۱- ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی / نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی
قلمرو زبانی: ملک: پادشاه، خداوند، نقش “منادا” / ذکر: یاد / مرجع ضمیر “تو”: خداوند / که: زیرا / توأم: جهش ضمیر (تو، به من)/ قلمرو ادبی: قالب شعر: غزل / وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن، (رشته انسانی) / لحن: ستایشی
جمله پایانی به دو صورت معنی میگردد:

۱- که تو راهنمای منی [ تو: نهاد / راهنما: مسند/ ام(من): مضاف الیه / یی: مخفف”هستی”]
۲- که تو به من راه را نمایی (= نشان دهی ) [تو: نهاد/ ام(من): متمم/ راه: مفعول/ نمایی: فعل]
بازگردانی: ای پادشاه (خداوندا) نام تو را بر زبان میآورم؛ زیرا تو پرورگار پاکی. فقط در راهی که تو به من نشان میدهی گام میگذارم.
پیام: یادکرد خداوند/ فرمانبرداری از خدا
۲- همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم / همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
قلمرو زبانی: همه: فقط، تنها / درگاه: بارگاه / جستن: جستجو کردن (بن ماضی: جست، بن مضارع: جو) / فضل: بخشش، کرم / پوییدن: تلاش، رفتن، حرکت به سوی مقصدی برای به دست آوردن و جست و جوی چیزی / توحید: یکتایی / سزا: سزاوار و شایسته (بن ماضی: سزید، بن مضارع: سز) / قلمرو ادبی: جویم، پویم، گویم: جناس ناهمسان / سجع / همه، تو، توحید: تکرار، واژهآرایی / واجآرایی: تکرار صامت «ت» «م»/ قافیه درونی (رشته انسانی)
بازگردانی: فقط بارگاه تو را جست وجو میکنم. تنها به خاطر فضل و بخشش توست که حرکت میکنم. فقط توحید و یگانگی تو را بر زبان میآورم؛ زیرا تو سزاوار یگانگی و توحیدی.
پیام: وابستگی بشر به خداوند
۳- تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی / تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی
قلمرو زبانی: حکیم: دانا به همه چیز، دانای راست کردار / عظیم: سترگ / کریم: بخشنده، بزرگ منش / رحیم : بسیار مهربان / نماینده: نشان دهنده، نشانه، نماد / ثنا: ستایش، سپاس(همآوا: سنا: روشنایی) / قلمرو ادبی: تو: تکرار / واجآرایی: تکرار صامت “ت” و مصوتهای “و” و “ی”
بازگردانی: تو دانا، بزرگ و بخشنده ای. تو دارای فضل و بخشش بینهایت و سزاوار حمد و ستایشی.
پیام: یادکرد صفات خداوند
۴- نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی / نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
قلمرو زبانی: وصف: توصیف / فهم: درک، دریافت / گنجیدن: جا گرفتن (بن ماضی: گنجید، بن مضارع: گنج) / شبه: مانند، مِثل، همسان / وهم: گمان، پندار، خیال / قلمرو ادبی: آرایه “موازنه “، (رشته انسانی) / فهم، وهم: جناس ناهمسان / جمله “نتوان شبه تو گفتن “: تلمیح به ” لیسَ کمِثله شَیء”
بازگردانی: توصیف تو را نمیتوانم برشمرد؛ زیرا در فهم و ادراک محدود انسان نمیگنجی. نمیتوان مانندی برایت آورد؛ زیرا تو حتی به وهم و خیال نیز درنمیآیی.
پیام: وصف ناپذیری خداوند
۵- همه عزّی و جلالی همه علمی و یقینی / همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
قلمرو زبانی: همه: فقط، سراسر / عزّ: ارجمندی، گرامی شدن، مقابل ذُلّ / جلال: بزرگواری، شکوه، از صفات خداوند که به مقام کبریایی او اشاره دارد / یقین: بی شبهه و شک بودن، امری که واضح و ثابت شده باشد / سرور: شادی، خوشحالی / جود: بخشش، سخاوت، کرم / جزا: پاداش کار نیک / قلمرو ادبی: ترصیع (رشته انسانی) / همه: تکرار / واجآرایی: تکرار مصوت “ای” و مصوت کوتاه “و”
بازگردانی: تو فقط ارجمندی و شکوهمندی. تو فقط دانش و یقینی. تو فقط نور و شادمانی و بخشش و پاداشی.
پیام: یادکرد صفات خداوند
۶- همه غیبی تو بدانی، همه عیبی تو بپوشی / همه بیشی تو بکاهی، همه کمی تو فزایی
قلمرو زبانی: غیب: پنهان / پوشیدن: پوشاندن (فعل دووجهی) / بیشی: افزونی، زیادی / بکاهی: از مصدر “کاستن”: کم میکنی(بن ماضی: کاست، بن مضارع: کاه) / فزایی: بیفزایی، زیاد و افزون کنی / قلمرو ادبی: غیب، عیب: جناس ناهمسان / همه غیبی تو بدانی: اشاره به “عالم الغیب”بودن خداوند / بیشی، کمی: تضاد/ همه عیبی تو بپوشی: اشاره دارد به “ستّار العیوب ” بودن خداوند / بکاهی، فزایی: تضاد / ترصیع (رشته انسانی) / همه، تو: تکرار / تلمیح به آیه ” تعزّ مَن تَشاء وتذلّ من تشاء”(خداوند)هر که را بخواهد گرامی میگرداند وهر که را بخواهد خوار) / واجآرایی: تکرار مصوت /ی/
بازگردانی: (خداوندا) تو به همه امور ناپیدا آگاهی و همه عیبها را میپوشانی. کم و زیاد شدنها به دست توست.
پیام: دانایی و پرده پوشی خداوند
۷- لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید / مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
قلمرو زبانی: مرجع “ش” در “بودش”: سنایی (جهش ضمیر) / سنایی (همآوا؛ ثنایی: ستایشی) / بود: باشد (بن ماضی: بود، بن مضارع: بو) / قلمرو ادبی: لب و دندان: تناسب، مجاز از “کل وجود”/ سنایی: نام هنری سراینده / مگر: ایهام، (۱- امید است، ۲- شاید) / آتش، دوزخ: تناسب / روی: چاره، امکان، راه، ایهام تناسب («روی» در معنای «چهره» با لب و دندان تناسب دارد.)
بازگردانی: همه وجود سنایی یگانگی تو را میگویند. امید است (شاید) که بتواند [راه] رهایی از آتش دوزخ را بیابد.
پیام: ستایش خداوند
حکیم سنایی غزنوی (۴۷۳-۵۴۵ قمری)




پی دی اف ستایش: ملکا ذکر تو گویم





