سعید

الدَّرسُ الثّانی: فِی آدابِ الصِفّ

بخوان که پروردگارت گرامی‌ترین است، همو که با قلم یاد داد.

کانَ الطُّلّابُ یَسْتمِعونَ إلی کَلامِ مُدَرِّسِ الْکیمیاءِ.

دانش آموزان به سخن معلم شیمی ‌‌گوش فرامی‌دادند.

وَ کانَ بَینَهُم طالِبٌ مُشاغِبٌ قَلیلُ الْأَدَبِ، یّؤذی الطُّلّابَ بِسُلوکِهِ.

و در میان ایشان دانش‌آموزی اخلالگر و کم ادب بود که با رفتارش دانش‌آموزان را اذیت می‌کرد.

یَلتَفِتُ تارَهً إلَی الْوَراءِ وَ یَمزَحُ مَعَ الآخرین؛

یک بار رویش را به عقب برمی‌گرداند و با دیگران، شوخی می‌کرد.

فَنَصَحَهُ الْمُعَلِّمُ وَ قالَ: مَنْ لا یسْتَمِعْ إلَی الدَّرسِ جَیداً یرْسُبْ فی الامتِحان.

آموزگار، او را پند داد و گفت: هر کس به درس خوب گوش فراندهد، در آزمون می‌افتد؛

ولکنَّ الطّالِبَ اسْتَمَرَّ عَلی سُلوکِهِ.

اما آن دانش‌آموز رفتارش را ادامه داد.

فَکَّرَ مِهرانُ حَولَ هذِهِ الْمُشکِلَهِ، فَذَهَبَ إلی مُعَلِّمِ الْأدَبِ الْفارِسی وَ شَرَحَ لَهُ الْقَضیهَ وَ قال:

مهران دربارهٔ این مشکل اندیشید و نزد دبیر ادب پارسی رفت و موضوع را برایش شرح داد و گفت:

أُحِبُّ أَنْ أَکتُبَ إنشاءً تَحتَ عُنوانِ «فی آدابِ الصّفِّ»؛ قالَ لَهُ:

دوست دارم انشایی با عنوان «در آیین [های] کلاس» بنویسم؛ آموزگار به او گفت:

علَیکَ أن تُطالِعَ الکتُبُ التَّربَویَّه و آداب التَّعلیمِ وَ التَّعلُّمِ. و هذا ما کَتَبَهُ مِهران َحولَ «آدابِ الصَّفِّ»

باید تو کتابهای پرورشی و آیین های تعلیم و تعلّم را مطالعه کنی. و این است آنچه مهران درباره «آیین های کلاس» نوشت.

… أَلَّفَ عَدَدٌ مِنَ الْعُلَماءِ کُتُباً فی مَجالاتِ التَّربیهِ وَ التَّعلیمِ، یرتبطُ بَعضُها بِالْمُعَلِّمِ، و الْأُخری بِالْمُتَعَلِّمِ؛

… شماری از دانشمندان در زمینه‌های آموزش و پرورش کتاب‌هایی نگاشته اند که برخی از آنها به آموزگار ربط دارد و برخی دیگر به یادگیرنده،

وَ لِلطّالِبِ آدابٌ، مَن یلْتَزِمْ بِها ینجَحْ؛ أَهَمُّها:

دانش‌آموز آدابی دارد، هر کس پایبند به آن باشد کامیاب می‌شود؛ ارزشمندترین آنها عبارت اند از:

۱- أن یَحترِمَ الآخرینَ.              

اینکه به دیگران احترام بگذارد.

۲-أَنْ لا یَعصیَ أَوامِرَ الْمُعَلِّمِ.           

اینکه نافرمانی آموزگار را نکند.

۳- ألإِجْتِنابُ عَن کَلامٍ فیهِ إساءَهٌ لِلْأَدَبِ.

از سخنی که در آن بی ادبی است دوری کند.

۴- أَنْ لا یَتهَرَّبَ مِن أَداءِ الْواجِباتِ الْمَدرَسیّهِ.

اینکه از انجام دادن تکالیف‌های مدرسه نگریزد.

۵- أَن لا یُزعجَ الآخَرینَ بِکلامه و سُلوکِه.

اینکه دیگران را با سخنش و رفتارش آزار ندهد.

