الف) شعر:
ویژگیهای شعر این دوره در سه قلمرو عبارت اند از:
۱- زبانی:
برخی از ویژگیهای زبانی شعر این دوره عبارت اند از:
■ چهارچوب زبان همان چهارچوب فارسی قدیم یعنی زبان سبک خراسانی است که تا حدودی مختصات جدید یافته است؛
■ لغات فارسی اصیل قدیم کم شده و جای آنها را لغات عربی گرفته است؛
■ «می» اندک اندک جای «همی» را گرفته است؛
■ «در» به جای «اندر» در حال جایگزین شدن است و نیز واژههای « ایدون، ایدر، اَبا، اَبَر و …» بسیار اندک به کار میروند؛
ایدون: همچنین، ایدر: این جا، اَبا: با، اَبَر: بر
■ به کارگیری حرف نشانه «مَر» در کنار مفعول جمله کم شده است.
اساساً مهم ترین ویژگیهای زبانی سبک عراقی همین درهم آمیختگی مختصات نو و کهن است که گاهی در یک شعر کوتاه نیز در کنار هم دیده میشود.
۲- ادبی:
برخی از ویژگیهای ادبی شعر این دوره عبارت اند از:
■ در شعر این دوره کاربرد غزل بیشتر شد و جایگاه تخلّص در انتهای آن تثبیت گردیده است؛
تخلّص: نام هنری سراینده
■ توجّه به علوم ادبی از جمله بیان و بدیع بیشتر شده است.
● بیان: مجاز، استعاره، تشبیه، کنایه
● بدیع: دانش آرایههای سخن؛ مانند: جناس، واژه آرایی، تضاد، تناسب و …
■ شعر این دوره از دربار خارج شده؛ قصیده از رونق افتاد و غزل عارفانه و عاشقانه رواج مییابد.
۳- فکری:
برخی از ویژگیهای فکری شعر این دوره به شرح زیرند:
■ فکر نیز در این دوره با تأثیرپذیری از مسایل سیاسی و اجتماعی دست خوش تغییر شده است؛ مثلاً در دوره خراسانی، معشوق شاعر، زمینی و دست یافتنی بود؛ ولی در شعر این دوره، مقام معشوق اندک اندک متعالی میگردد تا آنجا که گاه با معبود یکی میشود.
■ بعد از حمله مغول و خدشه دار شدن غرور و احساسات ملی ایرانیان، نیاز به سخنان آرام بخش و توجه به امور اخروی بیشتر میشود و همچنین باعث رواج بیشتر تصوّف میگردد و برخی اندیشهها، از جمله بی اعتباری دنیا و اعتقاد به قضا و قدر رواج بیشتری مییابند.
■ پرهیز از زُهد ریایی، توجّه به صفا و پالایش درون، برتری عشق بر عقل و امثال آنها مفاهیم و اندیشههای شعر این دوره را رقم میزنند.
مقایسه ویژگیهای فکری سبک خراسانی و عراقی
خراسانی | عراقی |
ستایش خرد | ستایش عشق |
شادی گرایی | غم گرایی |
وصال | فراق |
واقع گرایی یا توجّه به دنیای بیرون | ذهن گرایی یا توجّه به دنیای درون |
رواج روحیه پهلوانی و حماسی | رواج روحیه عرفانی و اخلاقی |
باور به اختیار و اراده | باور به قضا و قدر |
زمینی بودن معشوق | آسمانی بودن معشوق |
بازتاب اندک علوم در شعر | بازتاب بیشتر علوم در شعر |
ب) نثر:
1- زبانی:
در این قلمرو ویژگیهای زیر شاخص ترند:
■ نثر فنی کم کم در قرن هفتم ضعیف میشود و در قرن هشتم با سیطره تیموریان بر ایران از میان میرود، تا آنجا که نثر ساده در اکثر کتابهای این دوره جای نثر فنی را میگیرد. در قرن ششم چنین مرسوم بود که برخی نویسندگان، آثار موجود را که به نثری ساده بود، به نثر فنی بازمینوشتند. در این دوره (قرن هفتم و هشتم) برخی نویسندگان، کتابهای مشکل را به زبان ساده بازنویسی میکردند؛ چنانکه ملاحسین واعظ کاشفی کلیله و دمنه را به انشای دوره خود بازگرداند و آن را انوار سُهیلی نامید.
