کارگاه متن پژوهی
قلمرو زبانی
۱- در شعری که خواندید، پنج واژه مهم املایی بیابید و بنویسید.
رونق / محنت/ اجل/ خاص و عام/ حلق/ بقا/ غرّش/ طالع/ طبع
۲- تفاوت معنایی فعل «کُشت» را در ابیات زیر توضیح دهید.
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت / گفتا تو بندگی کن کاو بنده پرور آید (کشت: نابود کرد)
بازگردانی: گفتم که آرزوی لب شیرین و گوارای تو ما را کشت. او گفت: تو از من فرمانبرداری کن که لب من، بنده پرور خواهد بود.
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت / هم بر چراغدان شما نیز بگذرد (کشت: خاموش کرد)
۳- برای هر واژه مشخّص شده، یک مترادف از متن درس بیابید.
بر در بخت بد فرود آید / هر که گیرد عنان مرکبش، آز (ناصرخسرو) / بخت: طالع
همّت بلند دار که نزد خدا و خلق / باشد به قدر همّت تو اعتبار تو (ابن یمین) / اعتبار: رونق (ارج، ارزش)
قلمرو ادبی
۱- قافیه و ردیف را در بیت نخست این سروده مشخّص کنید.
قافیه: زمان، جهان / ردیف: شما نیز بگذرد
۲- در بیت زیر، کنایهها را بیابید و مفهوم آنها را بنویسید.
بر تیر جورتان ز تحمّل سپر کنیم / تا سختی کمان شما نیز بگذرد
سختی کمان: کنایه از نیرو و زورمندی
۳- به بیت زیر توجّه کنید:
برکن ز بن این بنا که باید / از ریشه بنای ظلم برکَند (محمّدتقی بهار)
در مصراع اوّل، مقصود شاعر از «بنا»، مفهوم «ظلم» است؛ یعنی شاعر، «ظلم» را به «بنا» تشبیه کرده است؛ سپس به سبب شباهت آن دو به هم مشبّه (ظلم) را حذف کرده و فقط مشبّه به (بنا) را ذکر کرده است تا شباهت را تا مرحله یکی شدن نشان دهد؛ به این تصویر خیال انگیز، «استعاره» میگویند.
بازگردانی: این ستم حاکم را همچون خانهای، ویران کن؛ زیرا باید بیداد را از پایه و اساس از میان برد.
در استعاره، یک طرف تشبیه (مشبّه یا مشبّه به) ذکر نمیشود.
مثال برای حذف «مشبّه به»: خورشید شکفت.
«خورشید» به «گل» تشبیه شده است و «شکفتن» از ویژگیهای گل است که به خورشید نسبت داده شده است.
در بیت پنجم، استعارهها را مشخّص کنید و مفهوم هر یک را بنویسید.
شیران: استعاره از ” دلیران و مردان دادگر” / عوعو: واق واق، ” نام آوا”، استعاره از «قدرتهای ظاهری» / سگان: استعاره از ” مزدوران ستمگران “
قلمرو فکری
۱- با توجّه به توضیح زیر، معنی و مفهوم بیت اوّل درس را به نثر روان بنویسید.
سیف الدّین محمّد فَرغانی، در سده هفتم هجری، هنگامی که شهرهای بزرگ و آباد ایران، در آتش بیداد مغولان میسوخت، این شعر را سرود. سیف در این سروده، از رفتار ظالمانه فرمانروایان و تاخت و تاز سپاه مغول، با بیان کوبندهای انتقاد میکند.
بازگردانی: ای مغولان بیدادگر، سرانجام مرگ به سراغ شما خواهد آمد و شکوه روزگار شما نیز روزی به پایان خواهد رسید.
۲- در بیت زیر، مقصود شاعر از «رمه»،«چوپان گرگْ طبع» و «گرگی شبان» چیست؟
ای تو رمه سپرده به چوپانِ گرگْ طبع / این گرگی شبان شما نیز بگذرد
رمه: مردم، ملت / چوپان گرگْ طبع: کارگزاران ستمگر و درنده خو / گرگی شبان: ستمگری کارگزاران
۳- از متن درس، برای حدیث و آیه زیر، نمونه بیتی مرتبط بیابید و بنویسید.
■ الدّهرُ یَومانِ یومٌ لکَ و یوَمٌ عَلیک. (امام علی) [روزگار دو روز است: روزی به سود تو و روزی به زیانت.]
۸-ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن / تأثیر اختران شما نیز بگذرد
■ کُلُّ نفَس ذائقهُ المَوْت. سوره آل عمران [هر کس مرگ را چشنده است.]
۳- آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام / بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
۴- سروده زیر، یادآور کدام بیت درس است؟
ما بارگهِ دادیم، این رفت ستم بر ما / بر قصر ستمکاران، گویی چه رسد خِذلان (خاقانی)
بازگردانی: ما بارگاه عدالت بودیم و این اندازه به ما ستم شد، [پس ببین] به ستمگران چه خواری و بدبختیای خواهد رسید.
۴- چون داد عادلان به جهان در، بقا نکرد / بیداد ظالمان شما نیز بگذرد




استعاره
$ هر گاه واژهای به دلیل شباهتی که با واژه دیگر دارد به جای آن به کار رود، استعاره پدید میآید. استعاره گونهای تشبیه است که در آن مشبّه یا مشبّهبه سترده شده باشد. اگر مشبّه بیفتد، استعاره آشکار و اگر مشبّهبه بیفتد، استعاره پنهان پدید میآید. به دیگر سخن، استعاره پنهان مشبّهی است که با یکی از ویژگیهای مشبّهبه آمده باشد.
$ بر کشتههای ما جز باران رحمت خود مبار. ☼ معنای لفظی ← کشته: فرآورده، محصول .
☼ معنای استعاری ← منظور از «کشته» معنای لفظی آن نیست؛ بلکه مقصود «کردار بندگان» است. کردار بندگان همچون «کشته» ایشان است(آشکار).
% در اضافه استعاری جزء یا ویژگی مشبّهبه به مشبّه اضافه میشود. مانند: شاخه معرفت؛ معرفت مانند درختی است که شاخهها دارد. در بنیاد این اضافه این گونه بوده است: شاخه درخت معرفت(ترکیب وصفی، اضافه استعاری نمیشود).
$ استعارههای پرکاربرد: نرگس: چشم، سنبل: گیسو، حُقّه: دهان، کمان: ابرو، گل: چهره/گونه، لعل: لب، درّ/ مروارید: دندان، ناوک: مژه، سرو: قد، چرخ: آسمان، بت: یار/ دلبر.
جان بخشی (انسان انگاری/ تشخیص)
$ هر گاه با نسبت دادن کنش، حالت یا صفتی انسانی به غیر انسان، به آن جلوه انسانی ببخشیم، آدم انگاری پیکر میپذیرد. جان بخشی گونهای استعاره پنهان است.
$ طعنه بر طوفان مزن، ایراد بر دریا مگیر، بوسه بگرفتن ز ساحل موج را دیوانه کرد.
☼ دیوانگی و بوسه گرفتن به موج بازخوانده شده است و بوسه گرفتن موج، بوسه دادن ساحل را به همراه دارد؛ پس در مصراع دوم به ساحل و موج حالت و رفتاری انسانی نسبت داده شدهاست.
انواع اضافه: اضافه تشبیهی، اضافه استعاری، اضافه اقترانی