۶- أَنْ لا یقطَعَ کَلامَ الآخرینَ، وَ لا یَسْبِقَهُم بِالْکَلامِ، وَ یَصْبِرَ حَتّی یَفْرُغوا مِنَ الْکَلامِ.

اینکه سخن دیگران را نبُرد و در سخن گفتن، از ایشان پیشی نگیرد و صبر کند تا از سخن گفتن فارغ شوند.

لمّا سَمِعَ الطّالِبُ الْمُشاغِبُ إنشاءَ مهران، خَجلِ وَ نَدِمَ عَلی سُلوکِهِ فِی الصَّفِّ. 

هنگامی‌که آن دانش‌آموز اخلالگر انشای مهران را شنید، شرمنده شد و از رفتارش در کلاس پشیمان گشت.

قالَ الشّاعِرُ الْمِصری أحمَد شَوقی عَنِ الْمُعَلِّمِ:

شاعر مصری احمد شوقی دربارهٔ آموزگار گفته است: 

قُم للمُعلّم وَفِّهِ التَّبْجیلا /  کادَ الْمُعَلِّمُ أَنْ یکونَ رَسولا

برای آموزگار برخیز و کامل آزرمش را به جا آور/ نزدیک است که آموزگار پیامبر گردد.

أَ عَلِمْتَ أَشرَفَ أَوْ أجَلَّ مِنَ الَّذی /  یبْنی وَ ینْشِئُ أَنفُساً وَ عُقولا

آیا شناخته ای (سراغ داری) شریف‌تر یا گران‌قدرتر از آموزگاری که / جان‌ها و خردها را می‌سازد و پدید می‌آورد؟

saeedjafari
jafarisaeed
فی آداب الصف
درس دوم فارسی یازدهم

اُکتُبْ جَواباً قَصیراً، حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ. (با توجه به متن درس پاسخ کوتاه بنویس.)

۱- إلی مَن ذَهَبَ مِهرانُ؟ (مهران به سوی چه کسی رفت؟)

ذهب إلى مُعلّم الأدب الفارسی. (به سوی آموزگار ادب فارسی رفت.)

۲- مَتی خَجِلَ الطّالِبُ وَ نَدمَ؟ (کی دانش آموز شرمنده و پشیمان شد؟)

لمّا سَمِعَ الطّالِبُ الْمُشاغِبُ إنشاءَ مهران، خَجلِ وَ نَدِمَ عَلی سُلوکِهِ فِی الصَّفِّ. 

(هنگامی‌که آن دانش‌آموز اخلالگر انشای مهران را شنید، شرمنده شد و از رفتارش در کلاس پشیمان گشت.)

۳- کَیفَ یُؤذی الطالبُ الآخرینَ؟ (چگونه آن دانش آموز دیگران را اذیت می کند؟)

بالإلتفات إلَی الْوَراءِ وَ المزاح مَعَ الآخرین؛. (با روی برگرداندن به پشت و شوخی با دیگران.)

۴- مَا هوَ موضوع الکتب التی قرأها مهران؟ (موضوعی کتابهایی که مهران خواند، چیست؟)

– الکتُبُ التَّربَویَّه و آداب التَّعلیمِ وَ التَّعلُّمِ. (کتابهای پرورشی و آیین های تعلیم و تعلّم.)

۵- فی أَیِّ صَفّ حَدَثَت هذِه القِصَّه؟ (در چه کلاسی این داستان رخ داد؟)

– فی الصّفِّ الْکیمیاءِ. (در کلاس شیمی)

برگه آموزگاری و تدریس
تدریس خصوصی زبان عربی

إعلموا(بدانید.)

أُسْلوبُ الشَّرْطِ وَ أَدَواتُهُ (اسلوب شرط و ادوات آن.)

مهم ترین ادوات شرط عبارت اند از: «مَنْ، ما و إنْ» معمولاً این ادوات بر سر عبارتی می‌آیند که دو فعل دارد، فعل اوّل، فعل شرط و فعل دوم، جواب شرط نام دارد.

این ادوات در معنای فعل و جواب شرط تغییراتی را ایجاد می‌کنند؛ مثال: مَنْ        یُفَکِّرْ      قَبْلَ الْکَلامِ   یَسْلَمْ مِنَ الْخَطَأِ غالِباً.

                                                                      ادات شرط   فعل شرط             جواب شرط

بازگردانی: هر کس پیش از سخن گفتن بیندیشد، اغلب از لغزش بدور می‌ماند.

