بایگانی برچسب: s

آموزه هشتم: وزن شعر پارسی

وزن شعر، نظمی است بر مبنای کمّیت هجاها، یعنی بر پایه چینش هماهنگ هجاهای کوتاه و بلند استوار است.

علمی که قواعد وزن شعر و طبقه بندی وزن‌ها را از جنبه نظری و عملی تعیین می‌کند، «عروض» نامیده می‌شود.

واحد وزن در شعر فارسی و در بسیاری از زبانهای دیگر «مصراع» است. وزن هر مصراع شعر در این زبان‌ها نمودار وزن مصراع‌های دیگر است؛ وقتی شاعر، مصراع اوّل را سرود، بقیه مصراع‌ها را نیز باید در همان وزن بسراید.

برای پیدا کردن وزن شعر، نخست آن را باید درست خواند. در خواندن نباید شکل نوشتاری کلمات، ما را دچار اشتباه کند. برای نمونه، کافی است شکل نوشتاری بیت را با صدایی که از خواندن آن می‌شنوید، مطابقت دهید؛ مثال:

وقتی بیت قبل را درست بخوانیم، «طاعت آن » به صورت «طاعتان» و «پیش آر» به صورت «پیشار» تلفّظ می‌شود. در تعیین وزن می‌کوشیم، شعر را همان گونه که می‌خوانیم یا می‌شنویم، بنویسیم. این خط، خطّ عروضی نامیده می‌شود. در نوشتن شعر به خطّ عروضی، رعایت چند نکته لازم است:

۱- اگر در فصیح خواندن شعر، همزه آغاز هجا (وقتی قبل از آن صامتی باشد) تلفّظ نشود، در خط نیز آن را باید حذف کرد، چنان که در بیتی که خواندیم «طاعت آن» با حذف همزه به صورت «طاعتان» تلفّظ می‌شود. همچنین در مصراع «بنی آدم اعضای یکدیگرند» با حذف همزه «اعضا» به صورت «بنی آدَمَعضای …» خوانده می‌شود.

۲- در خطّ عروضی باید حرکات (مصوّت‌های کوتاه) گذاشته شود.

هَردَمَزین باغبَری میرِسَد
تازِتَرَز تازِتَری میرِسَد

روشن است کلماتی مانند «تو»،«دو» و «و» ربط (عطف) به صورتی که تلفّظ می‌شوند، باید نوشته شوند یعنی به صورت «تُ» ، «دُ» ،« ﹹ »؛ معمولاً «و» عطف یا ربط، به ویژه در شعر به صورت «ﹹ »(ضمّه) تلفّظ می‌گردد؛ مثل من و او ← مَنُ او.

۳- حروفی که در خط هست؛ امّا به تلفّظ درنمی‌آید، در خطّ عروضی حذف می‌شود؛ مانند بیت:

که کلمات «چه» و «خویش»، به صورت «چِ » و «خیش» نوشته می‌شود:

۴- حرف مشدّد را دو بار می‌نویسیم. مانند «درّنده» ←«دَررَنده»

بُرُوْشی ردَررَن دِباشِیْ دَغَل
مَیَندا زخُدرا چُروبا هِشَل

«تقطیع » یعنی قطعه قطعه کردن شعر به ارکان عروضی و هجاها.

برای دستیابی به وزن یک بیت، آن را به ارکان و سپس به هجاها تقسیم می‌کنیم. در تقطیع به ارکان، یک مصراع را به چندپاره (رکن) هماهنگ تقسیم می‌کنید.

مرَنجان دِلَمرا کِاینمُر غِوَحشی
زِبامی کِبَرخا ستمُشکِل نشینَد

پس از مشخص شدن ارکان، اکنون می‌توانید هجاهای شعر را به دقت جدا و مرز هر هجا را با خط عمودی کوتاهی مشخص کنید.

۱- در مواردی این پاره‌ها هماهنگ نیستند. در سال آینده با ارکان نامنظم آشنا خواهید شد.

سپس علامت هر هجا را زیر آن می‌نویسیم.

یادآوری: حرکات (مصوّتهای کوتاه) در شمارش، مانند دیگر حروف شمرده می‌شوند؛ امّا هر مصوّت بلند، از نظر کشش آوایی دو حرف به شمار می‌آید.

