شعر خوانی: همای رحمت
۱- علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
قلمرو زبانی: آیت: نشانه / «را»ی نخست: حرف اضافه؛ به معنای «برای، از» / ماسوا: مخفّف ماسوی الله؛ آنچه غیر از خداست، همه مخلوقات / رحمت: مهربانی، بخشش / فکندی: افکندی، انداختی / قلمرو ادبی: قالب: غزل / وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رشته انسانی)/ قافیه: خدا را، هما را / هما: پرندهای از راسته شکاریان، دارای جثهای نسبتا درشت. در زبان پهلوی به معنی فرخنده است و به همین دلیل نماد خوشبختی و سعادت به شمار میآید، استعاره از حضرت علی؛ نماد خوشبختی / سایه بر کسی افکندن: کنایه از این که کسی را مورد عنایت قرار دادن / اغراق
بازگردانی: ای علی، ای پرنده رحمت و خوشبختی، تو چه نشانه خدایی که سایه رحمتت را بر همه جهان هستی افکندهای.
پیام: بزرگداشت حضرت علی
۲- دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین / به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
قلمرو زبانی: رخ: چهره / به خدا قسم: به خدا سوگند میخورم، حذف به قرینه معنایی / قلمرو ادبی: دل: ای دل، جانبخشی، مجاز از انسان / دل، رخ: تناسب / خدا، علی: واژه آرایی / واجآرایی: «خ»
بازگردانی: ای دل اگر میخواهی خداوند را بشناسی، به حضرت علی بنگر. به یزدان سوگند که من به وسیله علی، خدا را شناختم.
پیام: بزرگداشت حضرت علی
۳- بروای گدای مسکین در خانه علی زن / که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
قلمرو زبانی: مسکین: بدبخت و بیچاره، تهیدست / کرم: جوانمردی / را: حرف اضافه به معنای «به» / قلمرو ادبی: در خانه کسی را زدن: کنایه از سراغ کسی رفتن، از کسی یاری خواستن / نگین: مجاز از انگشتری / تلمیح به داستان حضرت علی و گدا دارد (إنَّمَا وَلِیکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَ یؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ) / گدا: واژه آرایی / نگین پادشاهی به کسی دادن: کنایه از بسیار بخشنده بودن
بازگردانی: ای گدای تهیدست، نزد علی برو و در خانه علی را بزن؛ زیرا او انگشتری فرمانروایی اش را از روی جوانمردی به گدا میدهد.
پیام: بخشندگی حضرت علی
۴- به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
قلمرو زبانی: پسر: منظور امام حسن است / قاتل: کشنده؛ منظور ابن ملجم مرادی است / مدارا: خوشرفتاری / قلمرو ادبی: تلمیح به داستان حضرت علی و ابن ملجم / که، اسیر: واژه آرایی / واجآرایی: «ک» / «که» نخست و دوم: جناس همسان (۱- چه کسی ۲- حرف پیوند) / پرسش انکاری
بازگردانی: به جز از علی که به پسرش میگوید که چون قاتل من اسیر توست با اسیرت خوشرفتاری کن.
پیام: گذشت و بخشایش حضرت علی
۵- به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب / که علم کند به عالم شهدای کربلا را
قلمرو زبانی: آرد: به جهان میآورد / پسر: منظور امام حسین است/ ابوالعجایب: شگفت، شگفتی برانگیز / علم: پرچم (هم آوا؛ الم: درد)/ قلمرو ادبی: علم کردن: کنایه از مشهور کردن، سرشناس کردن / تلمیح به داستان کربلا / علم، عالم: جناس ناهمسان / «که» نخست و دوم: جناس همسان (۱- چه کسی ۲- حرف پیوند) / پرسش انکاری
بازگردانی: به جز از علی که پسری شگفت به جهان میآورد و پرورش میدهد که شهدای کربلا را در جهان پرآوازه میگرداند.
