بوی گل و ریحانها
۱- وقتی دل سودایی میرفت به بستانها / بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها
قلمرو زبانی: سودایی: عاشق، شیفته، شیدا / بستان: باغ، گلستان/ کردی: میکرد / بی خویشتن: سرگشته / بی خویشتنم کردی: من را بی خویشتن میکرد (جابجایی ضمیر) / بو: رایحه، آرزو / ریحان: هر گیاه سبز و خوشبو، نازبو/ قلمرو ادبی: قالب: غزل / وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن(رشته انسانی) /دل: مجاز از سخنور / ایهام: بو← ۱ – آرزو ۲- رایحه
بازگردانی: هنگامی که دل عاشق من به بستانها میرفت، بوی گل و گیاهان من را شیفته و سرگشته کرد.
پیام: زیبایی طبیعت
۲- گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل / با یاد تـــــو افــتادم از یاد برفـــــت آنها
قلمرو زبانی: گه: گاه / نعره: فریاد / جامه: تن پوش / دریدن: پاره کردن(بن ماضی: درید، بن مضارع: در) / با: به / مرجع «آنها»: بلبل و گل / قلمرو ادبی: نعره زدن: خواندن بلبل / جامه دریدن گل: جانبخشی، کنایه از شکفتن / واجآرایی «د»
بازگردانی: گاهی بلبل میخواند گاهی گل میشکفت و جامه اش را میدرید.
پیام: بی ارزشی خوشی جهان در برابر ارزش دلبر
۳- تا عهـــد تو دربستم عهد همه بشکــستم / بعد از تو روا باشد نقض همـه پیمانها
قلمرو زبانی: عهد: پیمان / روا: جایز / نقض: شکستن و باطل کردن (هم آوا؛ نغز: عالی ) / قلمرو ادبی: دربستم، بشکستم: تضاد / واژه آرایی: عهد، تو، همه
بازگردانی: از زمانی که با تو پیمان بستم، پیمان همگان را شکستم. پس از تو جایز است که همۀ پیمانها را باطل کنم.
پیام: استواری پیمان با دلبر و گسستن از دیگران
۴- تا خار غـــم عشقت آویخـــــته در دامن/ کوته نظری باشد رفتن به گـــــلستانها
قلمرو زبانی: کوته نظری: اندک بینی، عاقبت اندیش نبودن / آویختن: آویزان شدن، چنگ زدن(بن ماضی: آویخت، بن مضارع: آویز) / قلمرو ادبی: خار غم: اضافه تشبیهی / خار در دامن آویختن: کنایه از گرفتار کردن /
بازگردانی: از زمانی که غم تو که مانند خار است من را گرفتار کرده است، رفتن به گلستان کوتاه بینی است.
پیام: بی تو هیچ چیز این جهان برایم خوشی ندارد.
۵- گر در طلبت رنجی مــا را برسد شــاید / چون عشق حــرم باشد سهل است بیابانها
قلمرو زبانی: گر: اگر/ را: به معنای «به» / شاید: شایسته است (فعل)/ حرم: گرداگرد جای مقدس / سهل: آسان / قلمرو ادبی: حرم: مجاز از کعبه / اسلوب معادله (فارسی۳) / بیابان: نماد دشواری
بازگردانی: اگر در طلب تو به من رنجی برسد شایسته است؛ زیرا اگر عشق کعبه (جای مقدس) داشته باشی، سختی بیابانها برایت آسان میگردد.
پیام: پذیرش رنج برای رسیدن به دلبر
۶- گویند مگو سعدی چندین سخن ازعشقش / میگویم و بعد از من گـویند به دورانها
قلمرو زبانی: سعدی: ای سعدی / دورانها: روزگاران / قلمرو ادبی: گویند، میگویم: اشتقاق(رشته انسانی) / واجآرایی «گ» / واژه آرایی: گویند
بازگردانی: به من میگویندای سعدی این اندازه از عشق او سخن نگو. من میگویم و پس از من نیز دیگران آن را خواهند گفت.
پیام: ارزش دلبر
سعدی شیرازی
درک و دریافت
۱- کدام نوع لحن برای خوانش این شعر مناسب است؟ چرا؟ – لحن عاشقانه و عاطفی مناسب است زیرا شعر در بازگفت عشق دلشده به یار است.
۲- چرا این سروده، در ادب غنایی جا می گیرد؟– زیرا در این سروده سخنور به بازگفت حالات و عواطف درونی خود پرداخته است.