مرَنجان دِلَمرا کِاینمُر غِوَحشی
Uــ Uــ Uــ Uــ

حال اگر مصراع دوم یا مصراع‌های دیگر شعر را نیز تقطیع هجایی کنیم، خواهیم دید که نظم و ترتیب هجاهای آن، دقیقا مثل مصراع اوّل خواهد بود. هجاهای مصراع دوم را زیر هجاهای مصراع اوّل م یآوریم تا هجاهای دو مصراع را بهتر بتوان مطابقت داد.

مرَنجان دِلَمرا کِاینمُر غِوَحشی
Uــ Uــ Uــ Uــ
زِبامی کِبَرخا ستمُشکِل نشینَد

هجا

گونه های هجا
سعید جعفری
سعید جعفرری دبیر فارسی، عربی و انگلیسی
سعید جعفری
دبیرستان
سعید جعفری
سعید جعفری
سعید جعفرری دبیر فارسی، عربی و انگلیسی

برای آشنایی بیشتر با وزن شناسی اینجا را بفشار.

خودارزیابی آموزه ۸

سعید جعفری: سَعیدِ جَعفَری

خط عروضی: مُرُووَت نَباشد بَرُفتادِ زور / بَرَد مُرغِ دون، دانِ از پیشِ مور

پایه‌های آواییمُ  رُو  وَتنَ  با  شَد بَ  رُف  تادِ  زور
پایه‌های آواییبَ  رَد  مُرغِ  دون  دا نِ  از  پیشِ  مور
نشانه هجایی ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ

رهایی ← رَهایی: رَ / ها / یی؛ ∪ ـ ـ   // لانه ← لانِ: لا / نِ؛ ـU  // خویشتن شناسی ← خیشتَن شِناسی: خیش / تَن/ شِ / نا / سی؛  ـ U ـ U ـ ـ // محبّت ← مَحبّت: مَ / حَب / بَت؛  Uـ ـ // دلنوازان ← دلنوازان: دل / نَ / وا / زان؛ ـ U ـ  ـ // نیکو ← نیکو: نی / کو؛ ـ ـ // خواهش ← خاهش: خا / هِش؛ ـ ـ // رهرو ← رَهرو: رَه / رُوْ؛ ـ ـ // بزرگراه ← بُزُرگ راه: بُ / زُرگ / راه؛  UـU  ـU  // بنفشه ← بَنَفشِ: بَ / نَفشِ؛  UـU  // ملالت ← ملالت: مَ / لا / لَت؛  Uـ  ـ // التماس ← اِلتِماس: اِل / تِ / ماس؛ ـ U ـ U // خود ← خُد؛ ـ // سفینه ← سفین: سَ/ فی/ نِ؛ UـU // چون ← چُن؛ ـ // پشتوانه ← پُشتواِنِ: پُشت / وا / نِ؛ ـ Uـ U  // مجموعه ← مَجموعِ: مَج / مو / عِ؛ ـ ـ U // روزنه ← رُوْزَن: رُوْ / زَ / نِ؛ ـ U U // خواستن ← خاستَن: خاس / تَن؛ ـ U ـ // مؤذّن ← مؤذّن: مُ / ؤَذ / ذِن؛ Uـ ـ // کاشته ← کاشت: کاشت؛  ـ U U // راهوار ← راهوار: راه / وار؛ ـ U ـ  U

واژهبی همزهبا همزه
سرآمدسرامدسَرآمَد
دل انگیزدِلنگیزدل انگیز
جنگ آورجَنگاوَرجَنگ آور
شب آهنگشَباهَنگشب آهنگ
شیر افکنشیرَفکنشیراَفکن
دار آبادداراباددارآباد

خط عروضی: با من بگو تا کیستی، مهری بگو، ماهی بگو / خابی خیالی چیستی، اشکی بگو آهی بگو 

با / مَن / بِ / گو / تا / کی / س/ تی / مِه / ری / بِ / گو / ما / هی/ بِ/ گو // (–U–/-U–/-U–/-U-)

خا / بی / خِ / یا / لی / چی / س / تی / اَش / کی / بِ / گو / آ / هی / بِ / گو // (–U–/-U–/-U–/-U-)

خط عروضی: بَر سَرِ آنَم کِ گَر زِ دَست بَرایَد / دَست بِ کاری زَنَم کِ غُصصِ سَرایَد 

