کارگاه متن پژوهی
قلمرو زبانی
۱) همآوای کلمه «صفیر» را بنویسید و آن را در جملهای به کار ببرید.
صفیر: صدای بلند و تیز؛ سفیر: پیک / من دیروز سفیر ایران در آلمان را دیدم. شاه عباس، سفیری به دربار واتیکان، فرستاد.
۲) چهار ترکیب اضافی که اهمّیّت املایی داشته باشند، از متن درس انتخاب کنید.
نهیب و صفیر گلولههای توپ، توفندگی فرزندان میهن، تحقّق آرمانهای ملّیاش، تودههای دود و آتش، تحتالحمایگی روس…
۳) همان طور که میدانید، هر گروه اسمی، یک «هسته» دارد که میتواند با یک یا چند وابسته پیشین و پسین همراه شود.
به انواع وابستههای پیشین کنید:
صفت پرسشی ← کدام روز صفت تعجبی ← عجب روزی
صفت اشاره ← آن روز صفت مبهم ← هر روز
صفت شمارشی اصلی ← یک روز صفت شمارشی ترتیبی (با پسوند -ُ مین) ← دومین روز
صفت عالی ← بهترین روز
اینک با یک نوع دیگر از وابستههای پیشین آشنا میشویم:
شاخص: شاخصها لقبها و عنوانهایی هستند که بدون هیچ نشانه یا نقشنمایی، در کنار اسم قرار میگیرند.
مانند: امام، علامه، استاد، آقا، حاجی، خاله، کدخدا، سرلشکر، مهندس و…
شاخصها کلماتی هستند که غالبا بی فاصله، پیش از هسته میآیند؛ این کلمات، در جای دیگر میتوانند هسته گروه اسمی، مضاف الیه و یا … قرار بگیرند؛ در این صورت، شاخص محسوب نمیشوند.
مثال: ـ استاد معین، فرهنگ فارسی را در شش جلد تدوین کرده است. شاخص
ـ ایشان، استاد زبان و ادبیات فارسی بودند. هسته گروه اسمی
ـ کتاب استاد دربردارنده مطالب مفیدی است. مضاف الیه
اکنون واژههای زیر را یک بار به عنوان “شاخص” و بار دیگر به عنوان “هسته ” گروه اسمی در جمله به کارببرید.
■ سرهنگ: شاخص: سرهنگ محمّد احمدی، در ارتش خدمت میکرد.
هسته گروه اسمی: او سرهنگِ بازنشسته ارتش است.
■ سیّد: شاخص: سیّد جعفر شهیدی نهجالبلاغه را به شیوهای آهنگین، ترجمه کرد.
هسته گروه اسمی: این سیّدِ بزرگوار، اهل بروجرد بود.
یادآوری: گروه اسمی
نخستین کسره همیشه به هسته میچسبد. اگر گروه وابسته پسین نداشت، واپسین واژه، هسته است.
% عنوانها و لقبها، در صورتی شاخصاند که پس از آنها هسته بیاید و نقشنمای اضافه نداشته باشند.
$ صفت مبهم «همه» اگر با کسره بیاید باز هم صفت مبهم است. «چند» هم میتواند صفت مبهم باشد و هم صفت پرسشی باشد
% دو صفت «دیگر و چند» میتوانند پس از هسته بیایند؛ مانند: مرد دیگر.
$ «ی» ناشناس، معنای اسم را تغییر نمیدهد، «تکیهبر» نیست و به جای آن میتوان «یک» نهاد؛ مانند: مردی= یک مرد
$ برای نگاشتن نمودار، پیکانها را از وابسته به هسته مینگاریم.
$ معطوف به وابستهها، وابستهاند؛ مانند: دوست خوب و مهربان. (دوست خوب، دوست مهربان)
% نقش گروه، نقش هسته گروه است. / وابستههای پیشین همیشه بدون کسره (نقش نمای اضافه) و وابستههای پسین همیشه با کسره میآیند.
