تاکنون آموختیم که وزن و آهنگ شعر در دو مصراع آن چنان هماهنگی دارند که گوشِ آشنا به وزن شعر، از شنیدن آن، موسیقی هموار و گوش نوازی را درک میکند.
دو مصراع یک بیت، از دیدِ ضربآهنگ و چینشِ نشانههای هجایی باید بسیار منظّم و دقیق با یکدیگر هم آوایی و همخوانی داشته باشند.
هماهنگی موسیقایی مصراعها، بیانگرِ نظام و انسجام بافتِ آهنگین و همگونی چینش نشانههای آوایی است. گاهی تناسب آوایی، یکسانی و هم نوایی مصراعها، دستخوشِ ناهمگونیها و ناهماهنگیهایی میشود.
شاعران برای اینکه این ناهماهنگی را به همواری، تبدیل کنند و از ناهمواریهای ایجاد شده در سخن برَهَند، از قابلیتهایی بهره میبرند که به آن «اختیارات شاعری» میگویند. این اختیارات به دو نوع «زبانی» و «وزنی» تقسیم میشوند.
● اختیارات شاعری چیست؟ – شاعران برای اینکه ناهماهنگیهای شعر را به همواری، تبدیل کنند و از ناهمواریهای ایجاد شده در سخن برَهَند، از قابلیتهایی بهره میبرند که به آن «اختیارات شاعری» میگویند.
● اختیارات شاعری چند نوع است؟ نام ببرید. – اختیارات زبانی، اختیارات وزنی
اختیارات زبانی
اختیاراتی که شاعر با نحوه بیان و شیوه تلفّظ خود اعمال میکند. این اختیارات بر دو نوع است:
● اختیار زبانی چیست؟ – اختیاراتی که شاعر با نحوه بیان و شیوه تلفّظ خود اعمال میکند.
۱- لازم به ذکر است که شاعر در صورت نیاز از اختیارات زبانی و وزنی بهره میگیرد.
۱- حذف همزه
اگر پیش از همزه آغاز هجا، صامتی بیاید (همزه، بین یک صامت و یک مصوّت قرار گیرد( میتوان آن را حذف کرد.
بیت زیر را میخوانیم: «نهایی، خرداد ۹۹»
سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز / ور روی بگردانی، در دامنت آویزد (سعدی( «نهایی، خارج کشور خرداد ۱۴۰۱»«نهایی، شهریور ۹۸»
خط عروضی: سَعدی نَظَرَز رویَت کوتَه نَکَند هَرگِز / وَر روی بِگردانی، دَر دامَنَتاویزَد
پایههای آوایی | سَع دی نَ | ظَ رَز رو یَت | کو تَه نَ | کُ نَد هَر گِز |
پایههای آوایی | وَر رو ی | بِ گَر دا نی | دَر دا مَ | نَ تا وی زَد |
وزن | مَفعولُ | مفاعیلن | مَفعولُ | مفاعیلن |
با خوانش درست بیت و تعیین پایههای آوایی، میبینیم که وزن این بیت، همسانِ دولخَتی است. (مُستَفعِلُ مَفعولُن)
اکنون همین بیت را با قراردادن نشانههای هجایی میسنجیم تا به این اختیار شاعری بیشتر پی ببریم:
پایههای آوایی | سَع دی نَ | ظَ رَز رو یَت | کو تَه نَ | کُ نَد هَر گِز |
پایههای آوایی | وَر رو ی | بِ گَر دا نی | دَر دا مَ | نَ تا وی زَد |
نشانههای هجایی | –U | U— | –U | U— |
وزن | مَفعولُ | مفاعیلن | مَفعولُ | مفاعیلن |
با توجه به پایههای آوایی بیت و مقایسه هجاهای دو مصراع، پی میبریم که شاعر در هجای پنجم مصراع اوّل و دوازدهم مصراع دوم از اختیار زبانی حذف همزه استفاده کرده است. اگر بیت را بدون حذف همزه میخواندیم، بی شک، وزن اصلی بیت، حاصل نمیشد.
