الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ
ستایش از آنِ خدایی است که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکیها و روشنایی را بنهاد.

الدّرسُ الأوّل: ذاک هو الله
آن (او) همان خدایی است
اُنْظُرْ لِتِلْکَ الشَّجَرَه / ذاتِ الْغُصونِ النَّضِرَه
به آن درخت دارای شاخههای تروتازه بنگر.
کَیفَ نَمَتْ مِنْ حَبَّهٍ / وَ کَیفَ صارَتْ شَجَرَه
چگونه از دانهای رویید و چگونه درختی شد؟
فَابْحَثْ وَ قلُ منَ ذَا الَّذی / یخْرِجُ مِنهَا الثَّمَرَه
پس جستجو کن و بگو چه کسی از آن، میوه درمیآورد؟
وَ انْظُرْ إِلَی الشَّمسِ الَّتی / جَذوَتُها مُسْتَعِرَه
به خورشید بنگر که پاره آتشش فروزان است.
فیها ضیاءٌ وَ بِها / حَرارَهٌ مُنتَشِرَه
در آن روشنایی است و به وسیله آن گرما پخش میشود.
مَنْ ذَا الَّذی أَوْجَدَها / فی الْجَوِّ مِثلَ الشَّرَرَه
چه کسی آن را در هوا همچون اخگر [ آتش] پدید آورد؟
ذاکَ هوَ اللّٰهُ الَّذی / أَنعُمُهُ مُنهَمِرَه
آن (او) همان یزدانی است که نعمتهایش ریزان است.
ذو حِکمَهٍ بالِغَهٍ / وَ قُدرَهٍ مُقتَدِرَه
دارای دانش کامل و نیرویی پرتوان است.
اُنْظُرْ إِلَی اللَّیلِ فَمَنْ / أَوْجَدَ فیهِ قَمَرَه
به شب بنگر، پس چه کسی ماه را در آن پدید آورد؟
وَ زانَهُ بِأَنْجُمٍ / کَالدُّرَرِ الْمُنتَشِرَه
و آن (شب) را با ستارگانی همچون مروارید پراکنده آراست؟
وَ انْظُرْ إِلَی الْغَیمِ فَمَنْ / أَنزَلَ مِنْهُ مَطَرَه
به ابر بنگر، پس چه کسی بارانش را از آن فروفرستاد؟
فَصَیرَ الْأرضَ بِهِ / بَعْدَ اغْبِرارٍ خَضِرَه
زمین را با آن (باران) پس از تیره رنگی (غبارآلودگی) اش سرسبز گردانید؟
وَ انْظُرْ إِلَی الْمَرْءِ وَ قُلْ / مَنْ شَقَّ فیهِ بَصَرَه
به انسان بنگر و بگو چه کسی چشم (بینایی) را در وی شکافت (پدید آورد)؟
مَنْ ذَا الَّذی جَهَّزَهُ / بِقُوَّهٍ مُفْتَکِرَه
چه کسی او را با نیروی اندیشه مجهّز کرد؟
ذاکَ هوَ اللّٰهُ الَّذی / أَنعُمُهُ مُنهَمِرَه
آن (او) همان یزدانی است که نعمتهایش ریزان است.






در گروههای دو نفره شبیه گفت وگوی زیر را در کلاس اجرا کنید.
