خودارزیابی
۱- ابیات زیر را از نظر مضمون بررسی کنید:
بخیۀ کفشم اگر دندان نما شد، عیب نیست / خنده میآرد همی بر هرزه گردیهای من / پیام: تباه کردن عمر
ریشۀ نخل کهن سال از جوان افزون تر است / بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را (صائب تبریزی) / پیام: بیشتر دلبستگی داشتن پیر به دنیا
سخنور از تصاویر مربوط به واقعیات و تجربیات روزمره مانند: بخیه کفش و ریشه نخل همچنین زبان کوچه مانند: هرزه گردی و خنده آمدن بهره گرفته است. / هر دو بیت از ضرب المثلهای رایجاند.
۲- زبان فارسی در دورۀ صفویان چه موقعیت و جایگاهی داشت؟
– هر چند شاهان صفوی در ترویج و نفوذ زبان ترکی در ایران نقش بسزایی داشتند و به شعر ستایشی و درباری و عاشقانههای زمینی بی توجه بودند؛ اما کم و بیش به زبان فارسی نیز کتاب نوشته یا شعر گفتهاند و به نوعی علاقه نشان دادهاند. افزون بر آن، برخی از ایشان مقام شیخی و رهبری طریقت داشتند و از این رو لازم میدانستند خود را در چنین مقام فرهنگی نگاه دارند، علاوه بر این با رؤسای مذاهب در تماس نزدیک بودند و از طرف دیگر، رقبایی چون شاهان عثمانی و هندی داشتند که آنها نیز به مسائل فرهنگی توجه نشان میدادند. این عوامل باعث شده بود که به طور کلی شعر و شاعری و معماری و انواع هنر مورد توجه قرار گیرد.
۳- ویژگیهای عمده شعر بیدل را با توجه به غزل زیر بررسی کنید:
برق با شوقم شراری بیش نیست / شعله طفل نی سواری بیش نیست
لاله و گل زخمی خمیازهاند / عیش این گلشن خماری بیش نیست
تا به کی نازی به حسن عاریت؟ / ما و من آیینه داری بیش نیست
میرود صبح و اشارت میکند / کاین گلستان خنده واری بیش نیست
غرقۀ وهمیم؛ ور نه این محیط / از تنک آبی کناری بیش نیست
ای شرر، از همرهان غافل مباش / فرصت ما نیز باری بیش نیست
بیدل، این کم همّتان بر عزّ و جاه / فخرها دارند و عاری بیش نیست (بیدل دهلوی)
قالب شعر غزل است/ ردیف طولانی و خوش آهنگ: بیش نیست / مضمون بدیع و گاه دور از ذهن: لاله و گل زخمی خمیازهاند؛ عیش این گلشن خماری بیش نیست/ استعارههای رنگین: شرر استعاره از یاران ناپایدار است؛ گلستان استعاره از دنیا / تخیلهای رمزآمیز شاعرانه: خمیازه استعاره از شکفتن است / ابهام و پیچیدگی: برخی از مصراعها مبهم است؛ مانند: غرقۀ وهمیم؛ ور نه این محیط؛ از تنک آبی کناری بیش نیست / پیام: ناپایداری جهان مادی
کالبدشکافی چکامه بیدل
برق با شوقم شراری بیش نیست / شعله طفل نی سواری بیش نیست
قلمرو زبانی: برق: آذرخش / شوق: شور و عشق / شرار: اخگر / قلمرو ادبی: برق با شوقم شراری بیش نیست: تشبیه / شعله طفل نی سواری بیش نیست: تشبیه / واج آرایی «ش» / ردیف و واژه آرایی: بیش نیست
بازگردانی: آذرخش در برابر شور و عشق من مانند اخگر بی ارزش است. شعله نیز در برابر عشق من مانند کودک نی سوار است.
پیام: شور و عشق فراوان سخنور
لاله و گل زخمی خمیازهاند / عیش این گلشن خماری بیش نیست
قلمرو زبانی: عیش: خوشگذرانی / گلشن: گلستان / خمار: سردرد پس از مستی / قلمرو ادبی: لاله و گل زخمی خمیازهاند: جانبخشی / خمیازی: استعاره از شکفتن / گلشن: استعاره از جهان / مصراع دوم تشبیه دارد
بازگردانی: لاله و گل میپژمرند؛ زیرا پیش از آن در این جهان شکفتهاند. آری خوشی این جهان فقط سردردی بی ارزش است.
پیام: بی ارزشی خوشی جهان
تا به کی نازی به حسن عاریت؟ / ما و من آیینه داری بیش نیست
قلمرو زبانی: حسن: زیبایی / عاریت: زودگذر / آیینه دار: کسی که آیینه را در پیش عروس یا هر کس دیگر نگه دارد / قلمرو ادبی: مصراع دوم تشبیه دارد
بازگردانی: چقدر به زیبایی زودگذرت مینازی؟ ما در این جهان فقط کنیز این جهانیم و زیبایی از خود نداریم.
پیام: بی ارزشی زیباییهای این جهانی
میرود صبح و اشارت میکند / کاین گلستان خنده واری بیش نیست
قلمرو زبانی: کاین: که این / قلمرو ادبی: صبح میرود: جانبخشی/ گلستان: گیتی / خنده وار: تشبیه /
بازگردانی: بامداد میگذرد و به ما میگوید که این جهان فقط مانند خنده ای بی ارزش و زودگذر است.
