سعید

الدَّرسُ الخامِسُ:‌ هذا خَلقُ الله(مشترک)

حوارٌ (گفتگو)

السّائحُ = گردشگرسائقُ سَیّارهِ الأُجرهِ = راننده خودروی مسافرکش
أیُّهَا السّائقُ، نُریدُ أن نَذهَبَ إلَی المَدائنِ. = ای راننده، می‌خواهیم به تیسفون برویمأنا فی خِدمَتِکُم. تَفَضَّلوا = من در خدمت‌تان‌ام. بفرمایید.
کَمِ المَسافَهُ مِن بَغدادَ إلَی هُناکَ؟ = از بغداد تا آنجا چقدر راه است؟أَظُنُّ المَسافَهَ سَبعَهً و ثلاثینَ کیلومتراً. عَجیبٌ؛ لِمَ تَذهَبونَ إلَی المَدائنِ؟ = گمان می‌کنم سی و هفت کیلومتر باشد. شگفتا؛ چرا به تیسفون می‌روید؟
لِزیارهِ مَرقَدِ سَلمانَ الفارسیِّ وَ مُشاهَدَهِ طاقِ کِسرَی؛ لِماذا تَتَعَجَّبُ؟! = برای دیدار از آرامگاه سلمان فارسی و دیدن طاق کسری؛ چرا شگفت‌زده می‌شوی؟لِأنَّهُ لا یَذهَبُ إلَی المَدائنِ إلّا قَلیلٌ مِنَ الزُّوّارِ. = زیرا فقط تعداد کمی از دیدارگران به تیسفون می‌روند.
فی البِدایَهِ تَشَرَّفنا بِزیارهِ العَتَباتِ المُقَدَّسَهِ فی المُدُنِ الأربَعَهِ کَربَلاءَ و النَّجَفِ و سامِرّاءَ و الکاظمیَّهِ. = در آغاز به دیدار آستانه‌های مقدس در شهرهای چهارگانه: کربلا، نجف، سامرا و کاظمیه بار یافتیم.زیارهٌ مَقبولهٌ للجمیعِ! أَ تَعرِفُ مَن هوَ سَلمانُ الفارسیُّ أم لا؟ = زیارت همگی پذیرفته باشد. آیا می‌دانی سلمان فارسی کیست یا نه؟
نَعَم؛ أعرِفُهُ، إنَّهُ مِن أصحابِ النَّبیِّ (ص) و أصلُهُ مِن إصفَهان. = آری؛ من می‌شناسمش؛ او یکی از یاران پیامبر است و تبارش از اصفهان است.أحسَنتَ! وَ هَل لَکَ معلوماتٌ عَن طاقِ کِسرَی؟ = آفرین؛ آیا اطلاعاتی از طاق کسری داری؟
بالتَّأکیدِ؛ إنَّهُ أحَدُ قَصورِ المُلوکِ السّاسانیّینَ قَبلَ الإسلامِ. قَد أنشَدَ شاعِرانِ کبیرانِ قَصیدَتَینِ عِندَ مُشاهَدَتِهِما إیوانِ کِسرَی؛ البُحتُریُّ مِن أکبَرِ شُعَراءِ العَرَبِ، و خاقانیُّ، الشّاعِرُ الإیرانیُّ. = البته؛ آن، یکی از کاخ‌های پادشاهان ساسانی پیش از اسلام است. دو سخنور بزرگ هنگام دیدار از کاخ کسری دو قصیده سروده‌اند: بحتری از بزرگترین شاعران عرب و خاقانی سخنور ایرانی.ما شاءَ اللهُ! بارَکَ اللهُ فیکَ! مَعلوماتُکَ کثیرَهٌ! = ماشاء الله، خدا به تو افزونی دهد. آگاهی تو بسیار است.

التَّمارین

اَلتَّمْرینُ الْأوَّلُ: أیُّ کلمهٍ مِن کلماتِ المُعجَمِ، تُناسِبُ التَّوضیحاتِ التّالیَهَ؟ (چه کلمه‌ای از کلمه‌های واژه‌نامه مناسب گزارش‌های زیر است.)