■ تاریخ نویسی در این دوره به اسلوب ساده رواج مییابد، هر چند نمونههایی با نثر پیچیده نیز در میان تاریخهای این دوره یافت میشود. در مقدمه کتاب ظفرنامه شامی، که قدیمیترین تاریخ نوشته شده درباره تیمور است، میخوانیم: امیر تیمور به من دستور داد که ساده بنویسم؛ به طوری که عامه مردم بفهمند. تاریخ نویسی از همان اوایل دوره مغول، به سبب علاقۀ شدید آنان به ثبت وقایع مربوط به پدران و اجدادشان شروع شد و در دوره تیموری هم ادامه یافت. حاشیه نویسیهای متعددی نیز به نثر ساده بر تاریخهای قدیم انجام گرفت. البته باید توجّه داشت که این سادگی نثر همه جا یکسان نیست و نثر ساده این دوره را نمیتوان فصیح و بلیغ دانست.
● قدیمیترین تاریخ نوشته شده درباره تیمور چه کتابی است؟ – ظفرنامه شامی
● چرا در دوره مغول تاریخ نویسی شروع شد؟ – به سبب علاقۀ شدید مغولان به ثبت وقایع مربوط به پدران و اجدادشان.
■ از دیگر ویژگیهای نثر این دوره ورود لغات قبایل مختلف ترک و مغول به زبان فارسی است که در دوره تیمور سرعت رشد آن بیشتر شد؛ امّا این جریان در زبان فارسی دیری نپایید. سلطان حسین بایقرا و امیرعلی شیر نوایی در حوزه ادبی هرات ترکیگویی و ترکینویسی را تشویق میکردند و خود امیرعلی شیر نوایی چند کتاب از جمله «مُحاکمه اللغتَین» را به ترکی نوشت و ظهیر الدّین بابر هم «بابرنامه» را به ترکی نوشت. نمونهای از این کلمات دخیل که هنوز هم در زبان فارسی استعمال دارند، عبارت اند از: ییلاق و قشلاق (سردسیر و گرمسیر)، قشون (ارتش) و یورش (هجوم).
■ به وجود آمدن سستی و ضعف در ساخت دستوری جملات نثر از ویژگیهای دیگر این دوره است.
۲- ادبی
■ در اندیشه ادیبان این دوره، صنایع ادبی جای تعمّق و تفکّر را گرفت؛ امّا چون استعدادهای بزرگی در این عرصه ندرخشیدند، در کتابهای مصنوع و متکلّف بیشتر به ظاهرسازی و به صنایعی مثل استعارات دور از ذهن و آوردن سجعهای متوالی و بی روح روی آوردند.
۳ . فکری
■ به علّت کشتن یا متواری ساختن فضلا و نابودی کتابخانهها، از صحّت و اتقان مطالب کاسته شد و ضعف و انحطاط فکری این دوره را فرا گرفت.
■ همچنین به علّت نبودن استادان بزرگ و از بین رفتن مراکز علمی، تحقیق و تتبّع در بین علما و ادیبان سستی یافت.
■ مدّعیان عرفان هم که به اقتضای زمانه با مغولان کنار آمده بودند، اندک اندک اصالت خود را از دست دادند و به درسی کردن عرفان و شرح اصطلاحات و پیچیده جلوه دادن مفاهیم آن پرداختند؛ در نتیجه در این دوره، کتاب عرفانی مهمی به نثر نوشته نشد.اتقان: استواری / مدّعی: ادعا کننده






خودارزیابی
۱- شعر زیر را بخوانید و به پرسشها پاسخ دهید:
۱- شعر زیر را بخوانید و به پرسشها پاسخ دهید:
آن یکی آمد درِ یاری بزد / گفت یارش کیستی ای معتمد
گفت من؛ گفتش برو هنگام نیست / بر چنین خوانی مقام خام نیست
خام را جز آتش هجر و فراق / کی پزد کی وا رهاند از نفاق؟
رفت آن مسکین و سالی در سفر / در فراق دوست سوزید از شرر
پخته شد آن سوخته؛ پس بازگشت / باز گرد خانه انباز گشت
حلقه زد بر در به صد ترس و ادب / تا بنجهد بی ادب لفظی ز لب
بانگ زد یارش که بر در کیست آن؟ / گفت بر در هم تویی ای دلستان (مولوی)
الف) دو مورد از ویژگیهای زبانی ابیات بالا را بنویسید.
– معتمد: قابل اعتماد / خوان: سفره / هنگام: وقت / سوزید: سوخت / شرر: جرقه، اخگر / انباز: شریک / بنجهد: بیرون نپرد/ بی ادب: بی ادبانه / درکل زبان شعر با زبان امروز تفاوت چندانی ندارد.
ب) ویژگی فکری حاکم بر شعر چیست؟
– شعر عرفانی است و درباره عشق، فراق و پیروی و فرمانبرداری از پیر است. معشوق فردی آسمانی و ایزدی است.
پ) دو مورد از ویژگیهای ادبی شعر را بنویسید.