بر / س / ر / آ / نم / ک / گر / ز / دست / ب / را / ید // (-UU-/U-U-/-UU-/-)

دست / ب / کا / ری / ز / نم / ک / غص / ص / س / را / ید // (-UU-/U-U-/-UU-/-)

کی / رَف / تِ / ای / زِ / دِل / کِ / تَ / مَن / نا / کُ / نَم / تُ / را (-U-/U–U/U-U-/U)

کی / بو / دِ / ای / نَ / هُف / تِ / کِ / پِی / دا / کُ / نَم / تُ / را (-U-/U–U/U-U-/U)

آ / ی / نِ / اَر / نَق / شِ / تُ / بِن / مود / راست  (U-/-UU-/-UU-)

خُد / شِ / کَ / نا / یی / نِ / شِ / کَس / تَن / خَ / طاست  (U-/-UU-/-UU-)

قلمرو زبانی: ار: اگر / نمودن: نشان دادن / راست: دقیق / قلمرو ادبی: وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن / موازنه

بازگردانی: اگر آینه چهره تو را درست و دقیق نشان داد، خودت را بشکن. آیینه شکستن درست نیست.

ءَ / گر / کا / ری / کُ / نی / مُز / دی / سِ / تا / نی  (U/—U/—U–)

چُ / بی / کا / ری / یَ / قین / بی / مُزد / ما / نی (U/—U/—U–)

بادآورده:ـ ـ ـ U (حذف همزه) / پلنگ افکن: U ـ Uـ ـ (بدون حذف همزه) / دانش آموز:ـ ـ ـ ـ  U(بدون حذف همزه) / گل اندام:ـ ـ ـ  U(بدون حذف همزه) / پیام آور: Uـ ـ ـ (حذف همزه) / خوش اندام: Uــ U(حذف همزه) / کارآزموده:ــ Uـ U (حذف همزه)

وزن واژه یا پایه آوایی

پایه آوایی
پایه آوایی و وزن واژه

آموزه یازدهم: پایه های آوایی همسان دولختی

در درس‌های گذشته با اوزان همسان، که از تکرار یک پایه آوایی، ایجاد می‌شد، آشنا شده‌ایم. اکنون با گونه‌ای دیگر از وزن‌های همسان، آشنا می‌شویم:

به آهنگ خوانش شعر زیر، توجّه کنید:

ای باد بامدادی، خوش می‌روی به شادی / پیوند روح کردی، پیغام دوست دادی (سعدی)

بازگردانی: ای باد صبحگاهی، شادمانه و با خوشی می‌وزی. تو روحم را به روح یارم پیوند زدی و پیام او را به من رساندی.

ای  با  دبا  م دا  دیخُش می  رَ وی بِ شا دی
پِی وَن دِرو ح  کَر دیپِی غا  مدو ست دا  دی

می‌بینیم که نظم همسان پایه‌های این بیت، دو لخَتی است، یعنی دو واژه با هم، پایه آوایی به شمار می‌آیند. به بیان دیگر، وزن این شعر از تکرار یک پایه همسان، حاصل نشده است، بلکه پایه‌ها، یک درمیان تکرار شده است. در اینجا هر مصراع، به دو پاره، تقسیم می‌شود. موسیقی و آهنگ پاره دوم، تکرار موسیقی پاره نخست است. این نوع وزن، وزن همسان دولَختی یا «دوری۱» نامیده می‌شود. در وزن دوری میانه هر مصراع با درنگ و مکثی آشکار، همراه است. در خوانش هم این گسست آوایی باید رعایت شود.

برای درک بهتر نظم پایه‌های همسان دولخَتی، وزن و نشانه‌های هجایی بیت را نشان می‌دهیم.

پایه‌های آواییای  با  دِبا  م  دا  دیخُش می  رَ  وی بِ شا دی
پایه‌های آواییپِی وَن  دِرو ح  کَر دیپِی غا  مِدو ست دا  دی
وزنمَفعولُفاعِلاتُنمَفعولُفاعِلاتُن
نشانه‌های هجاییـ ـ Uـ U ـ ـ ـ ـ Uـ U ـ ـ

با خوانش صحیح بیت متوجه می‌شویم که هر مصرع چهار پایه آوایی دارد و از دو پاره همسان تشکیل شده است.

