خودارزیابی
۱- مفهوم «متن» را با ذکر دو مثال توضیح دهید.
– هر چیزی که ذهن ما را به پویایی (حرکت) درآورد، «متن» است. برای نمونه فیلمی که ما را به اندیشیدن وامی دارد یا نگاره ای که ذهن ما را به تکاپو میافکند هر دو متن هستند.
۲- یکی از آسان ترین و کاربردی ترین شیوهها در بررسی و تحلیل متن چیست؟
– این است که متن از سه دیدگاهِ زبان، ادبیات و فکر؛ یعنی در سه قلمرو بررسی شود: ■ زبانی ■ ادبی ■ فکری.
۳- با توجّه به قلمرو فکری، دیدگاه خود را درباره محتوا و موضوع سروده زیر بنویسید.
آب را گل نکنیم؛ / در فرودست انگار، کفتری میخورد آب / یا که در بیشه دور، سیره ای پرَ میشوید / یا در آبادی، کوزه ای پُر میگردد. / آب را گل نکنیم؛ / شاید این آب روان، میرود پای سپیداری، تا فرو شوید اندوه دلی؛ / دست درویشی شاید، نانِ خشکیده فرو برده در آب … . (سهراب سپهری)
پیام: سراینده مردم را به پاسداری از طبیعت و پدیدههای آفرینش ترغیب میگرداند و به ایشان گوشزد میکند که طبیعت زیبا از آن همگان است و هر یک از ما باید در حفظ آن بکوشیم تا بتوانیم همیشه از نعمتهایش برخوردار شویم.
فرودست: پایین دست / بیشه: علفزار/ سیره: گونه ای پرنده کوچک، سهره / درویش: تهیدست
۴- در خوانش دقیق شعر زیر، به چه نکاتی باید توجّه کرد؟
نهنگی بچه خود را چه خوش گفت: / به دین ما حرام آمد کرانه
به موج آویز و از ساحل بپرهیز / همه دریاست ما را آشیانه (اقبال لاهوری)
برای کشف لحن باید نگاهی کلی به متن از آغاز تا پایان بیفکنیم. سخنور با بیان یک داستان کوتاه برآن است که خواننده را به کوشش و دوری از سستی برانگیزد. وی چالشهای زندگی را راز بقا میشمارد. ازین رو لحن شعر روایی – داستانی یا تعلیمی – اندرزی است و باید خوانش آن به گونه باشد که در دل شنونده اثر کند. آهنگ آرام و آهسته برای این شعر مناسب است.
۵- سروده زیر را بخوانید و با توجّه به قلمرو ادبی، «کنایه، تشبیه، تشخیص، مَثَل و مراعات نظیر» را شناسایی کنید.
هر که زین گلشن، لبی خندان ترا ز گل بایدش / خاطری فارغ ز عالم چون توکّل بایدش
قلمرو زبانی: گلشن: بوستان، گلستان / فارغ: آسوده / قلمرو ادبی: تشبیه پنهان: لبی خندان تر از گل/ تشخیص: خندیدن گل / مراعات نظیر: گلشن و گل / تشبیه: چون توکّل
بازگردانی: هر کس در این جهان می خواهد که مانند گل لبخند بزند باید ذهن و دلش با توکل به این جهان بسته نشود.
خُرده ای از مال دنیا در بساط هر که هست / جبهه وا کرده ای پیوسته چون گُل بایدش
قلمرو زبانی: خرده: چیز اندک / بساط: گستردنی / جبهه: پیشانی / قلمرو ادبی: کنایه: «جبهه واکرده» کنایه از خوشرویی و گشاده رویی است / تشبیه: چون گل / تشخیص: گل جبهه اش را واکرده است
بازگردانی: اندکی دارایی در جیب هر کس است باید مانند گل همیشه خوشرو و خندان باشد.
هر که میخواهد که از سنجیده گفتاران شود / بر زبان، بند گرانی از تأمّل بایدش
قلمرو زبانی: سنجیده: ارزیابی شده / بند: سد / گران: سنگین / تأمل: درنگ و اندیشه کردن / قلمرو ادبی: کنایه: «بند گران بر زبان داشتن» کنایه از خاموشی و سخن گزیده گفتن است / تشبیه پنهان: تأمل مانند بند گران است
بازگردانی: هر کس می خواهد سخنان ارزنده و سنجیده بگوید باید پیش از سخن گفتن بیندیشد.