۱- طائرٌ یَسکُنُ فی الأماکِنِ المَتروکَهِ یَنامُ فی النَّهارِ وَ یَخرُجُ فی اللّیلِ. (پرنده‌ای که در مکانهای متروکه سکونت می‌کند. روزها می‌خوابد و شبها بیرون می‌آید.)  بوم

۲- عُضوٌ خَلفَ جِسمِ الحَیَوانِ یُحَرِّکَهُ غالباً لِطَردِ الحَشَراتِ. (اندامی پشت بدن جانور که اغلب آن را برای راندن حشره‌ها تکان می‌دهد.) ذَنَب

۳- نباتاتٌ مُفیدَهٌ للمُعالَجَهِ نَستَفیدُ مِنها کَدواءٍ. (گیاهانی سودمند برای درمان که از آنها به عنوان دارو استفاده می‌کنیم.) أعشاب طبّیّه

۴- طائرٌ یَعیشُ فی البَرِّ و الماءِ. (پرنده‌ای که در خشکی و آب زندگی می‌کند.) بَطّ

۵- عَدَمُ وجودِ الضَّوءِ. (نبود روشنایی.) ظَلام

۶-  نَشرُ النّورِ. (پراکنش نور.) إناره

اَلتَّمْرینُ الثّانی: عَیِّن الکلماتِ المُتَرادفَهَ و المُتَضادَّهَ. = (واژگان مترادف و متضاد را شناسایی کن.)

اِستَطاعَ (توانست) = قَدِرَسِلم(آشتی) حَرب(جنگ)غَیم (ابر) = سَحابحُجرَه (اتاق) =غُرفَه
اِقتَرَبَ (نزدیک شد) اِبتَعَدَ (دور شد)إحسان(نیکی کردن) إساءه (بدی کردن)یَنبوع (چشمه) = عَینقرُبَ (نزدیک شد) بعُدَ (دور شد)
بَنَی (ساخت) = صَنَعَظَلام (تاریکی) ضیاء (روشنایی)فَرِحٌ (شاد) حَزینٌ(اندوهگین)مِن فَضلِکَ (لطفاً، خواهشمندم) = رَجاءً
عَداوَه (دشمنی) صَداقَه (دوستی)نُفایَه(پسماند) = زُبالَهغُصّه (اندوه) = حُزنجاهِز(آماده) = حاضِر

اَلتَّمْرینُ الثّالِثُ: اُکتُب اسم کُلِ صورَهٍ فی الفَراغِ؛ ثُمَّ عَیِّن المطلوبَ مِنکَ. (اسم هر عکسی را در جای خالی بنویس؛ سپس  موارد خواسته شده را شناسایی کن.)

البَطُّ / الکِلابِ / الغُرابُ / الطّاووسِ / الحِرباءُ / البَقرهُ

تُعطی  البَقرهُ الحلیبَ. (گاو ماده شیر می‌دهد.)  یُرسِلُ الغُرابُ أخبارَ الغابهِ. (کلاغ خبرهای جنگل را می‌رساند.) ذَنَبُ الطّاووسِ جمیلٌ.

الحِرباءُ ذاتُ عیونٍ مُتَحَرِّکَهٍ.       الشُّرطیُّ یَحفَظُ الأمنَ بِـ الکِلابِ. (پلیس با سگها امنیت را حفظ می‌کند.) البَطُّ طائرٌ جمیلٌ. (اردک پرنده زیبایی است.)

اَلتَّمْرینُ الرّابِعُ: عَیِّن الفاعِلَ و المَفعولَ فی الکلماتِ الّتی أُشیرَ إلیه بِخطٍّ. (فاعل و مفعول را در واژگانی که با خط به آنها اشاره شده شناسایی کن.)

۱- ﴿ فَأنزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلَی رَسولِهِ وَ عَلَی المُؤمِنینَ﴾ (خداوند آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فروفرستاد.) / اللهُ: فاعل / سَکینَه: مفعول

۲-﴿ لا أملِکُ لِنَفسی نَفعاً وَ لا ضَرّاً إلّا ما شاءَ اللهُ﴾ (من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه خدا خواسته است.) / نَفعاً:  مفعول

۳- ﴿ وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلقَهُ﴾ (برای ما مَثَلی زد و آفرینش خود را فراموش کرد.) / مَثَلاً: مفعول / خَلق: مفعول

۴- ﴿ وَ لا یَظلِمُ رَبُّکَ أحَداً﴾ (پروردگارت به کسی ستم نمی‌ورزد.) / رَبُّ: فاعل

۵- ﴿ یُریدُ اللهُ بِکُمُ الیُسرَ﴾ (خداوند برای شما آسانی مى‏خواهد.) / اللهُ: فاعل / الیُسرَ: مفعول

اَلتَّمْرینُ الْخامِسُ: عَیِّن المُبتَدَأَ و الخبرَ فی الأحادیثِ التّالیَهِ. (مبتدا و خبر را در حدیث‌های زیر شناسایی کن.)

