بهمن ماه ۱۳۵۷ در تاریخ معاصر ایران جلوهای ویژه یافته است؛ چون از یک سو، هنگام فروپاشی نظام شاهنشاهی و از دیگر سو، آغاز رهایی و آزادی مردم و شکلگیری جمهوری اسلامی ایران است. نظام ۲۵۰۰ ساله سرانجام با انقلاب شورانگیز مردم به رهبری امام خمینی (قُدّس سرّه) کنار زده شد. این انقلاب امیدبخش که پایه و اساس آن در سال ۱۳۴۲ شکل گرفت سه ویژگی برجسته دارد:
◙ خدامحوری و دینباوری
◙ رهبری بر پایه اصل ولایت فقیه
◙ وحدت و یکپارچگی مردم
قلمرو زبانی: معاصر: همروزگار / جلوه: نمود، خودنمایی / ویژه: خاص / فروپاشی: سرنگونی / شورانگیز: هیجان انگیز / قُدّس سرّه: گورش پاک باد / وحدت: همبستگی / قلمرو ادبی: کنار زدن: کنایه از «برانداختن»
ایمان و اعتقاد مذهبی، نخستین و اصلیترین عامل پیوند رهبری و ملت و سبب استواری مردم بود. در حقیقت دل سپاری رهبر و مردم به توحید و ایمان الهی، آنچنان این دو را به هم پیوند زد که دوگانگی از میان برخاست و «وحدت کلمه» پدیدار گشت.
مردم دینباور و انقلابی ایران به پیشوایی بنیانگذار فرزانه انقلاب اسلامی و با تکیه بر تعالیم الهی سه اصل اساسی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را از همان آغاز به عنوان هدف اصلی قیام خود به جهانیان اعلام کردند.
چیزی که بر درخشش این انقلاب میافزاید بهرهگیری از تعالیم اسلامی و ارزشهای فرهنگ ایرانی است؛ زیرا باطن هر ایرانی همواره ریشه در دو سرچشمه زایا دارد؛ یعنی «دین» و «فرهنگ» و همین دو است که او را پاینده و استوار میدارد.
قلمرو زبانی: استواری: پایداری، استحکام / دل سپاری: دل سپردگی، دل دادن، علاقمندی / توحید: یگانگی / برخاست: از میان رفت/ وحدت کلمه: یک زبانی / پدیدار: آشکار / فرزانه: دانا / تعالیم: ج تعلیم، آموزه ها / جهانیان: مردم جهان / اعلام کردن: خبر دادن / درخشش: درخشندگی / افزودن: اضافه کردن / زایا: زاینده / پاینده: مانا، پایدار / قلمرو ادبی:
ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیات
ادبیات به یاری ابزارها و عوامل گوناگون پدید میآید. نخستین ابزار پیدایش ادبیات زبان است. زبان عامل انسجام و وحدت همه اقوام یک سرزمین است.
زبان هر جامعه در هر دورهای نماینده فکر و فرهنگ همان روزگار است. بهترین راه برای آشنایی با اندیشهها و باورهای هر جامعه، روی آوردن به ادبیات آن جامعه است و مقصود از ادبیات، همه آثار نظم و نثری است که آیینه فرهنگ و اندیشه یک جامعه است به عبارت دیگر ادبیات، بیان حال یک جامعه است.
قلمرو زبانی: عوامل: ج عامل / پیدایش: پیدا شدن / انسجام: همبستگی / اقوام: ج قوم / مقصود: منظور / نظم: شعر / نثر: نوشته ای که شعر نیست / قلمرو ادبی: نظم و نثری است که آیینه …: تشبیه
وقتی شما به یک اثر ادبی مانند شاهنامه، گلستان و مثنوی مولوی رو میکنید، چهره انسانهای آن جامعه و رفتار و منش اجتماعی اشخاص را پیش چشم خود دارید. اصولاً کلید شناخت هر ملتی ادبیات آن ملت است.
پس از واقعه عظیم انقلاب اسلامی، بسیاری از بنیادهای فکری، فرهنگی و معیارهای ارزشی و اخلاقی جامعه ایران دگرگون شد. این انقلاب دینی و فرهنگی در آثار نویسندگان پس از انقلاب اسلامی نیز جلوهگر شد.
انقلاب اسلامی درهای تازهای به روی ادبیات گشود و واژهها و ترکیبهایی مانند: استقلال، اسلام، قیام، شهادت، ایثار، شرافت، کرامت، مبارزه، تعهد، مردانگی، ایستادگی، ستم ستیزی، جان بازی، رزمندگی، بسیج، ولایت، شهید، برابری، برادری، حماسه، عدالت، رشادت و … را با نگرشی جدید در زبان مردم رواج و گسترش داد.
قلمرو زبانی: منش: خوی، شخصیت / اشخاص: ج شخص / عظیم: بزرگ / بنیاد: سازمان / معیار: سنجه / ایثار: از خودگذشتگی / شرافت: بزرگمنشی / کرامت: بزرگواری، جوانمردی / تعهّد: پایبندی / بسیج: نام سازمانی / رشادت: دلاوری، مردانگی / نگرش: بینش / قلمرو ادبی: رو کردن: کنایه از توجه کردن / پیش چشم خود داشتن: کنایه از دیدن / در گشودن: کنایه از اینکه فرصتهای زیادی در اختیار گذاشتن
در ادبیات انقلاب به آزاداندیشی توجه شد و فضیلتهایی مانند همدلی و صفا، ایثار، مقاومت و مبارزه در برابر ظالمان و روحیه جوانمردی و پهلوانی پدیدار گشت.
بر پایه آنچه گفته شد ادبیات انقلاب، انقلابی است که در درون مایه و محتوای آثار و افکار پدید آمده است و عشق و شور و رادمردی و دین باوری و ایثار در آن موج میزند. ادبیات انقلاب، آیینه انقلاب است و گنجینهای است که آرمانهای انقلاب اسلامی را در خود جای داده است.
قلمرو زبانی: فضیلت: برتری، معرفت / صفا: پاکی / مقاومت: پایداری / روحیه: خوی و دلگرمی / شور: شوق / رادمردی: جوانمردی / درآمد: دیباچه / قلمرو ادبی:
درآمدی بر ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، (با کاهش و تلخیص)