% نوع واژه (ویژگیهای فردی یا مقوله دستوری): اسم، صفت، ضمیر، قید، صوت، فعل، حرف.
$ راه شناسایی صفت از مضافالیه
۱- صفت،«تر و ترین» میپذیرد؛ امّا مضافالیه نمیپذیرد. ۲- صفت و موصوف یک پدیدهاند؛ امّا مضاف و مضافالیه دو پدیده ۳- موصوف «ی» نکره میپذیرد؛ امّا مضاف نمیپذیرد. 4- اگر به ترکیب، صفت دیگری را بیفزاییم، در ترکیب اضافی، صفت مضافالیه را وصف میکند و در ترکیب وصفی موصوف را؛ مانند: در چوبی بزرگ ، در خانۀ بزرگ. 5- مضاف الیه همیشه اسم است، پس «نشانۀ جمع» میپذیرد؛ اما صفت نمیپذیرد. ۶- با افزودن «است» به ترکیب اضافی، جملۀ نامعنایی ساخته میشود. ۷- صفت نقش مسندی میپذیرد؛ امّا اسم نمیپذیرد.
$ تفاوت گروه و واژۀ غیرساده: ۱- گسترش پذیری: چهل چراغ = چهل تا چراغ ، تختخواب ≠ تختهای خواب ۲- تکیه: هر واژه تنها یک تکیه دارد؛ اما هر گروه به تعداد واژههایش تکیه دارد. مانند: چهارگوشه. ۳- تک معناپذیری: هزارپا: نام یک جانور، هزار تا پا.
گروه اسمی
قلمرو ادبی
۱) متن درس را از نظر نوع ادبی بررسی کنید.
داستان تاریخی است و جزء ادبیات پایداری به شمار میرود؛ زیرا درباره ستیز عباس میرزا با نیروهای اشغالگر روس است و مردم را به روبارویی با آنها دعوت میکند.
۲) برای هر یک از آرایههای زیر نمونهای از بند هشتم درس (مردم با سنگ پاره …) انتخاب کنید و بنویسید.
آرایه ادبی | نمونه |
تشبیه | ۱- اجساد … مثل برگهای خزان زده … |
کنایه | سینه را سپر ساختن / شمشیر کشیدن |
تشخیص | گنجه … نفس میکشید |
۳) در عبارت زیر بهره گیری از کدام آرایههای ادبی بر زیبایی سخن افزوده است؟
در ایران آن روز، دو دربار بود! دربار بزم و دربار رزم؛ بزم پدر، رزم پسر!
واجآرایی: «ر»، «ز»، «د» / جناس: بزم و رزم؛ پدر، پسر / تضاد: بزم و رزم / واژهآرایی: دربار، بزم، رزم / تناسب
قلمرو فکری
۱) چه عاملی عبّاس میرزا را برای تحقّق آرمانهای ملّی، استوارتر و امیدوارتر میکرد؟
مشاهده صحنههای ناب و توفندگی فرزندان میهن، برای رویارویی با دشمن.
۲) درعبارت زیر، مقصود نویسنده از قسمتهای مشخّص شده چیست؟
«مردمی که به خانههای تاریک و بی دریچه عادت کرده اند، از پنجرههای باز و نورگیر گریزان هستند.»
خانههای تاریک و بیدریچه: جامعهی بسته و محدود و سنّتهای دستوپاگیر و کهنه.
پنجرههای باز و نورگیر: ارتباط با دنیای بیرون و پیشرفت و شکوفایی.
۳) با توجّه به بیت زیر، شخصیت “عبّاس میرزا” را تحلیل نمایید .
چون شیر به خود سپه شکن باش / فرزند خصال خویشتن باش (نظامی) خصال: خویها
عبّاس میرزا، شاهزادهای روشنفکر و شجاع بود که برخلاف ناشایستگی پدرش، فتحعلی شاه، برای تحقق آرمانهای ملّی خود، در برابر سپاه روس ایستاد و جنگید.
♣♣♣♣♣