حوارٌ= گفتگو
(التعارُف) =آشنایی با یکدیگر
زائِرُ مَرقَدِ أمیرِالْمُؤمِنینَ عَلیّ = دیدارگر آستانه امیرالمؤمنین | أَحَدُ الْمُوَظَّفینَ فی قاعَهِ الْمَطارِ = یکی از کارمندان در سالن فرودگاه |
اَلسَّلامُ عَلَیکُم. = درود بر شما. | وَ عَلَیکُمُ السَّلامُ وَ رَحمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ. = و بر شما درود و رحمت خدا و برکاتش. |
صَباحَ الْخَیرِ یا أَخی. = بامداد خوش، ای برادرم. | صباح النور و السرور. = بامداد شما هم به خیر و شادی. |
کیفَ حالک؟ = حالت چطور است؟ | أنا بِخیر، و کیفَ أنت؟ = من خوبم. تو چطوری؟ |
بِخیر و الحَمدُ لله. = خوبم، خدا را شکر. | عَفواً، مِنْ أَینَ أَنتَ؟ = ببخشید. تو اهل کجایی؟ |
أَنا مِنَ الْجُمهوریَّهِ الْإسلامیَّهِ الْإیرانیَّهِ. = من اهل جمهوری اسلامی ایران ام. | مَا اسْمُکَ الْکَریمُ؟ = نام ارجمندت چیست؟ |
اِسمی حُسَینٌ وَ مَا اسْمُکَ الْکَریمُ؟ = نام من حسین است و نام شریف تو چیست؟ | اِسمی عَبدُ الرَّحمانِ. = نام من عبدالرحمان است. |
هَل سافَرْتَ إلی إیرانَ حَتَّی الآن؟ = آیا تا به حال به ایران سفر کرده ای؟ | لا؛ مَع الأسَف؛ لکنّی أحبُّ أن أسافرَ. = نه؛ متأسفانه، ولی دوست دارم که سفر کنم. |
إن شاء الله تُسافِر إلی إیران! = اگر خدا بخواهد به ایران سفر میکنی. | إن شاء الله؛ إلی اللقاء؛ مَع السَّلامه. = اگر خدا بخواهد؛ به امید دیدار، به سلامت. |
فی أَمانِ اللّه. = خدا نگهدار. | فی أَمانِ اللّهِ وَ حِفظِهِ، یا حَبیبی. = در امان خدا (خدا نگهدار)، ای دوست من. |
1- تعارف: آشنایی با یکدیگر ۲- قاعه: سالن ۳- مطار: فرودگاه ۴- مع الأسف: متأسفانه ۵- أن أسافر: که سفر کنم

گوشزد: دانش آموزان ارجمند، برخی از این واژه های پرسشی را هنوز نخوانده اید؛ ولی بهتر است همه اینها را بیاموزید.





التمارین
التمرین الأول: کَمِّلْ ترَجَمهَ الْآیاتِ وَ الْأَحادیثِ التّالیَهِ. (ترجمه آیهها و حدیثهای زیر را کامل کن.)
۱- ﴿یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مٰا لاٰ تَفْعَلُونَ﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید، چرا آنچه را که انجام نمیدهید میگویید.
۲- ﴿و اعْمَلُوا صٰالِحاً إِنِّی بِمٰا تَعْمَلُونَ عَلِیم﴾
و کار نیکو انجام دهید؛ همانا من به آنچه انجام میدهید دانایم.
۳- ﴿رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ﴾
پروردگارا، ما را با گروه ستمگر[در یک جا] قرار مده.
4- لَا تَنْظروا إلی کثره صَلَاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ کثره الْحَجِّ ولکن انْظروا إلی صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَهِ.
به بسیاری نمازشان و روزه شان و بسیاری حج گزاردن نگاه نکنید؛ بلکه به راستگویی و امانتداری آنها نگاه کنید.
۵- اِرحَمْ مَن فِی الأرض یَرحَمْکَ مَن فِی السَّماءِ.
به کسی که در زمین است رحم کن تا کسی که در آسمان است به تو رحم کند.
۶- اُطلُبوا الْعِلمَ ولو بالصّینِ فَإنَّ طَلَبَ العلم فَریضَهٌ.
دانش را طلب کنید گرچه در چین باشد، زیرا طلب دانش واجب است.
التمرین الثانی: اِقرَأِ الْأَحادیثَ التّالیَهَ، ثُمَّ عَیِّنْ ترَجَمتَهَاَ الصَّحیحَهَ. (حدیثهای زیر را بخوان؛ سپس ترجمه درست را شناسایی کن.)