پیام: بی ارزشی جهان مادی
غرقۀ وهمیم؛ ور نه این محیط / از تُنُک آبی کناری بیش نیست
قلمرو زبانی: وهم: توهم / محیط: اقیانوس؛ ژرفابه / تنک: نازک؛ کمی / کنار: ساحل / قلمرو ادبی: غرقۀ وهمیم: استعاره پنهان / محیط: استعاره از جهان / این محیط از تُنُک آبی کناری بیش نیست: تشبیه
بازگردانی: ما دچار توهم شدهایم وگرنه میدیدیم که اقیانوس این جهان هیچ آبی ندارد و در بنیاد ساحل است.
پیام: بی ارزشی جهان مادی
ای شرر، از همرهان غافل مباش / فرصت ما نیز باری بیش نیست
قلمرو زبانی: شرر: اخگر / قلمرو ادبی: شرر: استعاره از دوست بی وفا
بازگردانی: ای دوست زودگذر و بی وفا بی توجه به همراهانت نباش؛ زیرا فرصت همیشه دست نمیدهد.
پیام: اندرز به یار بی وفا
۴- چه عواملی موجب شد شاعران ایرانی به دربار هند روی آورند؟
– در این دوره از یک سو به دلیل کم توجّهی و بی مهری شاهان صفوی نسبت به شاعران و از سوی دیگر شاعرنوازی و ادب گرایی سلاطین هند، شاعران به دربارهای هند روی آوردند.
۵- شهرت محتشم کاشانی در چه نوع شعر و قالب شعری است؟ در این مورد توضیح دهید.
– در سرودن شعر مذهبی معروف و ترکیب بند عاشورایی او زبانزد است. ترکیب بند شعری است چند بخشی که هر بخش آن از نظر قافیه و درون مایه همانند قصیده یا غزل است. این بخشها را بیت مصرع متفاوت و نامکرری به هم میپیوندد.
۶- در قرن هشتم تأثیرپذیری از گذشتگان چگونه در شعر خواجوی کرمانی و حافظ جلوه گر شد؟
– خواجو چند مثنوی به پیروی از پنج گنج نظامی سروده است. حافظ نیز در غزل از خواجو اثر پذیرفته است.
۷- ابیات زیر را بخوانید و به پرسشها پاسخ دهید:
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید / مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی (سنایی)
چو او شهر ایران به گشتاسب داد / نیامد تو را هیچ از آن تخت یاد (فردوسی)
الف) مجاز را در بیتهای بالا بیابید و معنای حقیقی و غیرحقیقی هر کدام را مشخص کنید. – لب و دندان: حقیقی← اندام چهره؛ مجاز (غیرحقیقی) از همه وجود / تخت: حقیقی← اورنگ؛ (غیرحقیقی) مجاز از فرمانروایی
بازگردانی بیت نخست: همه وجود سنایی یگانگی تو را میگویند. امید است (شاید) که بتواند [راه] رهایی از آتش دوزخ را بیابد.
قلمرو زبانی: سنایی (همآوا؛ ثنایی: ستایشی) / بود: باشد (بن ماضی: بود، بن مضارع: بو) / مرجع “ش” در “بودش”: سنایی (جهش ضمیر) / قلمرو ادبی: لب و دندان: تناسب، مجاز از “کلّ وجود” / سنایی: نام هنری سراینده / مگر: ایهام، (۱- امید است، ۲- شاید) / آتش، دوزخ: تناسب / روی: چاره، امکان، راه، ایهام تناسب («روی» در معنای «چهره» با لب و دندان تناسب دارد.)
بازگردانی بیت دوم: هنگامی که او [لهراسب] کشور ایران را به گشتاسب داد، تو [رستم] هیچ از پادشاهی او یاد نکردی و به آن بی توجه بودی.
ب) نشانههای هجایی و پایههای آوایی بیتها را مشخص کنید.
خط عروض: لَبُ دَندانِ سَنایی هَمِ تُوْحیدِ تُ گویَد / مَگَرَز آتَشِ دوزَخ بُوَدَش رویِ رَهایی (سنایی)
پایههای آوایی | لَ بُ دَن دا | نِ سَ نا یی | هـ َ مِ تُوْ حی | دِ تُ گو یَد |
پایههای آوایی | مَ گَ رَز آ | تَ شِ دو زَخ | بُ وَ دَش رو | یِ رَ ها یی |
نشانههای هجایی | UU ـ ـ | UU ـ ـ | UU ـ ـ | UU ـ ـ |
وزن | فعلاتُن | فعلاتُن | فعلاتُن | فعلاتُن |
خط عروض: چُ او شَهرِ ایران بِ گُشتاسب داد / نَیامد تُ را هیچ زان تخت یاد (فردوسی)
پایههای آوایی | چُ او شَه | رِ ای ران | بِ گُش تا | سب دا د |
پایههای آوایی | نَ یا مَد | تُ را هی | چ زان تَخ | ت یا د |
نشانههای هجایی | U ـ ـ | U ـ ـ | U ـ ـ | U ـ |
وزن | فعولن | فعولن | فعولن | فعل |
آزمون خودسنجی (آموزه ۷)
برای هنبازی در آزمون خودسنجی اینجا را کلیک کنید.