۲- تغییر کمیت مصوّتها
شاعر در مواردی خاص مختار است که به ضرورت وزن شعر، مصوّت کوتاه را بلند یا مصوّت بلند را کوتاه تلفّظ کند:
الف) بلند تلفّظ کردن مصوّتهای کوتاه (کوتاه ← بلند)
گاهی شاعر بنا به ضرورت، کسره اضافه و «و» (ضمّه) عطف یا ربط و نیز مصوّتهای کوتاه پایان کلمه را بلند به حساب میآورد:
به نمونه زیر توجّه کنید:
نسیم صبح را گفتم که با او جانبی داری / کز آن جانب که او باشد، صبا عنبرفشان آید (سعدی) «نهایی، شهریور ۹۹» «نهایی خرداد ۱۴۰۰»
خط عروضی: نَسیمِ صُبح را گُفتَم کِ با او جانِبی داری / کَزان جانِب کِ او باشَد، صَبا عَنبَرفِشان آیَد «نهایی، خارج کشور خرداد ۱۴۰۱»
پایههای آوایی | نَ سی مِ صُب | ح را گُف تَم | کِ با او جا | نِ بی دا ری |
پایههای آوایی | کَ زان جا نِب | کِ او با شَد | صَ با عَن بَر | فِ شان آ یَد |
نشانههای هجایی | U- – – | U- – – | U- – – | U- – – |
وزن | مفاعیلن | مفاعیلن | مفاعیلن | مفاعیلن |
شاعر در هجای سوم مصراع اوّل این بیت، کسره اضافه پایانِ واژه را بلند تلفّظ کرده است تا با هجای معادلش در مصراع بعد، همسان گردد و وزن بیت «مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن» به دست آید.
اکنون بیتی دیگر:
به صد جان ارزد آن رغبت که جانان / نخواهم گوید و خواهد به صد جان (نظامی) «نهایی، دی ۱۴۰۰»
خط عروضی: بِ صَد جانرزَدان رِغبَت کِ جانان / نَخاهَم گویَدُ خاهَد بِ صَد جان
پایههای آوایی | بِ صَد جا نَر | زَ دان رِغ بَت | کِ جا نان |
پایههای آوایی | نَ خا هَم گو | یَ دُ خا هَد | بِ صَد جان |
نشانههای هجایی | U- – – | U – – – | U – – |
وزن | مفاعیلن | مفاعیلن | مفاعی(فَعولُن) |
شاعر در هجای ششم مصراع دوم، برای همسانی هجاها و رسیدن به آهنگ و وزن مناسبِ بیت، به ضرورت «و» ربط را به صورت کشیده تلفّظ کرده است تا هجای بلند به شمار آید.
به بیت زیر توجّه کنید:
همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر / نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها (حافظ) «نهایی، دی ۱۴۰۰»«نهایی، خرداد ۹۸»
خط عروضی: هَمِ کارَم زِ خُدکامی بِ بَدنامی کِشیداخِر / نَهان کی مانَدان رازی کَزو سازَند مَحفِلها
پایههای آوایی | هَـ مِ کا رَم | زِ خُد کا می | بِ بَد نا می | کِ شی دا خِر |
پایههای آوایی | نَ هان کی ما | نَ دان را زی | کَ زو سا زَن | د مَح فِل ها |
نشانههای هجایی | U – – – | U – – – | U- – – | U- – – |
وزن | مفاعیلن | مفاعیلن | مفاعیلن | مفاعیلن |
شاعر در هجای دوم مصراع اوّل بیت بالا، مصوّت کوتاه پایان کلمه را بلند تلفّظ کرده است.
در مثال زیر، شاعر / -ُ / در واژه «تو» را به ضرورت وزن شعر، بلند در نظر گرفته است تا ناهمواری در آهنگ و وزن شعر پدیدار نگردد.
تو کجایی تا شوم من چاکرت / چارقت دوزم کنم شانه سرت (مولوی)
خط عروضی: تُ کُجایی تا شَوَم مَن چاکِرَت / چارُقَت دوزَم کُنَم شانِ سَرَت / چارق: کفشی چرمی با بندهای بلند که به دور پا پیچیده میشود.
پایههای آوایی | تُ کُ جا یی | تا شَ وَم مَن | چا کِ رَت |
پایههای آوایی | چا رُ قَت دو | زَم کُ نَم شا | نِ سَ رَت |
نشانههای هجایی | -U– | -U– | -U- |
وزن | فاعِلاتُن | فاعِلاتُن | فاعلن |
همچنین در هجای نهم مصراع دوم مصوّت کوتاه / -ِ / را نیز بلند در نظر گرفته است، این مورد از اختیارات زبانی شاعر است تا از دو نوع تلفّظ، آن را که برای آهنگ شعرش مناسب تر است، در نظر بگیرد.
■ شاعران به ندرت مصوّت کوتاه / ﹷ / را بلند در نظر گرفته اند:
نه سبو پیدا در این حالت، نه آب / خوش ببین و اللهُ اعلم باِلصّواب (مولوی)
خط عروضی: نَ سَبو پِیدا دَرین حالَت، نَ آب / خُش بِبین وَللاهُ اَعلَمُ بِصصَواب
پایههای آوایی | نَ سَ بو پِی | دا دَ رین حا | لَت نَ آب |
پایههای آوایی | خُش بِ بین وَل | لا هُ أع لَم | بِص صَ واب |
نشانههای هجایی | -U– | -U– | -U- |
وزن | فاعِلاتُن | فاعِلاتُن | فاعلن |
ب) کوتاه تلفّظ کردن مصوّتهای بلند (بلند ← کوتاه)
در کلماتی که به مصوّت بلند / و/ و /ی/ ختم میشوند، اگر بعد از آن مصوّتها، مصوّتی بیاید، شاعر اختیار دارد که مصوّتهای بلند / و/ و / ی/ را کوتاه تلفّظ کند. ضمنا میان دو مصوّت، صامت «ی» قرار میگیرد که آن را «ی» میانجی مینامند.
