کارگاه متن پژوهی
قلمرو زبانی
۱- معادل معنایی واژههای مشخّص شده را در متن درس بیابید.
به دیدن تو چنان خیره ام که نشناسم / تفاوت است اگر راه و چاه را حتّی (محمّد علی بهمنی) [با سرگشتگی؛ با حیرت، با شگفتی]
تو را به آینه داران چه التفات بود / چنین که شیفتۀ حُسن خویشتن باشی (هوشنگ ابتهاج) [عاشق، دلباخته]
۲- از متن درس، پنج گروه اسمی بیابید که اهمّیت املایی داشته باشند.
روشن و پرفروغ – فرنگی مآبی – افسار گسیخته – هپل و هپو – لحظه عجیب و عظیم – زادالمعاد و کتاب دعا – قیافه یغورم – لهجه غلیظ شیرازی – صدای مهیب خنده
۳- پیش از این در مبحث گروه اسمی، با انواع وابستههای پیشین آشنا شدیم. اینک به انواع وابستههای پسین توجّه کنید:
◙ مضافٌ الیه ← روز میلاد ◙ صفت شمارشی ترتیبی نوع دوم ( با پسوند -ُ م ) ← روز پنجم
◙ صفت بیانی ← روز خوب، منظرۀ دیدنی◙ از متن درس، برای هر یک از انواع وابستۀ پسین نمونهای بیابید. – مضافٌ الیه ← قدّ بنده / صفت شمارشی ترتیبی نوع دوم ( با پسوند -ُ م ) ← کلاس هشتم / صفت بیانی ← مردان متمدّن
دانش افزایی
نخستین کسره همیشه به هسته میچسبد. اگر گروه وابسته پسین نداشت، واپسین واژه، هسته است.
عنوانها و لقبها، در صورتی شاخصاند که پس از آنها هسته بیاید و نقشنمای اضافه نداشته باشند.
صفت مبهم «همه» اگر با کسره بیاید باز هم صفت مبهم است. «چند» هم میتواند صفت مبهم باشد و هم صفت پرسشی باشد
دو صفت «دیگر و چند» میتوانند پس از هسته بیایند؛ مانند: مرد دیگر.
«ی» ناشناس، معنای اسم را تغییر نمی دهد، «تکیهبر» نیست و به جای آن می توان «یک» نهاد؛ مانند: مردی= یک مرد
برای نگاشتن نمودار، پیکانها را از وابسته به هسته مینگاریم.
اگر پیکانی به میان پیکان دیگر برسد، گویی به پایان آن پیکان برخورد کرده است.
معطوف به وابستهها، وابستهاند؛ مانند: دوست خوب و مهربان. (دوست خوب، دوست مهربان)
نقش گروه، نقش هسته گروه است. / وابسته های پیشین همیشه بدون کسره (نقش نمای اضافه) و وابسته های پسین همیشه با کسره می آیند.
نوع واژه (ویژگیهای فردی یا مقوله دستوری): اسم، صفت، ضمیر، قید، صوت، فعل، حرف.
راه شناسایی صفت از مضافالیه
۱- صفت،«تر و ترین» میپذیرد؛ امّا مضافالیه نمیپذیرد. ۲- صفت و موصوف یک پدیدهاند؛ امّا مضاف و مضافالیه دو پدیده ۳- موصوف «ی» نکره میپذیرد؛ امّا مضاف نمیپذیرد. 4- اگر به ترکیب، صفت دیگری را بیفزاییم، در ترکیب اضافی، صفت مضافالیه را وصف میکند و در ترکیب وصفی موصوف را؛ مانند: در چوبی بزرگ ، در خانۀ بزرگ. 5- مضاف الیه همیشه اسم است، پس «نشانۀ جمع» میپذیرد؛ اما صفت نمیپذیرد. ۶- با افزودن «است» به ترکیب اضافی، جملۀ نامعنایی ساخته میشود. ۷- صفت نقش مسندی میپذیرد؛ امّا اسم نمیپذیرد.
تفاوت گروه و واژۀ غیرساده: ۱- گسترش پذیری: چهل چراغ = چهل تا چراغ ، تختخواب ≠ تختهای خواب 2- تکیه: هر واژه تنها یک تکیه دارد؛ اما هر گروه به تعداد واژههایش تکیه دارد. مانند: چهارگوشه. ۳- تک معناپذیری: هزارپا: نام یک جانور، هزار تا پا
برخی از این وابسته ها را سال آینده خواهید خواند.
قلمرو ادبی
۱- مفهوم کنایههای زیر را بنویسید.
◙ افسار گسیخته بودن: بی دقت و سربه هوا / ◙ بور شدن: شرمنده و خجالت زده شدن
۲- دو ویژگی برجستۀ نثر این داستان را بنویسید.
الف) نثر ساده و روان است ب) از واژگان عامیانه و محاورهای بهره برده است پ) صمیمیت ت) طنز ث) کاربرد جملههای کوتاه ج) توصیف دقیق جزئیات
۳- این داستان را با توجّه به عناصر زیر بررسی کنید.
زاویۀ دید: اول شخص / شخصیت اصلی: دانش آموز کلاس هشتم / نقطۀ اوج: زمانی که عینک میزند و به مدرسه میرود و مدرسه بر آن است که او را اخراج کند.
قلمرو فکری
۱- راوی داستان، چه چیزی را نشانۀ تمدّن و تجدّد میدانست؟
تعلیمی دست گرفتن و کراوات و عینک زدن
۲- نحوۀ برخورد خانواده و اطرافیان با شخصیت اصلی داستان را بررسی و تحلیل کنید.
خانواده و اطرافیان به جای اینکه به بررسی و ریشه یابی مشکل شخصیت اصلی داستان بپردازند او را سرزنش و سرکوفت میکردند. تمام غفلتهای وی را که ناشی از نابینایی بود، حمل بر بی استعدادی و ولنگاری او میکردند.
۳- دربارۀ نقش خودباوری و اعتماد به نفس در تعامل اجتماعی توضیح دهید.
خودباوری و اعتماد به نفس سبب میشود که فرد در همکنشیهای اجتماعی کامیاب باشد و پیشرفت کند.