۱- إعمَل لِدنیاکَ کأنّک تَعیشُ أبداً و اعمَل لآخِرتک کأنّک تَموتُ غَداً.
برای (دنیایت / دنیا) چنان کار کن گویی همیشه (لذت میبری / زندگی میکنی) و برای آخرتت چنان کار کن گویی (فردا میمیری / نزدیک است بمیری)
۲- «اُنظُرْ إلی ما قالَ وَ لا تَنظُرْ إلی مَن قالَ.
به آنچه گفته است (بنگر / مینگرم) و به آن که گفته است(ننگر / نمینگرم)
3- إذا مَلَکَ الأراذِلُ هلکَ الأفاضِلُ.
هر گاه فرومایگان(به فرمانروایی برسند / گرامی شوند)؛ شایستگان هالک میشوند.
۴- مَن زَرَعَ الْعُدوانَ حَصَدَ الخُسران.
هر کس (دشمنی / دوستی) کاشت؛ (زیان / سود) درو کرد.
۵- الکلامُ کَالدَّواءِ؛ قَلیلُهُ یَنفَعُ وَ کَثیرُهُ قاتِلٌ.
سخن مانند داروست. اندکش(سود میرساند / شفا میدهد) و بسیارش کشنده است.
۶- إذا قَدَرْتَ عَلی عَدوِّکَ؛ فاجعلِ العَفوَ عَنهُ شُکراً لِلْقُدرَهِ عَلَیهِ.
هر گاه بر (دشمنت قادر شدی / دشمن را شکست دادی)، بخشیدن او را شکرانۀ قدرت یافتن بر او (قرار میدهی / قرار بده)
۷– قولُ «لاأعلمُ» نصفُ العلم.
گفتن (میدانم / نمیدانم) نیمی از دانش است.
التمرین الثالث: ضَع فِی الدّائِرَهِ الْعَدَدَ الْمُناسِبَ. «کَلِمَهٌ واحِدَهٌ زائِدَهٌ.» (در دایره شمار مناسب را بگذار.)
۱- اَلشَّرَرَه (اخگر) / (۷) مِنَ الْأَحجارِ الْجَمیلَهِ الْغالیَهِ ذاتِ اللَّونِ الْأَبیَضِ. (از سنگهای زیبای گرانبها که دارای رنگ سفید است)
۲- اَلشَّمْسُ (خورشید) / (۲) جَذوَتُها مُسْتَعِرَهٌ، فیها ضیاءٌ وَ بِها حَرارَهٌ مُنتَشِرهٌ. (پاره آتشش فروزان است؛ در آن روشنایی است و به وسیله آن گرما پخش میشود.)
۳- اَلْقَمَرُ (ماه)(۳)کَوکَبٌ یَدورُ حَولَ الْأَرضِ؛ ضیاؤُهُ مِنَ الشَّمسِ. (سیارهای که پیرامون زمین میگردد؛ روشنایی اش از خورشید است.)
۴- اَلْأَنعُمُ (نعمتها) /(۵)بُخارٌ مُتَراکِمٌ فِی السَّماءِ یَنزِلُ مِنهُ الْمَطَرُ. (بخاری فشرده در آسمان که از آن باران فرومیریزد.)
۵-اَلْغَیْمُ (ابر) / (۶) مِنَ المَلابسِ النسِّائیهِّ ذاتِ الْلَوانِ المُختلَفَهِ. ( از لباسهای زنانه که دارای رنگهای گوناگون است)
۶- اَلْفُستانُ (پیراهن زنانه)/(۱)قِطعَهٌ مُنفَصِلَهٌ عَنِ النّارِ الْمُستَعِرَهِ. (پارهای گسسته از آتش فروزان است.)
۷- اَلدُّرَرُ (مرواریدها)