۱- النَّدَمُ عَلَی السُّکوتِ خَیرٌ مِنَ النَّدَمِ عَلَی الکَلامِ. (پشیمانی به خاطر خاموشی بهتر از پشیمانی به خاطر سخن است.) / المُبتَدَأَ: الندم / الخبرَ: خیرٌ

۲- أکبَرُ الحُمقِ الإغراقُ فی المَدحِ وَ الذَّمِّ. (بزرگترین، نادانی زیاده روى در ستایش و نکوهش است.) / المُبتَدَأَ: أکبَرُ / الخبرَ: الإغراقُ

۳- سَیِّدُ القَومِ خادِمُهُم فی السَّفَرِ. (سرور مردم کسى است که در سفر خدمتگزار ایشان باشد.) / المُبتَدَأَ: سَیِّدُ / الخبرَ: خادِمُ

۴- العِلمُ صَیدٌ وَ الکِتابَهُ قَیدٌ. (ﺩﺍﻧﺵ ﺷﮑﺎﺭ ﺍﺳﺕ ﻭ ﻧﻭﺷﺗﻥ ﺑﻧﺩ.) // المُبتَدَأَ: العِلمُ / الخبرَ: صَیدٌ // المُبتَدَأَ: الکِتابَهُ / الخبرَ: قَیدٌ

۵- الصَّلاهُ مِفتاحُ کُلِّ خَیرٍ. (نماز کلید هر خوبی است.) / المُبتَدَأَ: الصَّلاهُ / الخبرَ: مِفتاحُ

اَلتَّمْرینُ السّادِسُ: تَرجِم الجُمَلَ التّالیَهَ ثُمَّ عَیِّن المَحَلَّ الإعرابیَّ للکلماتِ الّتی أُشیرَ إلیه بِخطٍّ. (جمله‌های زیر را ترجمه کن؛ سپس نقش دستوری واژگانی را که با خط به آنها اشاره شده شناسایی کن.)

۱- ﴿ أ تَأمُرونَ النّاسَ بِالبِرِّ وَ تَنسَونَ أنفُسَکُم﴾ (آیا مردم را به نیکی فرمان می‌دهید و خودتان را فراموش می‌کنید؟)

۲- ﴿لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفساً إلّا وُسعَها﴾( خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمی‌کند.)

۳- صدرُ العاقِلِ صُندوقُ سِرَّهِ. (سینه خردمند صندوق رازش است.)

۴- حُسنُ الأدَبِ یَستُرُ قُبحَ النَّسَبِ. (ادب نیک زشتی خاندان را می‌پوشاند.)

۵- عَداوَهُ العاقِلِ خَیرٌ مِن صَداقَهِ الجاهِلِ. (دشمنی خردمند بهتر از دوستی نادان است.)

کَمِّلِ الفَراغاتِ فی الترجمهِ الفارسیّهِ. (جای خالی در ترجمه فارسی را کامل کن.)

۱- ﴿ کُلُّ نَفسٍ ذائقَهُ المَوتِ﴾ = هر کسی چشنده مرگ است. (می‌میرد)

۲- ﴿ وَ یَتَفَکَّرونَ فی خَلقِ السَّماواتِ وَ الأرضِ﴾ = و درباره آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند.

۳- ﴿ رَبَّنا ما خَلَقتَ هذا باطِلاً﴾ = (و می‌گویند) ای پروردگار ما، اینها را بیهوده نیافریدی.

۴- ﴿ سُبحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ﴾ = تو پاکی؛ ما را از شکنجه آتش نگاه دار.

۵- ﴿ رَبَّنا إنَّکَ مَن تُدخِلِ النّارَ فَقَد أخزَیتَهُ وَ ما لِلظّالِمینَ مِن أنصارٍ﴾ 

= پروردگارا، هر که را تو به آتش افکنی، او را خوار ساخته ای، و ستمگران، هیچ یاوری ندارند.

۶- ﴿ رَبَّنا إنَّنا سَمِعنا مُنادیاً یُنادی لِلإیمانِ أن آمِنوا بِرَبِّکُم فَآمَنّا﴾

= ای پروردگار ما، قطعاً ما صدای پیام دهنده را شنیدیم که به ایمان دعوت می‌کرد که به پروردگارتان، ایمان بیاورید و ما ایمان آوردیم.

اَلْبَحثُ الْعِلمیُّ (پژوهش علمی)

اِبحَثْ عَن نَصٍّ قَصیرٍ عِلمیٍّ بِاللُّغَهِ الْعَرَبیَّهِ حَولَ خَلْقِ اللّهِ، ثُمَّ تَرجِمْهُ إلَی الْفارِسیَّهِ، مُستَعیناً بِمُعجَمٍ عَرَبیٍّ – فارِسیٍّ.

به دنبال متنی کوتاه و علمی به زبان عربی درباره آفرینش خداوند بگرد؛ سپس به یاری واژه‌نامه عربی به فارسی آن را ترجمه کن.

پی دی اف درس پنجم عربی پایه دهم مشترک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا