و شبیه شدن نیست و شبیه شدن، دال بر کمال نیست، بل دلیل توقّف است.

شاید «اختلاف» کلمه خوبی نباشد، شاید «تفاوت»، بهتر از اختلاف باشد. نمی دانم؛

امّا به هر حال تک واژه، مشکل ما را حل نمی کند.

پس بگذار این طور بگویم:

عزیز من!

زندگی را تفاوت نظرهای ما می‌سازد و پیش می‌برد نه شباهت‌هایمان، نه از میان رفتن و محو شدن یکی در دیگری؛ نه تسلیم بودن، مطیع بودن، امربر شدن و دربست پذیرفتن.

من زمانی گفته ام: «عشق انحلال کامل فردیت است در جمع.» حال نمی خواهم این مفهوم را انکار کنم؛ امّا اینجا سخن از عشق نیست، سخن از زندگی مشترک است، که خمیرمای. آن می تواند عشق باشد یا دوست داشتن یا مهر و عطوفت یا ترکیبی از اینها، و در هر حال، حتّی دو نفر که سخت و بی حساب عاشق هم اند و عشق، آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نیست که هر دو، صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی، قلّه عَلَم کوه، رنگ سرخ، بشقاب سفالی را دوست داشته باشند، به یک اندازه هم. اگر چنین حالتی پیش بیاید که البته نمی‌‌‌اید  باید گفت که یا عاشق، زائد است یا معشوق. یکی کافی است. عشق، از خودخواهی‌ها و خودپرستی‌ها گذشتن است؛ امّا این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست.

من از عشق زمینی حرف می‌زنم که ارزش آن در «حضور» است نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.

عزیز من!

اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی، یکی نیست، بگذار یکی نباشد. بگذار فرق داشته باشیم. بگذار در عین وحدت، مستقل باشیم. بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم. بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید. تو نباید سایه کمرنگ من باشی؛ من نباید سایه کمرنگ تو باشم. این سخنی است که در باب «دوستی» نیز گفته ام.

نادر ابراهیمی

در اینجا چند تفاوت را برمی شماریم؛ شما هم سعی کنید ویژگی‌های چنین نامه‌هایی را از درون خود آنها استخراج کنید.

■ این نامه‌ها مانند نامه‌های اداری و رسمی، صریح و کوتاه نیستند؛

■ جمله‌های آغازین آنها از هیچ قالب یا قاعده خاصی پیروی نمی کند و هرکدام رنگ و بوی ویژه خود را دارد؛

■ نامه‌ها سرشار از احساسات نویسنده اند؛

■ هر یک به شیوه دلخواه نویسنده و به دور از تقلید و تکلفّ نوشته شده است.

فعّالیت

نامه‌‌ای خطاب به یکی از افراد خانواده بنویسید.

نامه های سرگشاده

در مقابل نامه‌های اداری و رسمی، گونه دیگری از نامه نگاری دیده می‌شود که مخاطب عام دارد؛ مثلاً روی سخن نویسنده نامه به گروهی از افراد جامعه (مانند پزشکان یا دبیران) یا مردم یک شهر یا سرزمین است یا در عینِ حال که به ظاهر یک نفر را مخاطب قرار می‌دهد، موضوع نامه طیف گسترده‌‌ای از مخاطبان را دربرمی گیرد.

«نامه‌های سرگشاده» ازاین دست هستند. نمونه‌‌ای از نامه‌های سرگشاده، نامه امیل زولا نویسنده معروف فرانسوی به رئیس جمهور فرانسه است. نام. مقام معظّم رهبری به جوانان اروپا از مشهورترین نامه‌های سرگشاد. روزگار ما به شمار می‌آید.

فعّالیت

نامه سرگشاده مقام معظّم رهبری به جوانان اروپا را که در پیوست آمده است بخوانید و بنویسید چه اطّلاعاتی از آن به دست آورده اید.

فعّالیت

کارگاهِ نوشتن

تمرین (۱) ساختار نامه اداری زیر را در گروه بررسی کنید.

به نام خدا

مدیر محترم کتابخانه عمومی شهر…

سلامٌ علیکم

با احترام، این جانب … ، متقاضی عضویت در کتابخانه و استفاده از تالار مطالعه آن هستم؛ خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به عضویت این جانب اقدام شود.

مدارک زیر به پیوست تقدیم می‌شود:

۱٫ دو قطعه عکس

۲٫ گواهی اشتغال به تحصیل

۳ . رونوشت شناسنامه و کارت ملی

۴٫ برگه واریزی مبلغ عضویت

با سپاس

نام و نام خانوادگی

امضا

تمرین (۲) از بین دو مورد زیر یکی را به دلخواه بر گزینید و نامه‌‌ای بنویسید.

■ نامه‌‌ای به معلمّ درس نگارش خود بنویسید و دیدگاه‌هایتان را درمورد این درس و روش تدریس با ایشان درمیان بگذارید.

■ نامه‌‌ای به وزیر علوم بنویسید و نظرتان را درباره آزمون کنکور مطرح کنید.

تمرین (۳) نوشته دوستانتان را براساس سنجه های جدول ارزشیابی درس تحلیل کنید.

جدول ارزشیابی
سعیدجعفری
جعفری سعید
سعید جعفری
سعید جعفری

شعرگردانی

شعر زیر را بخوانید و دریافت خود را از آن بنویسید.

ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار / ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار

قلمرو زبانی: نکهت: بوی خوش / صبا: باد شمال (هماوا؛ سبا: نام شهر بلقیس) / مژده: خبر خوش / دلدار: معشوقه / قلمرو ادبی: وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رشته انسانی) / صبا: نماد پیام رسانی /ای صبا: جانبخشی / دل، دلدار: اشتقاق(رشته انسانی) / یار، بیار: جناس / ببر، بیار: تضاد

بازگردانی: ای باد صبا بوی خوشی از خاک راه یار را برای من بیاور؛ تا با این کار اندوه دلم را از بین ببری و خبر خوشی از سوی معشوقه ام به من برسانی.

نکته ای روح فزا از دهن یار بگو / نامه ای خوش خبر از عالم اسرار بیار

قلمرو زبانی: نکته: مسٲلۀ دقیقی که با دقت نظر و امعان فکر به‌دست آید، مطلب / روح فزا: جانبخش، روح پرور / اسرار: م سرّ؛ رازها (شبه هماوا؛ اصرار: پافشاری)  / قلمرو ادبی: یار، بیار: جناس

بازگردانی: مطلب جانبخشی از دهان یار برای من بازگو کن و نامه ای خوش خبر از جهان رازها برایم بیاور.

تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام / شمّه ای از نفحات نفس یار بیار

قلمرو زبانی: معطر: خوش بو، عطرآگین / مرجع « تو»: باد صبا / مشام: بینی / شمّه: اندک، بوی خوش / نفحه: بوی خوش / قلمرو ادبی: شمّه، نفحه، مشام: تناسب / یار، بیار: جناس /

بازگردانی: ای باد صبا، برای این که از لطف نسیم تو، بینی ام را عطرآگین کنم، اندکی از بوهای خوش نفس یار را برای من بیاور.

حافظ