◙ ای خدا، ای خالق بی چون و چند، توفیقت را آن چنان شامل حال ما فرما که به نشستن در زیر درخت خلقت و به سیر و سیاحت در شاخ و برگ شکوفههای آن قناعت نورزیم، وظیفه بشناسیم و گام در آن برداریم، راهی پر سنگلاخ و تاریک و مخالف خودپرستی؛ امّا رو به حق و حقیقت.
◙ ای خدا، ما انسانهای کوته بین را به آن خوشبختی که در نهاد ما به ودیعت نهاده ای، آگاه نموده و به منبع بی نهایت جوشان ایمان که در اعماق وجود ما به جهت عدم توجه به آن راکد مانده است، مطلع فرما.
◙ پروردگارا، ما را موفق بدار که هرگز در زندگانی، به ناملایماتی که روح ما را متلاشی می کند، مبتلا نشویم. در ناملایماتی که مقدّر فرموده ای، صبر و تحمل به ما عنایت فرما.
◙ پروردگارا، طعم هدف زندگی را در این دنیا بر ما بچشان. پروردگارا، دانشی بر ما عطا فرما که صیقل دهنده روح و تقویت کننده روح ما باشد.
◙ پروردگارا، ما را از پیروان آنان که صدای حق را در این تاریخ، طنین انداز کرده اند، قرار بده.
◙ خداوندا، کیست که ساغر محبّت از دست تو نوش کرد و حلقه بندگی دیگری در گوش کرد؟
خدایا، کدامین کهکشان بر گرد تو گشت و واله و حیران تو نگشت؟
معشوقا، کدامین انسان، پیشانی عشق بر خاک ربوبیّت تو سایید و دل به دیگری سپرد؟
قلمرو زبانی: ساغر: جام؛ پیالۀ شرابخوری / نوش کرد: نوشید / کهکشان: مجموعهای شامل میلیونها ستاره که به دور یک محور میچرخند؛ کوتاه شده «کاهکشان» / واله، حیران: سرگشته / ربوبیّت: پروردگاری / پیشانی عشق: اضافه همراهی / قلمرو ادبی: نثر آهنگین و موزون / ساغر: مجاز از نوشیدنی / ساغر محبت: اضافه استعاری / نوش، گوش: جناس / حلقه بندگی دیگری در گوش کردن: کنایه از فرمانبرداری / گشت، نگشت: تضاد / پیشانیساییدن: کنایه از سجده کردن / دلسپردن: کنایه از فرمانبرداری / خاکربوبیت: اضافه تشبیهی / خطدوم: واج آرایی «گ» / همه پرسشها انکاری / سجع
◙ ای آرزوی دل های آرزومندان؛ ای اشتیاق مشتاقان؛ ای امید امیدواران؛ ای عشق عاشقان؛ آتش عشقت را در خرمن وجودم بیفکن، سبزینۀ محبّتت را در برگ های به زردی گراییدۀ وجودم بدوان.
خدایا، به من نگاهی ده که جز روی تو نتواند دید و گوشی که جز صدای تو نتواند شنید.
قلمرو زبانی: آرزومند: مشتاق، دلبسته / سبزینه: هر گیاه سبز / گراییدن: میل کردن (بن ماضی: گرایید/ بن مضارع: گرا)/ قلمرو ادبی: آتشعشق: اضافه تشبیهی / خرمنوجود: اضافه تشبیهی / سبزینۀمحبّت: اضافه تشبیهی / برگهای … وجودم…: تشبیه / برگهای به زردی گراییدۀ: کنایه از در حال پژمردگی و نابودی / آرزوی، آرزومندان؛ اشتیاق، مشتاقان؛ امید، امیدواران؛ عشق،عاشقان: همریشگی / سبزینۀ محبّتت را … بدوان: استعاره پنهان / سجع