A study of reading habits(عادت کتاب‌خوانی)

Philip Larkin
فیلیپ لارکین
فیلیپ لارکین
نام فیلیپ آرتور لارکین
زادسال۹ اوت ۱۹۲۲
کاونتری، وارویک‌شایر، انگلستان
سالمرگ۲ دسامبر ۱۹۸۵
کینگستن هال، یورکشایر و هامبر، انگلستان
آرامگاهگورستان کاتینگهام 
پیشهسراینده ، کتابدار، رمان‌نویس و منتقد جاز
ملیتبریتانیایی
دانشگاهدانشکده سینت جان، آکسفورد
پدرومادرسیدنی لارکین، اوا امیلی دی

When getting my nose in a book

Cured most things short of school,

It was worth ruining my eyes

To know I could still keep cool,

And deal out the old right hook

To dirty dogs twice my size.

کرم کتاب

Later, with inch-thick specs,

Evil was just my lark:

Me and my cloak and fangs

Had ripping times in the dark.

The women I clubbed with sex!

I broke them up like meringues.

Don’t read much now: the dude

Who lets the girl down before

The hero arrives, the chap

Who’s yellow and keeps the store

Seem far too familiar. Get stewed:

Books are a load of crap.

«عادت کتاب‌خوانی» شعری است بی‌پرده، آشکار و بدبینانه درباره از دست دادن آرمان‌گرایی در جوانی و سرخوردگی از کتاب و کتاب‌خوانی در بزرگسالی. شعر، نگاهی حسرت آمیز به دوران جوانی سخن‌سرا می‌افکند که برای فرار از دلهره مدرسه و چالش‌های زندگانی، به کتاب و کتاب خوانی پناه می‌برده است. سخن‌سرا به یاد می‌آورد که چگونه عادت کتاب‌خوانی، آرامش و حس توانمندی را در وی زنده می‌کرد و به وی خودباوری می‌بخشید.

سپس شعر، در ادامه بازمی‌گوید که چگونه شور و شوق او در جوانی به سرخوردگی در بزرگسالی انجامید و چگونه کتاب خوانی به تجربه‌ای بی‌معنا تبدیل شد. این شعر با نگرشی مأیوس کننده و تقریباً پوچ انگارانه نسبت به کتاب و کتاب خوانی به پایان می‌رسد.

وزن: تترامتر ایامبیک (Iambic Tetrameter)، اما کاملاً منظم نیست.

When getting my nose in a book (da-DA da-DA da-DA da-DA)

قالب: دارای سه بند (Stanza) که هرکدام دارای شش لخت (Sestets) اند

Poetic Form: Free Verse (شعر آزاد) / ساختار سه‌بندی (Tercets)

ساختار پساوند (قافیه): الف ب پ / الف ب پ.

nose: بینی

Cured: ​relieve (a person or animal) of the symptoms of a disease or condition.

have one’s nose in: to be reading (a book, magazine, newspaper, etc.) / کرم کاری داشتن

برگردان پارسی: زمانی که کرم کتاب خواندن داشتم و خواندن همه مشکلاتم بجز به مدرسه رفتن را حل می‌کرد،

ruin: ویران کردن

برگردان پارسی: ارزشش را داشت که چشمانم را کم‌نور کنم.

still: همچنان

cool: very good, excellent

برگردان پارسی: چون می‌دانستم همچنان حال خوبم را حفظ می‌کنم،

deal out: to give out (something) to appropriate individuals

deal out the old right hook: ​مشت زدن

عبارت “deal out the old right hook” به معنای زدن مشت راست در مشت زنی است. این جمله نشان می‌دهد که روایتگر در دوران کودکی و نوجوانی با زور و خشونت (احتمالاً برای دفاع از خود) روبارو بوده و از مهارت‌های دفاع شخصی‌اش برای مقابله با دیگران بهره می‌برده است. درون‌مایه شعر، که طنز تلخ و انتقادی است، نشان می‌دهد که این روش برخورد با مشکلات در دوران بزرگسالی نیز به کار برده شده است.

برگردان پارسی: [آن زمان] به سگ صفتانی دو برابر خودم مشت‌های سنگینی می‌زدم.

specs: مشخصات, عینک

thick: ​ستبر، ضخیم

برگردان پارسی: بعدها، عینک‌ ته استکانی به چشم،

lark: شوخی، شیطنت، خوشمزگی

برگردان پارسی: شیطنت کردن برایم بازی و تفریح شده بود:

cloak: شنل، دوش انداز

fangs: ​دندان نیش، یشک

برگردان پارسی: با دوش انداز و یشک‌هایم،

(این عبارت به تصویری از شخصیت‌های تبهکار و رازآمیز، به‌ویژه خون‌آشام‌ها یا بازیگران پلید در داستان‌های گوتیک و ماجراجویانه، اشاره دارد. «دوش انداز» به شخصیت‌هایی نمونش دارد که معمولاً این جامه‌های بلند را می‌پوشند. واژه «یشک» نیز نماد خون‌آشام‌ها یا شکارچیان رازآلود است. این عبارت در شعر، نشان‌گر آن است که وی از اینکه نقش شخصیت‌های شرور و تخیلی را بازی کند، لذت می‌برد.)

ripping times: اوقات هیجان‌انگیز و پرماجرا

“Ripping times”) در زبان عامیانه بریتانیایی برای توصیف تجربیات سرگرم‌کننده و پرهیجان به کار می‌رود. تجربه‌های تخیلی و تاریکی که روایتگر، هنگام مطالعه و غرق شدن در داستان‌ها از آن‌ها لذت می‌برده است.)

برگردان پارسی: در تاریکی [شب]، سرگرمی داشتم.

clubbed: دست به دست هم دادن

(عبارت“clubbed with sex”  به چیرگی بر زنان یا مهار آن‌ها از راه اغوا اشاره دارد. این جمله بخشی از روایت طنز تلخ و اغراق‌آمیز درباره‌ تجربه های روایتگر است. او در اینجا به چیرگی بر زنان از راه اغواگری و فریب ایشان نمونش دارد.)

برگردان پارسی: زنانی که با تحریک جنسی اغوایشان می‌کردم،

meringu: گونه ای کیک

برگردان پارسی: و آن‌ها را مانند کیک ریزریز می‌کردم.

dude: یارو، مرتیکه، مردک

برگردان پارسی: اینک ای جوانکم، کتاب زیاد نخوان:

Let down: رها کردن

chap: ​یارو، مرده، پسره، رفیق

برگردان پارسی: [داستان] آن مرد ترسو که دختری را پیش از آمدن قهرمان [داستان] رها می‌کند،

yellow: ترسو، بزدل

برگردان پارسی: [یا داستان] مغازه‌داری که بزدلانه رفتار می‌کند،

stewed: a slang word for drunk

برگردان پارسی: همه اینها ، بیش از اندازه آشنایند. (این داستان ها، حرف تازه ای برای گفتن ندارند.) برو مست شو:

load of crap: something that is not true, or something of very bad quality.

crap:   چرند، آشغال

برگردان پارسی: کتاب‌ها چرندند.

پیمایش به بالا