– قالب: مثنوی / خوان: سفره / خام: استعاره از انسان نادان و بی تجربه؛ برخی کنایه گرفته اند / آتش هجر و فراق: اضافه تشبیهی / پزد: کنایه از پرتجربه کردن / پخته: استعاره از انسان کارآزموده / سوخته: کنایه یا استعاره از انسان کارآزموده / صد: مجاز از بسیار / لب: مجاز دهان /
ت) بیت پایانی را تقطیع هجایی کنید و در جدول بنویسید:
خط عروضی: بانگ زَد یارَش کِ بَر دَر کیستان / گُفت بَر دَر هَم تُ یی اِی دِلسِتان
پایههای آوایی | بانـ گ زَد یا | رَش کِ بَر دَر | کیـ س تان |
پایههای آوایی | گُفـ ت بَر دَر | هَم تُ یی ای | دِل سِ تان |
نشانههای هجایی | ـ U ـ ـ | ـ U ـ ـ | ـ U ـ |
وزن | تن ت تن تن | تن ت تن تن | تن ت تن |
۲- چرا در عصر مغول و تیمور، تاریخ نویسی رواج پیدا کرد؟ توضیح دهید.
– به این دلیل که مغولان علاقۀ شدید به ثبت وقایع مربوط به پدران و اجدادشان داشتند.
۳- ویژگیهای زبانی ابیات فردوسی و حافظ را در مثالهای زیر با یکدیگر مقایسه کنید:
چنین گفت رستم به آواز سخت / که ای شاه شادان دل و نیک بخت
اگر جنگ خواهی و خون ریختن / بر این گونه سختی برآویختن
بگو تا سوار آورم زابلی / که باشند با خنجر کابلی
بر این رزمگه شان به جنگ آوریم / خود ایدر زمانی درنگ آوریم (فردوسی)
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد / یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار، / صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل / شاید که چو وابینی، خیر تو در این باشد
هر کاو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز / نقشش به حرام ار خود، صورتگر چین باشد (حافظ)
واژگان عربی در شعر فردوسی نیست؛ ولی تعداد واژگان عربی در شعر حافظ زیادتر است. در شعر فردوسی «ایدر» دیده میشود که از ویژگیهای سبک خراسانی است. زبان فردوسی ساده تر است و آسان فهم تر.
۴- یک مورد از ویژگیهای فکری بیتهای زیر را بنویسید؛ سپس تشبیههای موجود را بیابید و نوع آنها را مشخص کنید.
آتش است آب دیده مظلوم / چون روان گشت، خشک و تر سوزد
تو چو شمعی از او هراسان باش/ کاوّل، آتش ز شمع سر سوزد (سیف فرغانی)
ویژگی فکری: پند و اندرز به فرمانرویان است که اگر به دیگران ستم کنی روزی ستم دیده به پا میخیزد و تو را سرنگون میکند./ آتش است آب دیده مظلوم: تشبیه فشرده / تو چو شمعی: تشبیه گسترده
بازگردانی: اشک انسان ستم دیده مانند آتش است. هنگامی که روان شود همه چیز را میسوزاند. ای فرمانروا، تو مانند شمعی؛ از اشک ستم دیده بترس؛ زیرا آتش نخست سر شمع را میسوزاند.
۵- ویژگیهای فکری متن زیر را بنویسید.
بدان که شریعت، گفتِ انبیاست و طریقت، کردِ انبیاست و حقیقت، دیدِ انبیاست. سالک باید که اوّل از علم شریعت آنچه ما مالابُد است، بیاموزد و یاد گیرد و آنگاه از عمل طریقت، آنچه مالابُد است به جای آورد تا از انوار حقیقت به قدر سعی و کوشش وی روی نماید. (عزیزالدّین بن محمّد نَسَفی) / شریعت: راه دین / انبیا: پیامبران / طریقت: راه دین / کرد: رفتار / حقیقت: ذات دین / دید: / سالک: رهرو / مالابد: لازم
ویژگی فکری: متنی عرفانی است که نویسنده در آن به بیان تفاوت شریعت، طریقت و حقیقت میپردازد.
۶- پایههای آوایی را در بیت دوم شعر فردوسی (خودارزیابی۳) مشخّص نمایید.
خط عروضی: اَگَر جَنگ خاهی یُ خون ریختَن / بَرین گونِ سَختی بَراویختَن
پایههای آوایی | اَ گَر جَنـ | گ خا هی | یُ خون ریـ | خ تَن |
پایههای آوایی | بَ رین گو | نِ سَخ تی | بَ را ویـ | خ تَن |
نشانههای هجایی | U ـ ـ | Uـ ـ | Uـ ـ | U ـ |
وزن | ت تن تن | ت تن تن | ت تن تن | ت تن |
انواع نثر