وزن بیت بر پایه برش هجایی «سه تایی – چهارتایی» است. اگر هجاها را به شیوه «چهارتایی – سه تایی» دسته بندی کنیم، وزن واژه «مُستفعِلُن فَعولُن» می‌شود.

۱٫ برخی از اوزان همسان دو لختی، ویژگی‌های اوزان دوری را ندارند.

توجّه:

در نظم همسان دو لخَتی، هر مصراع از دو پاره همگون تشکیل می‌شود. در این نوع وزن، هر نیم مصراع در حکم یک مصراع است. هجای پایان نیم مصراع، مانند پایان مصراع بلند محسوب می‌شود، بنابراین هجای کوتاه یا کشیده در پایان نیم مصراع، هجای بلند به شمار می‌آید.

به نظم هجاهای بیت زیر توجّه کنید:

سلسله موی دوست، حلقه دام بلاست / هر که در این حلقه نیست، فارغ از این ماجراست (سعدی)

بازگردانی: موی دوست مانند زنجیر است و مرا در دام بلا می‌اندازد. هر کس در حلقه عاشقان باشد نمی‌داند که این دام چه ماجرایی دارد.

سِل سِ لِ  یِمو یِ دوستحَل قِ یِ  دا مِ  بَ  لاست
هَر کِ  د  رینحَلـ قِ  نیستفا ر غَ  زینما جَـ راست

می‌بینیم که هجای پایان نیم مصراع، «دوست» و «نیست» هجای کشیده است، امّا به صورت یک هجای بلند محسوب می‌شود.

اکنون که پایه‌های آوایی این شعر را درک کرده‌ایم، آن را با وزن و نشانه‌های هجایی، نشان می‌دهیم:

پایه‌های آواییسِل سِ لِ  یِمو یِ دوستحَل قِ یِ  دا  مِ  بَ  لاست
پایه‌های آواییهَر کِ  د  رینحَلـ قِ  نیستفا ر غَ  زینما جَـ راست
وزنمُفتَعِلُنفاعِلُنمُفتَعِلُنفاعِلُن
نشانه‌های هجایی ـ U U ــ U  ـ  ـ U U ــ U  ـ

وزن این بیت «مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن» است

به نمونه‌ای دیگر توجّه کنید:

هان ای دل عبرت بین، از دیده عبر کن‌ هان / ایوان مداین را، آیینه عبرت دان (خاقانی) / ایوان: کاخ

بازگردانی: ای دل پندپذیر، جهان را ببین و عبرت بگیر. کاخ تیسفون برای ما مانند آیینه عبرت است.

ها  نِی  دِلِ عِبـ رَت  بیناز  دیـ  دِ عِ  بَر  کُن  هان
ای وا  نِمَـ دا یِن  را آ    ایـ  نِیِ  عِبـ رَت  دان

پایه‌های آوایی این شعر نیز از ارکان دولختی (متناوب) تشکیل شده است.

همین بیت را با وزن و نشانه‌های هجایی نشان می‌دهیم:

پایه‌های آواییها  نِی  دِلِ عِب رَت  بیناز  دی  دِعِ  بَر  کُن  هان
پایه‌های آواییای وا  نِمَ دا یِن  راآ    ای  نِیِ  عِب رَت  دان
وزنمَفعولُمَفاعیلُنمَفعولُمَفاعیلُن
نشانه‌های هجایی ـ ـ U U ـ ـ ـ  ـ ـ U U ـ ـ ـ

بیت چهارپایه آوایی دارد و از دو پاره همسان تشکیل شده است؛ پاره دوم تکرار پاره نخست است.

به بیان دیگر وزن این بیت از تکرار دو پایه متفاوت «مفعولُ مفاعیلن» به صورت دوبار در هر مصراع است که وزن همسان دو لختی (دوری) به شمار می‌آید.

وزن بیت، بر پایه برش هجایی «سه تایی – چهارتایی» به دست آمده، اگر هجاها را به «چهارتایی سه تایی» دسته بندی کنیم، وزن «مستفعلُ مفعولن» می‌شود.

گوشزد: هر گاه در آغاز شعر وزن «مفعولُ» به دست آید، مصراع را می‌توان به دو گونه برش زد.

توجّه:

در اوزان همسان دو لختی، دو پاره با هم یک واحد موسیقایی به شمار می‌آیند.