صبر بر جور فلک کن تا برآیی روسفید / دانه چون در آسیا افتد تحمّل بایدش
قلمرو زبانی: فلک: آسمان، چرخ / برآمدن: شدن / قلمرو ادبی: کنایه: «رو سفید شدن» کنایه از حفظ آبروست / تشخیص: جور فلک، تحمّل دانه / مَثَل: دانه چون در آسیا افتد تحمّل بایدش / مراعات نظیر: دانه و آسیا
بازگردانی: بر ستم و بیداد روزگار باید صبر کرد تا آبرویت حفظ شود. دانه که در آسیا می افتد باید سختی ها را تحمل کند.
قطره آبی که دارد در نظر گوهر شدن / از کنار ابر، تا دریا تنزّل بایدش (صائب تبریزی)
قلمرو زبانی: گوهر: جواهر / تنزّل: پایین آمدن / قلمرو ادبی: تشخیص: قطره آب گوهر شدن در نظر دارد / مراعات نظیر: ابر، دریا، آب / کنایه: «در نظر داشتن» کنایه از «قصد داشتن»
بازگردانی: قطره آبی که می خواهد جواهر شود، باید از ابر فرو افتد و تا ته دریا برود و سختی راه را تحمل کند.
گوشزد: در گذشته گمان میکردند که از باران قطره هایی میبارد. یک قطره آب در دریا میافتد پایین میرود و در دهان گوشماهی مینشیند و گوشماهی دهان خود را میبندد و پس از چندی قطره باران تبدیل به دُرّ میگردد.
۶- با توجه به متن زیر، به پرسشها پاسخ دهید.
شنیدم که خلیفه ای خوابی دید، بر آن جمله که پنداشتی که همه دندانهای او بیرون افتادی به یک باره. بامداد، خوابگزاری را بخواند و پرسید که: «تعبیر این خواب چیست؟»
مُعبّر گفت:«زندگانی امیر، دراز باد، همه اَقربای تو پیش از تو بمیرند، چنان که کس از تو بازنماند.»
خلیفه گفت:«این مرد را صد چوب بزنید؛ چرا بدین دردناکی سخن اندر روی من بگفت؟! چه اگر همه اقربای من پیش از من بمیرند، پس آن گاه، من که باشم؟!»
خوابگزاری دیگر بیاوردند. همین خواب با وی بگفت.
خوابگزار گفت: «بدین خواب که امیر گفت، دلیل کند که خداوند، دراز زندگانی تر از همه اقربای خویش بوَد.»
خلیفه گفت:«تعبیر از آن بیرون نشد (سخن همان است)؛ امّا از عبارت تا عبارت، بسیار فرق است؛ این مرد را صد دینار بدهید.» (قابوس نامه)
الف) دو ویژگی زبانی را استخراج کنید.
اندکی واژگان عربی / پنداشتی: تصور میکرد، می پنداشت (کاربرد تاریخی دستور)/ افتادی: میافتاد (کاربرد تاریخی دستور)/ مُعبّر: خوابگزار / امیر: فرمانروا، فرمانده / دراز باد: فعل دعایی / اَقربا: نزدیکان / بازنماند: باقی نمی ماند / «اندر» به معنای «در» / بگفت: گفت / بُوَد: باشد (واژه کهن) / بیرون نشد: بیرون نرفت (کاربرد واژه در معنای کهن)/ کاربرد جملههای کوتاه و ساده / دینار: سکه طلا، واحد پول
ب) چه عاملی سبب شد خلیفه، رفتاری متفاوت با دو خوابگزار داشته باشد؟
خوابگزار نخست رویداد ناگواری را به تلخی برای خلیفه باز گو کرد و همان رویداد ناگوار را خوابگزار دوم به صراحت نگفت و با استفاده از شیوه بیان مناسب خواب را گزارش کرد.
۷- حکایت زیر را بخوانید و آن را از دید قلمرو ادبی و فکری، بررسی کنید.
روزی شخصی پیش بهلول، بی ادبی نمود. بهلول او را ملامت کرد که چرا شرط ادب به جا نیاوردی؟ او گفت:«چه کنم؟ آب و گِل مرا چنین سرشته اند.» گفت: «آب و گلِ تو را نیکو سرشته اند، امّا لگد کم خورده است!» (لطایف الطوّایف)
قلمرو زبانی: ملامت: سرزنش / سرشتن: خمیر کردن، آغشته کردن / قلمرو ادبی: آب و گل: مجاز از گوهره و ذات / متن ساده است و آرایه برجسته ای در آن دیده نمی شود / لگد کم خورده است: کنایه از اینکه تربیت نشده است / لحن متن طنز است / قلمرو فکری: دشواریها و سختیها سبب میشود که آدمی نیرومند شود. تربیت موجب کمال است.