الدرس الثامن: صناعه التلمیع فی الأدب الفارسی

التَّمارین

۱- الکَأسُ زُجاجَهٌ یُشرَبُ منها الماءُ أوِ الشّایُ أوِ القَهوَهُ. √ (لیوان، شیشه است که از آن آب،‌‌‌‌ چای یا قهوه نوشیده می‌شود.)

۲- یُمکِنُ شِراءُ الشَّریحَهِ مِن إدارَهِ الاِتِّصالاتِ. √ (خرید سیم کارت از اداره مخابرات شدنی [امکان پذیر] است.)

۳- الرّاسِبُ هُوَ الّذی مانَجَحَ فی الاِمتِحانِ. √ (مردود کسی است که در آزمون کامیاب نشده است.)

۴- غُصونُ الأشجارِ فی الرَّبیعِ بَدیعَهٌ جَمیلَهٌ. √ (شاخه‌های درختان در بهار نوآیین و زیباست.)

۵- یُصنَعُ الخُبزُ مِنَ العَجینِ. √ (نان از خمیر ساخته می‌شود.)

۱- الغَداهُ بِدایَهُ النَّهارِ وَ العَشیَّهُ بِدایَهُ اللّیلِ. (بامداد [شبگیر] آغاز روز و شامگاه آغاز شب است.)

۲- رَأَینَا الشّاطِئَ عَن بُعدٍ عَبرَ الطَّریقِ. (در [مسیر] جاده دریاکنار را از دوردست دیدیم.)

۳- رَجاءً بَدِّل هذا القَمیصَ؛ لِأنَّهُ قَصیرٌ. (خواهشمندم؛ این پیراهن را عوض کن؛ زیرا کوتاه است.)

۴- فی الفَلَواتِ لا یَعیشُ نَباتاتٌ کَثیرهٌ. (در بیابان گیاهان بسیاری نمی‌زیند (زندگی نمی کنند).)

۵- الشُّرطیُّ فَتَّشَ حَقائِبَ المُسافِرینَ. (پاسوَر[پلیس] جامه‌دان‌های راهیان را گشت.)

۶- أخی قانِعٌ، یَرضَی بِطَعامٍ قلیلٍ.(برادرم خرسند [قانع] است. با خوراکی اندک خشنود می‌شود.)

یا عَلّامَ الغُیوبِ: (ای بسیار داننده پنهان‌ها.) / اسمَ المُبالَغَهِ          یا سَتّارَ العیوبِ: (ای پوشاننده عیب‌ها.) / اسمَ المُبالَغَهِ

یا غَفّارَ الذُّنوبِ: (ای بسیارآمرزنده گناهان.) / اسمَ المُبالَغَهِ          یا رافِعَ الدَّرَجاتِ: (ای بالابرنده درجه‌ها.) / اسمَ الفاعل

یا سامِعَ الدُّعاءِ: (ای شنونده دعا.) / اسمَ الفاعل                   یا غافِرَ الخَطایا: (ای آمرزنده لغزش‌ها.) / اسمَ الفاعل

یا ساتِرَ کُلِّ مَعیوبٍ: (ای پوشاننده هر عیب‌داری.) / اسمَ الفاعل؛ اسمَ المفعول        

یا مَن یُحِبُّ المُحسِنینَ: (ای کسی که نکوکاران را دوست دارد.) / اسمَ الفاعل

یا خَیرَ حامِدٍ وَ مَحمودٍ: (ای بهترین ستاینده و ستوده.) / اسمَ الفاعل؛ اسمَ المفعول

یا مَن بابُهُ مَفتوحٌ للطّالبینَ: (ای کسی که درگاهش برای جویندگان گشاده است.) / اسمَ المفعول؛ اسمَ الفاعل

۱- الرَّکبُ (کاروان شتر)   (4) اِبتِعادُ الصَّدیقِ عَن صَدیقِهِ أوِ الزَّوجِ عَن زَوجَتِهِ. (دورشدن دوست از یارش یا شوهر از همسرش.)

۲- الکَرامَهُ (بزرگواری)   (6) هُوَ الَّذی لَهُ حَرَکاتٌ جَمیلَهٌ وَ کَلامٌ جَمیلٌ. (کسی که ناز زیبا و سخن دلنشین دارد.)

۳- الوَکرُ (لانه)              (5) زینَهٌ مِنَ الذَّهَبِ أوِ الفِضَّهِ فی یَدِ المَرأَهِ. (آرایه‌ای از زر یا نقره در دست زن[ان].)

۴- الهَجرُ (دوری)           (2) شَرَفٌ وَ عَظَمَهٌ وَ عِزَّهُ النَّفسِ. (شرافت، بزرگی و سرفرازی.)

۵- السِّوارُ (دستبند)       (3) بَیتُ الطُّیورِ. (خانه پرندگان.)

۶- المَلیحُ (با نمک.)