إن تَحتَرمُوا الْآخَرینَ، تَکـتَسـِبوا حُبَّهُم.

بازگردانی: اگر به دیگران احترام بگذارید، محبّت ایشان را به دست می آورید.

گاهی نیز جواب شرط به صورت جمله اسمیه است؛ مثال: وَ مَنْ     یَتَوَکل عَلَی اللهِ    فَهوَ حَسْبُهُ (اَلطَّلاق: ۳)

                                                        ادات شرط   فعل شرط         جواب شرط

بازگردانی: و هر کس بر خداوند توکل کند، او [خدا] برای او بس است.

وقتی ادوات شرط بر سر جمله ای بیاید که فعل شرط و جواب آن ماضی باشد، می‌توانیم فعل شرط را مضارع التزامی و جواب آن را مضارع اِخباری ترجمه کنیم.

= هر کس پیش از سخن­ گفتن بیندیشد، خطایش کم می‌شود.

= هر کس پیش از سخن­ گفتن اندیشید، خطایش کم شد.

۱- یتَوَکَّلْ: توکّل کند ۲- حَسْب: بس، کافی

و هر گاه فعل شرط مضارع باشد، به صورت مضارع التزامی ترجمه می‌شود.

«مَنْ: هر کس» مثال: مَنْ یَحاوِلْ کَثیراً، یصلْ إلی هَدَفِهِ. = هر کس بسیار تلاش کند، به هدفش می‌رسد.

«ما: هر چه» مثال: ما تَزْرَعْ فِی الدُّنیا، تَحْصُدْ فِی الْآخِرَهِ. = هر چه در دنیا بکاری، در آخرت درو می‌کنی.

ما فعَلْتَ مِنَ الْخَیراتِ، وَجَدْتَها ذَخیرَهً لِآخِرَتِکَ. = هر چه از کارهای نیک انجام بدهی، آنها را اندوخته ای برای آخرتت می‌یابی.

«إنْ: اگر» مثال: إنْ تَزْرَعْ خَیراً، تَحْصُدْ سُروراً. = اگر نیکی بکاری، شادی درو می‌کنی.

إنْ صَبَرْتَ، حَصَلْتَ عَلَی النَّجاحِ فی حیاتِکَ. = اگر صبر کنی، در زندگی ات موفقیت به دست می‌آوری.

«إذا: هر گاه، اگر»؛ نیز معنای شرط دارد؛ مثال: إذاَ اجْتَهَدْتَ، نَجَحْتَ. = هر گاه (اگر) تلاش کنی، موفّق می‌شوی.

saeedjafari
jafarisaeed
اسلوب شرط

انواع من

انواع من

اختبَر نفْسَکَ: ترَجِمِ الْآیاتِ، ثمَ عَیّنْ أدَاهَ الشَّرطِ وَ فعِلَ الشَّرطِ، وَ جوابهُ. (خودت را بیازما: آیه‌ها را ترجمه کن؛ سپس ادات شرط، فعل شرط و پاسخش را مشخص کن.)

۱-﴿وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ﴾  // أدَاهَ الشَّرطِ: ما / فعِل الشَّرطِ: تُقَدِّمُوا / جواب الشَّرطِ: تَجِدُو

(هر چه را از نیکی برای خودتان از پیش بفرستید، آن را نزد خدا می‌یابید.)

۲- ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْکُمْ وَ یثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ﴾ // أدَاهَ الشَّرطِ: إِنْ / فعِل الشَّرطِ: تَنْصُرُوا / جواب الشَّرطِ: ینْصُرْ

(اگر خدا را یاری کنید خدا شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌سازد.)

 3-﴿وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً﴾ // أدَاهَ الشَّرطِ: إِذا / فعِل الشَّرطِ: خاطَبَ / جواب الشَّرطِ: قالُوا

(و هر گاه نادانان به ایشان خطاب کنند سخن آرام می‌گویند [به نرمی پاسخ می‌دهند].)

۴- إن تَزرَعوا العُدوانَ تَحصَدوا الخُسرانَ // أدَاهَ الشَّرطِ: إن / فعِل الشَّرطِ: تَزرَعوا  / جواب الشَّرطِ: تَحصَدوا

(اگر دشمنی بکارید، زیان درو می کنید.)

پیمایش به بالا