«ی» میانجی چیست؟ – هرگاه دو صدادار به یکدیگر برسند، تلفظ آنها دشوار میشود؛ ازین رو میان آن دو یک واج بی صدا قرار میگیرد تا تلفظ ساده تر شود. به این واج بی صدا واج میانجی میگویند. مانند: زرده ی تخم مرغ. (واجهای میانجی: یک و گاج)
در دام فتاده آهویی چند / محکم شده دست و پای در بند (نظامی) «نهایی، شهریور ۹۹»
خط عروضی: دَر دام فِتادِ آهُیی چَند / مُحَکم شُدِ دَستُ پای دَر بَند
پایههای آوایی | دَر دا م | فِ تا دِ آ | هو یی چَند |
پایههای آوایی | مُح کَم شُ | دِ دَس تُ پا | ی دَر بَند |
نشانههای هجایی | –U | U- U- | U — |
وزن | مَفعولُ | مَفاعِلُن | فَعولُن |
یا مستفعلُ فاعِلاتُ فَع لُن (مُستَفْ)
هجای هشتم مصراع اوّل بیت، بلند و هجای معادلش در مصراع دوم کوتاه است. هجای کوتاه مصراع دوم را نمیتوان بلند تلفّظ کرد؛ امّا هجای بلند مصراع اوّل را کوتاه تلفّظ میکنیم تا با معادل خود در مصراع بعد همسان گردد.
همچنین در مثال زیر، مصوّت بلند/ و/ در واژه ابرو که به ضرورت وزن، کوتاه تلفّظ میشود:
پیش کمان ابرویش لابه همیکنم؛ ولی / گوش کشیده است از آن گوش به من نمیکند (حافظ) «نهایی، دی ۱۴۰۰» «نهایی، شهریور ۹۹»
خط عروضی: پیشِ کَمانِ ابرُیَش لابِ هَمیکُنَم؛ وَلی / گوش کِشیدِ اَستَزان گوش بِ مَن نِمیکُنَد
پایههای آوایی | پی شِ کَ ما | نِ اَب رو یَش | لا بِ هَ می | کُ نَم وَ لی |
پایههای آوایی | گو ش کِ شی | دِ اَس تَ زان | گو ش بِ مَن | نِ می کُ نَد |
نشانههای هجایی | -UU- | U-U- | -UU- | U -U- |
وزن | مُفتَعِلُن | مَفاعِلُن | مُفتَعِلُن | مَفاعِلُن |
توجّه (۱)
مصوّت بلند / و/ در کلمات تک هجایی بو، رو، جو، مو و … هیچ گاه کوتاه نمیشود؛ امّا در کلمه «سو» در صورت اضافه شدن به کلمهای دیگر، ممکن است کوتاه شود: «نهایی، خارج کشور خرداد ۱۴۰۱»
■ کدام یک از کلمات «تک هجایی» زیر، ممکن است در صورت اضافه شدن به کلمه دیگری «کوتاه » شود؟ «نهایی، شهریور ۹۹»
الف ) دو ب ) سو ج ) جو د ) مو
پس سوی کاری فرستاد آن دگر / تا از این دیگر شود او با خبر (مولوی) «نهایی، شهریور۱۴۰۰»
خط عروضی: پس سویِ کاری فِرِستادان دِگَر / تا اِزین دیگَر شَوَد او با خَبَر
پایههای آوایی | پس سو یِ کا | ری فِ رِس تا | دان دِ گَر |
پایههای آوایی | تا اَ زین دی | گَر شَ وَد او | با خَ بَر |
نشانههای هجایی | – U- – | -U – – | – U- |
وزن | فاعِلاتُن | فاعِلاتُن | فاعلن |
توجّه (۲)
اگر مصوّت بلند/ (ی)/ در کلماتی مانند: بیا، گیاه، عامیانه، زیاد، سیاست، بیاموز، قیامت و واژههایی از این قبیل بیاید، همواره کوتاه است:
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم / که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم (مولوی)
خط عروضی: بِیا تا قَدرِ یِکدیگَر بِدانیم / کِ تا ناگَه زِ یِکدیگَر نَمانیم
پایههای آوایی | بِ یا تا قَد | رِ یِک دی گَر | بِ دا نیم |
پایههای آوایی | کِ تا نا گَه | زِ یِک دی گَر | نَ ما نیم |
نشانههای هجایی | U – – – | U- – – | U – – |
وزن | مفاعیلن | مفاعیلن | مفاعی(فَعولُن) |
برای آشنایی بیشتر با شیوه یافت وزن شعر اینجا را کلیک کنید.