پیام: بزرگداشت حضرت علی و فرزندش
۶- چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان / چو علی که میتواند که به سر برد وفا را
قلمرو زبانی: «چو»ی نخست: هنگامی که / دوست: دلبر، یار / پاک: تمام / باختن: از دست دادن (بن ماضی: باخت، بن مضارع: باز) / پاکباز: آن که همه هستی خود را میبازد / «چو»ی دوم: مانند / را: حرف اضافه به معنای «برای» / به سر بردن: زندگی کردن/ قلمرو ادبی: «چو»ی نخست و دوم: جناس همسان / به سر بردن: ایهام (1- زیستن ۲- سر را نزد خدا بردن) / «که»ی نخست و دوم: جناس همسان (۱- چه کسی ۲- حرف پیوند)
بازگردانی: اگر کسی از میان پاکبازان با دوست عهد ببندد، چه کسی همچون علی میتواند که وفادار بماند و برای حفظ وفاداری جان فشاند.
پیام: استوار پیمانی علی
۷- نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت / متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را
قلمرو زبانی: متحیّر: سرگشته / شه: شاه، منظور حضرت علی است / مُلک: سرزمین، کشور / فتی: جوان / قلمرو ادبی: تلمیح به عبارت «لافتی إلا علی؛ لاسیف إلا ذوالفقار» (هیچ جوانمردی جز علی نیست، هیچ شمشیری جز ذوالفقار نیست.) / ملک لافتی: اضافه تشبیهی / واژه آرایی: نه، توانمش: / واجآرایی «ن»
بازگردانی: نه میتوانم او را خدا بخوانم نه میتوانم او را بشر عادی بگویم، سرگشته ام که شاه سرزمین جوانمردی را چه بنامم.
پیام: بزرگداشت حضرت علی
۸- چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم / که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را
قلمرو زبانی: چه: چرا / نای: نی / نوا: آواز، سرود، آهنگ، دارایی / شوق: اشتیاق / که: زیرا / لسان غیب: لقب حافظ / نواختن: ساز زدن (بن ماضی: نواخت، بن مضارع: نواز) / قلمرو ادبی: چه، چو: جناس ناهمسان؟ / چو نای: تشبیه، جانبخشی / نای: ایهام تناسب (۱- گونهای ساز ۲- گلو) / دم: مجاز از لحظه / واجآرایی «ن» / نوای شوق: اضافه تشبیهی / دم: مجاز از حرف / دم نخست و دوم: جناس همسان / تناسب: نای، نوای، بنوازد، نوا / نای، نوای: جناس ناهمسان / واژه آرایی: نوا / زدن: ایهام تناسب در معنای ساز زدن با واژه «نای» و «نوا» /
بازگردانی: چرا مانند نای هر لحظه از شوق او سخن بگویم؛ زیراکه حافظ این آهنگ را بهتر مینوازد و آن را بهتر بازگو میکند.
پیام: دوستاری حضرت علی
۹- «همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی / به پیام آشنایی بنوازد آشنا را»
قلمرو زبانی: همه شب: سراسر شب، همه شبها / آشنایی: دلبری، معشوقهای / آشنا: عاشق، دلشده، خود حافظ / نواختن: نوازش کردن، دلجویی کردن / قلمرو ادبی: نسیم: نماد پیام رسانی / تضمین شعر حافظ / نسیم صبحگاهی آشنا را بنوازد: جانبخشی
بازگردانی: سراسر شب در این امید به سر میبرم که نسیم صبحگاهی پیامی از دلبرم بیاورد و با این پیام از من دلجویی کند.»
پیام: امید به لطف دلبر
۱۰- ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب / غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا
قلمرو زبانی: نوا: آواز / مرغ: پرنده / مرغ یا حق: گونهای مرغ / شهریارا:ای شهریار / شهریار: نام هنری، تخلص سخنور / قلمرو ادبی: دل شب: اضافه استعاری، میانه شب، اثنای شب / دل نخست و دوم: جناس همسان / دل دوم: مجاز از انسان / دوست: دلبر؛ معشوقه
بازگردانی: ای شهریار، از آواز مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دلت را به دلبرت بگویی چقدر شیرین ودلنشین است.
پیام: راز و نیاز
سید محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار)
درک و دریافت
۱- برای خوانشِ مناسب و تأثیرگذار این سروده به چه نکاتی باید توجّه داشت؟ – شهریار در این غزل علاقه خود را به حضرت علی بازگو می کند و او را می ستاید؛ ازین رو لحن ستایشی -غنایی برای این سروده مناسب است.
۲- در این سروده به کدام ویژگی های شخصیت والای حضرت علی اشاره شده است؟ – مهر به مردم / خداشناسی / بخشندگی / مدارا با دشمنان / فرزندپروری / پاکبازی