کارگاه متن پژوهی
قلمرو زبانی
۱- به نمونه های زیر، توجّه کنید.
بر پایۀ تناسب (همبستگی) | بر پایۀ هم معنایی (ترادف) |
![]() | ![]() |
![]() | ![]() |
۲- از میان موارد زیر، ترکیبهای وصفی و اضافی را جدا کنید؛ سپس، هستۀ هر یک را مشخص نمایید.
«ستارۀ غروب (ترکیب اضافی)، سَرور آزادگان(ترکیب اضافی)، مسافر دیرین(ترکیب وصفی)، ماهی دریا(ترکیب اضافی)، برترین حماسه(ترکیب وصفی) »
۳- در مصراع زیر، نقش دستوری اجزای مشخّص شده را بنویسید.
«پس، درهای امید و روشنایی را به روی ما بگشای»
مفعول مضاف الیه متمم / مضاف الیه
◄قلمرو ادبی
۱- مصرعهای زیر را با توجّه به آرایههای «تشخیص، کنایه و تشبیه» بررسی کنید.
ای چون سبزه بر آمده از دفتر روزگاران
تشبیه اضافه تشبیهی
ای کشتیهای صیّادی که مقاومت پیشه کردهاید!
مجاز از ماهیگیران یا جانبخشی
بگذار بوسه زنیم بر شمشیری که در دستان توست
کنایه / نماد پیکار / تشخیص(جانبخشی)
۲- کدام واژۀ مشخّص شده، استعاره به شمار میآید؟ مفهوم آن را بنویسید.
«ای مسافر دیرین بر روی خار و درد /ای چون ستاره، فروزان»
استعاره از جنوب استعاره از رنج و سختی نماد آگاهی- تشبیه
۳- شاعر، «بارانها» و «فصلها» را در کدام مفاهیم نمادین به کار برده است؟
– باران: نماد نعمت / فصل: نماد دگرگونی
۴- کاربرد مناسب شبکۀ معنایی، در شعر و نثر، ضمن آنکه به تداعی معانی کمک میکند، سبب زیبایی و دلنشینی سخن میشود و آرایۀ«مراعات نظیر» را پدید میآورد؛ مثال:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری (سعدی)
تناسب کنایه از اینکه مجاز کنایه از نادانی
مشغول اند از روزی به دست آوردن
■ از متن درس، دو نمونه مراعات نظیر بیابید.
ای کشتیهای صیّادی که مقاومت پیشه کردهاید. / ای ماهی دریا که مقاومت پیشه کردهاید.
◄قلمرو فکری
۱- دریافت خود را از سرودۀ زیر بنویسید.
«تو را جنوب نامیدم / ……./ ای انقلاب زمین که با انقلاب آسمانِ بَرین/ پیوند خوردهای»
انقلاب امام موسی صدر یک انقلاب خدایی و آسمانی بود. ( انقلاب تو سرشت آسمانی و معنوی داشت.)
۲- در سرودۀ زیر:
«ای سرزمینی کز خاکت / خوشههای گندم میروید/ و پیامبران برمیخیزند»
الف) کدام سرزمین مورد خطاب است؟ – لبنان و فلسطین
ب) مقصود شاعر از مصراعهای دوم و سوم چیست؟
مصراع دوم بر حصلخیزی میهن و امید به آینده و زندگی دوباره تاکید دارد. مصراع سوم به بعث پیامبران از سرزمین لبنان و فلسطین و مقدس بودن میهن اشاره دارد.
۳- از متن درس، مصراعی را معادل معنایی قسمت مشخّص شده بیابید.
«تو را سپیده دمی در انتظار زاده شدن/ و پیکری در اشتیاق شهادت نامیدم»
و گلهایی را میچیند / که از انگشتان شهیدان میرویند.
۴- در این بخش از شعرش بر چه نکتهای تأکید دارد؟
«ای که ردای حسین بر دوش داری/ و خورشید کربلا را در برداری …»
تو راه امام حسین را ادامه می دهی.
نماد: کلمهای است که معنایی فراتر یا غیر از لفظ خود را القا میکند. مانند: کوه (پایداری) / باران (نعمت و طراوت) / فصلها (دگرگونی) /
$ تناسب و همبستگی: آوردن دو یا چند واژه در یک بیت یا عبارت است که وابسته به یک مجموعه باشند؛ مانند: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری (سعدی)
☼ ابر و باد و مه و خورشید و فلک همگی پدیدههای طبیعی اند.
گنج حکمت: مزار شاعر
تیمور لنگ، گاه سوار بر اسبی که لگامی زرّین داشت سرگرم اندیشههای دور و دراز خود از میدان جنگ به گورستان میرفت و از اسب پیاده میشد و تنها در میان قبرها به گردش میپرداخت و هر گاه بر مزار یکی از نیاکان خود یا شاعری بزرگ، سرداری دلاور و دانشمندی نامدار میگذشت، سر فرود میآورد و مزار او را میبوسید.
قلمرو زبانی: تیمور: تیمور گورکانی، فرمانروایی که در سده هشتم به ایران تاخت و ایران را گشود. / لگام: افسار، دهنۀ اسب/ مزار: زیارتگاه / نیا: پدر بزرگ، جد / نامدار: سرشناس / قلمرو ادبی: سرگرم بودن: کنایه از مشغول بودن / سر فرودآوردن: کنایه از تعظیم کردن
تیمور، پس از آنکه شهر توس را گشود، فرمان داد که از کشتار مردم آن دست بردارند؛ زیرا فردوسی، شاعر ایرانی، روزگار خود را در آن به سر برده بود. آن گاه تیمور بر سر مزار او شتافت و چون جذبهای اسرارآمیز او را به سوی فردوسی میکشید، خواست که قبرش را بگشایند: «مزار شاعر غرق در گُل بود.»
قلمرو زبانی: گشود: فتح کرد (بن ماضی: گشود؛ بن مضارع: گشا) / شتافتن: با عجله عازم شدن(بن ماضی: شتافت؛ بن مضارع: شتاب) / مزار: زیارتگاه، آرامگاه / جذبه: کشش / اسرار: ج سرّ، رازها (شبه هم آوا← اصرار: پافشاری) / قلمرو ادبی: دست برداشتن: کنایه از خودداری کردن / به سر بردن: کنایه از گذراندن / بر، سر: جناس
تیمور در اندیشه شد که پس از مرگ، مزار کشورگشایی چون او چگونه خواهد بود. پس، از راه قره قوم به سوی تاتار آنجا که نیای بزرگش، چنگیز، در معبدی آهنین آرمیده است ، روی آورد. در برابر زائر نامدار که زانو بر زمین زده و سر فرود آورده بود، سنگ بزرگی را که بر گور فاتح چین نهاده بودند، برداشتند؛ ولی تیمور ناگهان بر خود لرزید و روی بگردانید: گور ستمگر غرق در خون بود».
قلمرو زبانی: تاتار: نام طایفه ای است بزرگ در ترکستان / نیا: پدر بزرگ / معبد: پرستشگاه / آرمیدن: خوابیدن، آسودن / زائر: زیارت کننده / فاتح: فتح کننده، گشاینده / قلمرو ادبی: آرمیدن: کنایه از دفن شدن و مردن / روی آوردن: کنایه از «رفتن» / سر فرود آوردن: کنایه از «تعظیم کردن» / غرق در خون: اغراق
پیام: از فردوسی نام و آثار نیک ماند و از چنگیز بدنامی.