الدَّرسُ الأوَّلُ: مَواعِظُ قیّمَهٌ

۱- ﴿ أَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ ﴾ الفتح: ۲۶   (خداوند آرامشش را بر پیامبرش و بر مؤمنان فروفرستاد.)

سَکِینَه: مفعول / رَسُولِ: مجرور به حرف جر

۲- ﴿ لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها ﴾ ا لبقره: ۲۸۶   (خداوند هیچ کس را مگر به اندازه تواناییش تکلیف نمی کند.)

اللَّهُ: فاعل /  نَفْساً: مفعول

۳- السُکوت ذهبٌ و الکلامُ فضهٌ. (رسول الله)   (خاموشی طلا و سخن نقره است.)

الکلامُ: مبتدا / فضهٌ: خبر

۴- أحبُّ عباد الله إلی الله أنفعهُم لعِباده. (رسول الله)   (دوست داشتنی ترین بندگان خدا نزد خدا سودمندترین ایشان برای بندگانش است.)

أحبُّ: مبتدا / عباد: مضاف الیه /  الله: مجرور به حرف جر / أنفع: خبر

۵- عداوهُ العاقل خیرٌ مِن صداقهُ الجاهل.   (دشمنی خردمند از دوستی نادان بهترست.)

عداوهُ: مبتدا / خیرٌ: خبر / صداقهُ: مجرور به حرف جر

۱- نَماذِج (نمونه ها)   حَمیر □ (خرها)                   ثَعالِب □(روباه ها)             ذِئاب □(گرگها)

۲- سِروال □ (شلوار)     صَمْت (دم فروبستن)           فُستان□ (پیراهن زنانه)          قَمیص □ (پیراهن)

۳- مُمَرِّضَه □ (پرستار)  بائِعَه □ (فروشنده)                فَلّاحَه □ (کشاورز)               قَیِّمَه (ارزشمند)

۴- أَحْمَر (سرخ)        أَحْسَن □ (بهتر)                   أَجْمَل □ (زیباتر)                 أَصْلَح □ (درست تر)

۵- أَصْفَر □ (زرد)       أَزْرَق □ (آبی)                     أَبْیَض □ (سپید)                   أَکْثَر (بیشتر)

۶- خَدّ □ (گونه)          سِنّ □ (دندان)                     لِسان □ (زبان)                   مَرَح (با ناز و خودپسندی)

۱- اِشْتَرَیْنا ……………. وَ فَساتینَ بِأَسْعارٍ رَخیصَهٍ فِی الْمَتْجَرِ. (سَراویل(شلوارها) أَشْهُراً(ماه ها) مَواقِفَ(ایستگاه ها) □)

(شلوارها و پیراهنهای زنانه را با قیمت ارزان از مغازه خریدیم.)

۲- ذَهَبَ الْعامِلُ إلی بَیتِهِ بَعْدَما ……………. واجِباتِهِ بِدِقَّهٍ. (ضَلَّ(گمراه شد) ساءَ(بد شد) تَمَّمَ(تمام کرد) )

(کارگر پس از اینکه وظایفش را با دقت تمام کرد به خانه اش رفت.)

۳- إنَّنا ……………. هَدیَّهً لِزَمیلِنا الْفائِزِ فِی الْمُسابَقَهِ. (عَمَرْنا(عمر کرد) أَهْدَیْنا(هدیه دادیم) غَلَبْنا(چیره شدیم) □)

(ما به همکار برنده مان در مسابقه هدیه ای دادیم.)

۴- والِدی یَشْتَغِلُ فی مُؤسَّسَهٍ ……………. ثَقافیَّهٍ. (تَرْبَویَّهٍ(پرورشی) نَموذَجٌ(نمونه) رُکوبٍ(سوار شدن) □)

(پدر من در آموزشگاه پرورشی- فرهنگی کار می کند.)

۵- یا زَمیلی، دَعْ ……………. ـکَ حَقیراً لِرِضَا اللّهِ. (شاتِمَ(دشنام دهنده) نَوعیَّهَ(جنس) أَسْعارَ(قیمت ها) □)

(ای همکارم، برای خرسندی خدا دشنام دهنده ات را خوار رها کن.)

۶- إنَّ الْـ ……………. آلَهٌ لِمَعرِفَهِ وَزْنِ الْأشَیاءِ. (مِفتاحَ(کلید) مِصباحَ(چراغ) میزانَ(ترازو) )

(همانا ترازو ابزاری برای شناسایی وزن چیزهاست.)

خدایا، من با سپاسگزاری از تو ستایشت را آغاز می کنم و تو با مهرورزی ات رهنمون به راه درست هستی. باور کردم که تو در جایگاه ِ گذشت و مهربانی مهربان ترین مهربانانی و در جایگاه کیفر و انتقام، سخت ترین کیفردهندگانی و در جایگاه بزرگ منشی و بزرگواری، بزرگ ترین نیرومندانی.

خدایا، در فراخواندنت و در درخواست از خودت به من اجازه دادی، پس ای شنوا ستایشم را بشنو و ای مهربان، دعایم را برآورده کن و ای آمرزنده از لغزشم درگذر، ای خدای من، چه بسیار اندوه هایی که از آن گره گشودی و غم هایی که از من برداشتی و لغزشی که از آن در گذشتی و چه بسیار مهربانی که آن را گستردی و زنجیر بلایی که آن را گشودی.

خدایا، درود بفرست بر محمد: بنده ات، فرستاده ات، امانت دارت، برگزیده ات، یارت، بهترین آفریده ات، ِ نگاهدار رازت، رسانندۀ پیام هایت. [درودی که] برترین، بهترین، زیباترین، کامل ترین، پاک ترین، بالنده ترین، خوب ترین، پاکیزه ترین، بلندترین و بیشترین درودی باشد که فرستاده ای و برکت داده ای و مهربانی کرده ای و مهر ورزیده ای و سلام داده ای بر یکی از بندگان و پیامبران و فرستادگان و برگزیدگانت و اهل بخشش از آفریدگانت.

پی دی اف درس ۱ انسانی پایه یازدهم
کلمه «أخ» در عربی
Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا