سعید

آموزه یکم: نقشه نوشتن

با ورود معلم به کلاس، شور و نشاط دانش آموزان بیشتر شد. معلم خوش فکر درس را آغاز کرد و گفت: می‌دانم که شما نوشتن را از همان سالهای آغازین دبستان آموخته اید اما از امسال، چگونه نوشتن را، به طور روشمند، خواهید آموخت.

اکنون، اجازه بدهید با یک مثال، کمی بیشتر توضیح دهم.

عزیزانم، نویسندگی شبیه سفر است؛ سفری واقعی و گاه خیالی؛سفری خاطرهانگیز و پرماجرا.

در سفر نویسندگی، من و شما همراهانی هستیم که می خواهیم به شهری بسیار زیبا، پرنقش ونگار و دلفریب رهسپار شویم.

پیش از سفر، لازم است هم من و هم شما به پرسشهایی فکر کنیم و به آنها پاسخ دهیم:

● این شهر خوش‌نقش ونگار کجاست؟

● آیا نقشهای از آن در دست یا در ذهن داریم؟

● چگونه و با چه وسیله ای باید به سوی آن برویم؟

● در طول سفر، ایستگاه‌ها و استراحتگاه‌هایی وجود دارد؟

● مسیر این شهر، هموار است یا از سر گردنه ها و از دل دره ها می‌گذرد؟

اگر درباره این پرسشها بیندیشیم و نقشه راه را ترسیم و ابزار مورد نیاز را فراهم کنیم، میتوانیم سفر نوشتن را آغاز کنیم؛ بی آنکه نگرانی و هراسی داشته باشیم.

به نظر شما، در سفر نوشتن، نقطه آغاز و پایان کجاست؟

معمولاً تصور میشود که نوشتن با نگارش کلمات بر صفحه کاغذ شروع میشود، در حالیک ه هر نوشته، پیش از خودنمایی بر پهنۀ کاغذ،

در ذهن نویسنده، طبقه بندی و نوشته می شود. هر قدر این فرایند (نگارش و طبقه بندی ذهنی) کاملتر باشد، نوشتۀ ما چشمگیرتر خواهد بود؛ بنابراین، در سفر نوشتن، نقطۀ ِ آغاز حرکت، «ذهن» است و خط پایان سفر «صفحۀ دفتر» شماست

اکنون باید مسیر ذهن تا صفحه دفتر را مشخص کنیم و ببینیم با کدام نقشه می‌توانیم آنچه در ذهن داریم آسان تر بر صفحه دفتر بیاوریم.

طبقه بندی ذهن گام اول در تهیه نقشه سفر نوشتن است؛ این طبقه بندی، در حقیقت، ساختمان ذهن و نوشته ما را نشان میدهد. در نمایه زیر، مسیر حرکت و مراحل سفر نوشتن را می‌بینیم

شکل گیری چنین ساختاری در ذهن نویسنده، مسیر نوشتن را برای او هموار می‌سازد و زمانی که او شروع به نوشتن میکند، برای خودش کاملاً روشن است که چه می‌خواهد بنویسد. نتیجه این طبقه بندی ذهنی و تسلط بر مطلب، نوشتن متنی دقیق و منسجم است. متنهای دقیق و منسجم خوانندگان را سردرگم نمی‌کنند.

یکی از راههای نظم دادن به ذهن و نوشته طراحی ساختمان نوشته است. شکل زیر ساختمان ساده و طبقه بندی اولیه ذهن و نوشته را نشان می‌دهد.

اکنون نوشتۀ زیر را با هم بخوانیم و به نقشۀ ذهنی و ساختمان نوشته توجه کنیم:

فعالیت های نگارشی

نوشته زیر را بخوانید و ساختمان آن را مشخص کنید.

زبان‌های ما

زبان عامل پیوند با دیگران، پیام دادن و گفت وگو است. اکنون اگر از شما بپرسند «چند زبان داریم؟» جواب خواهید داد: «خب معلوم است یک زبان». اما با کمی تأمل، درمی یابیم که از راه‌های دیگر هم می‌توانیم پیام بدهیم و با دیگران سخن بگوییم.

ما افزون بر این زبان، یعنی زبانی که با آن حرف می‌زنیم، زبانهای دیگری هم داریم؛ مثلاً وقتی از دور یکی از دوستانمان را می‌بینیم و برایش دست تکان می‌دهیم، در واقع، بی آنکه سخنی بر زبان آوریم، با او ارتباط برقرار می‌کنیم، سلام می‌کنیم و احوالش را می‌پرسیم.

هنگامی که مبصر کلاس انگشتش را روی لب و بینی اش می‌گذارد، در واقع، به دانش آموزان یادآوری می‌کند که ساکت باشند و نظم کلاس را بر هم نزنند.

به کمک دیگر اعضای بدن هم می‌توانیم پیامی را به دیگران ِ بفهمانیم؛ با حرکت سر، چشم، ابرو و…؛ به این زبانها «زبانهای بدن» می‌گویند.

بنابراین، اگر زبان‌های بدن خود را خوب بشناسیم و به موقع آنها را به کار ببریم، با دیگران ارتباطی مؤثرتر خواهیم داشت.

اکنون از میان موضوعهای زیر یکی را انتخاب کنید، نخست کمی درباره آن بیندیشید و پس از شکلگیری نقشه ذهنی، سفر نوشتن را آغاز کنید:

پاییز، حیاط مدرسه، روزی که دوست دارم تکرار شود

یکی از انشاهای عضو گروه خود را انتخاب و آن را بر پایه معیارهای زیر، بررسی و نقد کنید.

سنجه‌های ارزیابی

♣ داشتن پیش نویس (داشتن نگاشت اول)؛

♣ داشتن پاک‌نویس (رعایت نشانههای نگارشی، نداشتن غلط املایی، توجه به درست‌نویسی و حاشیه‌گذاری)؛

♣ رعایت طبقه‌بندی ذهن و نوشته (بخش آغازین، بخش میانی و بخش پایانی)؛

♣ شیوۀ خواندن

نتیجه بررسی و داوری

درست نویسی

الف) چشمش که به پنجره افتاد، غصهاش گرفت.

ب) چشش که به پنجره افتاد غصش گرفت.

جملۀ الف درست است. در نگارش رسمی، بهک ارگیری کلمات شکسته، کوتاه شده و گفتاری مناسب نیست؛ مگر در گفتوگوهای میان اشخاص داستان

یا نمایشنامه.

جمله‌های زیر را ویرایش کنید:

هر کی وارد شهر میشه میپرسه چه خبره؟

تا خودت رو تغییر ندی، نمیتونی سبب تغییر دیگرون بشی.

تصویرنویسی: انشای آزاد

آنچه در تصویر زیر می‌بینید بنویسید.

آیا خواننده نوشته شما، بی آنکه تصویر را ببیند، می تواند تنها با خواندن نوشتۀ شما تصوری از آن داشته باشد؟

پیمایش به بالا