کارگاه تحلیل فصل۱(علوم۳)

دهخدا از نویسندگان روزگار بیداری است. این شعر در سوگ دوستش میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل سروده شده است. درومایه شعر سیاسی اجتماعی است.

قلمرو زبانی: مرغ: پرنده / چو: هنگامی که / سیاهکاری: تیرگی پراکنی / قلمرو ادبی: ای مرغ سحر: جانبخشی / از سر بگذاشت: کنایه از کنار گذاشت / موقوف المعانی

بازگردانی: ای مرغ سحر هنگامی که شب تاریک تیرگی را کنار گذاشت،

قلمرو زبانی: نفحه: نفس / اسحار: ج سحر / خماری: سردرد پس از مستی / قلمرو ادبی: موقوف المعانی

بازگردانی: و به خاطر نفس روح بخش سحر، سردرد خفتگان از میان رفت و سرخوش شدند،

قلمرو زبانی: بگشود: باز کرد / محبوبه: دلبر / نیلگون: نیلی رنگ / عماری: کجاوه / قلمرو ادبی: زلف زر تار: استعاره از پرتو خورشید / محبوبه نیلگون عماری: استعاره از خورشید /  موقوف المعانی

بازگردانی: و خورشید که مانند دلبری است که در کجاوه آبی نشسته، گره از زلفش باز کرد و پرتو افکند،

قلمرو زبانی: یزدان: خدا / به کمال: کاملا / اهریمن: شیطان / حصاری شد: زندانی شد / قلمرو ادبی: تضاد: یزدان و اهریمن

بازگردانی: خدا کاملا آشکار شد و شیطان زشت خو زندانی شد،

قلمرو زبانی: یاد آر: به یاد بیار / قلمرو ادبی: شمع مرده: استعاره از میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل

بازگردانی: از میرزا جهان گیر خان صوراسرافیل یاد کن و به یاد او باش.

غلغلی انداختی در شهر تهران ای قلم / خوش حمایت می‌کنی از شرع قرآن ای قلم

گشت از برق تو ظاهر نور ایمان ای قلم / مشکلات خلق گردد از تو آسان ای قلم

نیستی آزاد در ایران ویران ای قلم  (سید اشرف الدین گیلانی)

بدیع معنوی: مجاز: قلم مجاز از نویسنده است / تهران: مجاز از ایران / مراعات نظیر: شرع، قرآن، ایمان؛ برق، نور / تلمیح به آیه «ن وَ القلمِ و ما یَسطُرون» / تضاد: مشکلات، آسان

علوم ۳ بیسترس سعید جعفری
سعید جعفری
پیمایش به بالا