۱- مَن قالَ أنا عالِمٌ فَهُوَ جاهِلٌ. (هر کس بگوید(گفت) من دانایم او نادان است.) (اِسْمَ الْفاعِلِ: عالِمٌ، جاهِلٌ)

۲- سَیِّدُ القَومِ خادِمهُم فِی السَّفَرِ. (سرور گروه کسی است که خدمتگزار ایشان در سفر باشد.) (اَلْجارَّ وَ الْمَجرورَ: فِی السَّفَرِ)

۳- عالِمٌ یُنتَفَعُ بِعِلمِهِ خَیرٌ مِن ألفِ عابِدٍ. (دانایی که از دانشش سود برده می‌شود از هزار عابد بهتر است.)(اَلْفِعْلَ الْمَجهولَ: یُنتَفَعُ / الْمُضافَ إلَیهِ: ـه)

۴- الجَلیسُ الصّالِحُ خَیرٌ مِنَ الوَحدَهِ، وَ الوَحدَهُ خَیرٌ مِن جَلیسِ السّوءِ. (همنشین درستکار بهتر از تنهایی و تنهایی بهتر از همنشین بد است.)

۵- کاتِمُ العِلمِ، یَلعَنُهُ کُلُّ شَیءٍ حَتَّی الحوتِ فی البَحرِ وَ الطَّیرِ فی السَّماءِ.

(پنهان کننده دانش، او را هر چیزی حتا نهنگ دریا و پرنده آسمان نفرین می‌کند.) (اِسْمَ الْفاعِلِ: کاتِمُ / الْجارَّ وَ الْمَجرورَ: فی البَحرِ، فی السَّماءِ)

۱- ﴿لایَعلَمُ مَن فِی السَّماواتِ وَ الأرضِ الغَیبَ إلّا اللهُ﴾ (هیچ کس در آسمان‌ها و زمین، غیب را نمی‌داند مگر خداوند.) / مَن: فاعل / الغَیبَ: مفعول

۲- السُّکوتُ ذَهَبٌ وَ الکَلامُ فِضَّهٌ. (خاموشی زر است و سخن گفتن نقره.) / ذَهَبٌ: خبر / الکَلامُ: مبتدا

۳- الکُتُبُ بَساتینُ العُلَماءِ. (کتابها باغ‌های دانشمندان است.) / بَساتینُ: خبر / العُلَماءِ: مضاف الیه

۴- ثَمَرَهُ العَقلِ مُداراهُ النّاسِ. (میوه خرد نرمخویی با مردم است.) / العَقلِ: مضاف الیه / النّاسِ: مضاف الیه ۵- زَکاهُ العِلمِ نَشرُهُ. (زکات دانش پراکندن آن است.) / زَکاهُ: مبتدا / نَشرُ: خبر

سعیدجعفری
جعفری سعید
جعفری سعید

ð أنوارُ القُرآنِ ð (فروغ قرآن.)

کَمّل الفراغات فی التَّرجمه الفارسیَّهِ. (جاهای خالی در ترجمه فارسی را کامل کن.)

۱- ﴿ وَالَّذینَ یَجتَنِبونَ کَبائِرَ الإثمِ وَ الفَواحِشَ وَ إذا ما غَضِبوا هُم یَغفِرونَ

و کسانی که از گناهان بزرگ و کارهای زشت دوری می‌ورزند، و هنگامی که خشمگین می‌شوند می‌بخشایند.

۲- ﴿ وَ الّذینَ استَجابوا لِرَبِّهِم وَ أقاموا الصّلاهَ﴾  و کسانی که [خواسته] پروردگارشان را برآوردند و نماز برپا داشتند.

۳- ﴿وَ أمرُهُم شُورَی بَینَهُم﴾  و در کارهای ایشان میانِ آنها مشورت هست.

۴- ﴿وَ مِمّا رَزَقناهُم یُنفِقونَ﴾  و از آنچه به ایشان روزی دادیم انفاق می‌کنند.

۵-﴿ وَ الَّذینَ إذا أصابَهُمُ البَغیُ هُم یَنتَصِرونَ﴾  و کسانی که هرگاه به آنان ستم شود، یاری می‌جویند.

۶- ﴿ وَ جَزاءُ سَیِّئَهٍ سَیِّئَهٌ مِثلُها﴾  و سزای بدی، بدی همانند آن است.

۷- ﴿ فَمَن عَفا وَ أصلَحَ فَأجرُهُ عَلَی اللهِ﴾  پس هر کس درگذرد و نیکوکاری کند، پاداش او بر [عهده] خداست.

۸- ﴿ إنَّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمینَ﴾  زیرا او ستمگران را دوست ندارد.

أَیُّهَا الزُّمَلاءُ؛ (ای هم شاگردیان.)

إِلَی اللِّقاءِ، (به امید دیدار.)

نَنتَظِرُکُم فِی الصَّفِّ الْحادیَ عَشَرَ؛ (در کلاس یازدهم چشم به راه شماییم.)

حَفِظَکُمُ اللّهُ؛ (یزدان نگهداردتان.)

فی أَمانِ اللّهِ؛ (در پناه خدا باشید.)

مَعَ السَّلامَهِ. (تندرست باشید.)

ترجمه «کلّ»
پی دی اف درس هشتم عربی پایه دهم مشترک
Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا