کارگاه متن پژوهی
قلمرو زبانی
۱) معنای واژه های مشخّص شده را بنویسید.
معیار دوستانِ دغل روز حاجت است / قرضی به رسم تجربه از دوستان طلب (صائب) / دغل: ناراست، حیله گر
صورتِ بی صورتِ بی حدّ غیب / ز آینه دل تافت بر موسی ز جیب (مولوی) / تافت: تابید (بن ماضی: تافت، بن مضارع: تاب) / جیب: یقه
فخری که ار وسیلت دون همّتی رسد / گر نام و ننگ داری، از آن فخر،عار دار (اوحدی) / دون همّت: کوتاه همّت
۲) برای کاربرد هر یک از موارد زیر، نمونه ای در متن درس بیابید.
پیوندهای همپایه ساز: یقــین، مــرد را دیده بیننده کــــرد / شـــد و تکـــیه بر آفــــریننده کــــرد
پیوندهای وابستهساز: در این بود درویش شـوریدهرنگ / کـــه شیری برآمد شغـــالی به چنگ
به جملههای زیر توجّه کنید.
الف) خطوط دفاعی دشمن یکسره فروریخت. (جمله ساده)
ب) آنها تاریخ آینده بشریت را میسازند و آینده بشریت، آینده الهی است.
پ) اینها دریادلان صف شکنی هستند که دل شیطان را از رُعب و وحشت میلرزانند. (جمله مرکب)
به جمله «الف» که یک فعل دارد «ساده» میگویند.
در نمونه دوم، دو جمله به کمک حرف پیوند «و» در کنار هم قرار گرفته اند؛ مهمترین و پرکاربردترین پیوند هم پایه ساز در زبان فارسی است؛ بدین معنا که اگر میان دو جمله بیاید، آنها را در یک ویژگی هم پایه میسازد؛ مثل کارکرد آن در نمونه «ب» همان طور که میبینید «و» دو جمله ساده را به هم پیوند داده و آنها را از نظر مستقل بودن هم پایه قرار داده است.
پیوندهای هم پایه ساز عبارت اند از: «و، امّا، ولی، یا»
جمله «پ» شامل دو جمله است که از نظر معنایی به یکدیگر وابسته اند؛ به طوری که یکی از جملهها بدون دیگری ناقص است؛ به همین دلیل جمله «پ» را جمله مرکب مینامیم.
حرف «که» پیوند وابسته ساز است و جمله دوم را به جمله وابسته تبدیل کرده است.
جمله مرکّب، معمولاً از یک جمله پایه (هسته) و یک یا چند جمله پیرو (وابسته) تشکیل میشود. بخشی که پیوند وابسته ساز ندارد «پایه» است.
پیوندهای وابسته ساز عبارت اند از: «که، تا، چون، اگر، زیرا، به طوری که، هنگامی که و …»
جمله «پ» را از این دید بررسی میکنیم:
جمله پایه یا هسته: اینها دریادلان صف شکنی هستند جمله پیرو یا وابسته: که [پیوند وابسته ساز] دل شیطان را از رعب یا وحشت میلرزانند.
۳) معانی فعل “شد” را در سروده زیر بررسی کنید.
گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت / قطره باران ما گوهر یکدانه شد / شدن: گشتن (فعل اسنادی)
منزل حافظ کنون بارگه پادشاست / دل بردلدار رفت جان بر جانانه شد (حافظ) / شدن: رفتن (فعل تام)
۴) معانی برخی واژه ها تنها در جمله یا زنجیره سخن قابل درک است.
با استفاده از شیوه های زیر به معنای هر یک از واژه های مشخص شده دقیق تر می توان پی برد:
الف) قرار گرفتن واژه در جمله:
ماه، طولانی بود. ماه، تابناک بود.
ب) توجه به رابطه های معنایی (ترادف، تضاد، تضمن و تناسب)
سیر و بیزار ← ترادف سیر و گرسنه ← تضاد
سیر و پیاز ← تناسب سیر و گیاه ← تضمن
برای شناسایی رابطه تضمن باید میان دو موضوع دو جمله زیر صادق باشد.
◙ هر «الف»ی «ب» است؛ ولی هر «ب»ای «الف» نیست.
◙ هر سیری گیاه است؛ ولی هر گیاهی سیر نیست.
اکنون برای دریافت معانی واژه های «دست» و«تند» به کمک دو روش بالا چند جمله مناسب بنویسید.
معناهای دست: عضوی از بدن انسان از شانه تا سرانگشتان، یک نوبت بازی، واحدی برای بعضی از چیزها، سوی …
بهرام دو دست بازی را برد. (نوبت بازی) بهرام دستش را شست. (ید، اندام بدن)
مادرم دو دست لیوان خرید. (واحد شمارش) دست راست برو (سوی)
دست و ید ← ترادف دست و پا ← تضاد
دست و سر ← تناسب دست و تن ← تضمن
معناهای تند: سریع، دارای سرازیری بسیار، تندخو
بهرام تند به خانه رفت. (سریع) این خورشت تند است. (پرادویه)
تند و تیز ← ترادف تند و کند ← تضاد
تند و خودرو ← تناسب تند و سرعت ← تضمن
قلمرو ادبی
۱) از متن درس، دو کنایه بیابید و مفهوم آنها را بنویسید.
زنخدان به جیب فروبردن: یعنی چانه در گریبان بردن: کنایه از به تفکر فرورفتن و در اینجا نشستن و کوشش نکردن نیز مقصود است» / دست گرفتن: کنایه از یاری رساندن
۲) در بیت زیر، شاعر، چگونه آرایه جناس همسان(تام) را پدید آورده است؟
با زمانی دیگر انداز، ای که پندم می دهی / کاین زمانم گوش بر چنگ است و دل در چنگ نیست (سعدی)
چنگ: ۱ـ گونه ای ساز ۲- پنجه دست (جناس همسان)
۳) ارکان تشبیه را در مصراع دومِ بیت دوازدهم مشخّص کنید.
مشبه: تو / مشبه به: روباه / ادات تشبیه: چو / وجه شبه: به وامانده سیر شدن
۴) در این سروده “شیر” و “روباه” نماد چه کسانی هستند؟
شیر: نماد مردان کوشا و متکی به خود / روباه: نماد کسانی که هیچ کوششی نمی کنند.
سمبل را در ادبیات فارسی رمز، مظهر و نماد میگویند. نماد یک رابطه ذهنی است که در متن به عنوان یک عنصر زبانی مصداقهای گوناگون پیدا میکند و آن را بهترین نحوه بیان مضمون و مطلبی میدانند که برای ما جنبه ناخودآگاه دارد و هنوز طبیعتش شناخته نشده است.