آرایش پایه‌ها در اوزان همسان تک پایه‌ای و دولختی را می‌توان به گونه زیر نشان داد:

همسان تک پایه ای: الف الف الف الف = □ □ □ □

همسان دولختی: الف ب // الف ب = ∆ □ // ∆ □

افزون براین وزن‌ها، در شعر فارسی وزن‌های همسان دولختی دیگری وجود دارد، مانند بیت زیر:

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او / زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌کند (حافظ)

بازگردانی: از زمانی که دل ولگرد من اسیر زلف یار شد دیگر دست از عشق او برنمی‌دارد.

وزن بیت زیر «مفتعلن مفاعلن/ مفتعلن مفاعلن» است:

پایه‌های آواییتا  دِ لِ هَرزِ  گَر  دِ  مَنرَفـ ت بـِ چی  نـِ  زُل فِ او
پایه‌های آواییزان  سـَ فـَ رِدِ را  زِ خُدعَز مِ وَ طَننِ می کُـ  نَد
وزنمُفتَعِلُنمَفاعِلُنمُفتَعِلُنمَفاعِلُن
نشانه‌های هجاییـ U U ـ U ـ U ـ ـ U U ـ U ـ U ـ
وزن شعر
گونه های وزن شعر پارسی

برای آشنایی بیشتر با شیوه یافت وزن شعر اینجا را کلیک کنید.

saeedjafari
jafarisaeed

خودارزیابی

۱- کدام یک از بیت‌های زیر، دارای نظم همسان دولختی است؟ پس از تعیین پایه‌های آوایی هر یک، وزن آن را بنویسید:

الف) یک عمر دور و تنها، تنها به جرم اینکه / او سرسپرده می‌خواست، من دل سپرده بودم (بهمنی) / همسان دولختی

بازگردانی: من یک عمر دور و تنها زندگی کردم. فقط به این دلیل که دلبرم دوست سرسپرده می‌خواست؛ ولی من دلم را به او داده بودم.

خط عروضی: یِک عُمر دورُ تَنها، تَنها بِ جُرمِ اینکِ / او سَرسِپُردِ می‌خاست، مَن دِل سِپُردِ بودَم

پایه‌های آوایییِک  عُم  ر دو   رُ    تَنـ   هاتَنـ  ها  بِ جُر مِ این کِ
پایه‌های آواییاو  سَر  سـ پُر  دِ  می  خاستمَن دِل  سـِپُر دِ بو  دَم
وزنمَفعولُفاعِلاتُنمَفعولُفاعِلاتُن
نشانه‌های هجاییـ ـ Uـ U ـ ـ ـ ـ Uـ U ـ ـ

ب) درودی چو نور دل پارسایان / بدان شمع خلوتگه پارسایی (حافظ) / همسان تک پایه ای

بازگردانی: سلامی مانند نور دل پارسایان از سوی من به آن یاری که مانند شمع خلوتگاه پارسایی است.

خط عروضی: دُرودی چُ نورِ دِلِ پارسایان / بِدان شَمعِ خَلوَتگَهِ پارسایی

پایه‌های آواییدُ  رو دیچُ  نو  ر  دِ  لِ  پا  ر سا یان
پایه‌های آواییبـِ  دان شَمعِ خلَـ  وَتگـَ  هِ  پار سا  یی
وزنفَعولُنفَعولُنفَعولُنفَعولُن
نشانه‌های هجاییU ـ ـ U ـ ـU ـ ـU ـ ـ

۲- در نمونه‌های زیر، بیت‌هایی را که وزن همسان دولختی دارند، مشخص کنید:

الف) الفبای درد از لبم می‌تراود / نه شبنم که خون از شبم می‌تراود (قیصرامین پور)

بازگردانی: سخنانم آکنده از درد و رنج است. شامگاه شبنم نمی‌تراود؛ بلکه خون و درد و رنج من از آن تراوش می‌کند.

خط عروضی: اَلِفبایِ دَردَز لَبَم می‌تَراوَد / نَ شَبنَم کِ خونَز شَبَم می‌تَراوَد

پایه‌های آواییا  لِفـ   بایِ  دَر  دَز  لَ   بَم  می  تَ را وَد
پایه‌های آوایینَ  شَب نَمکِـ  خو نَزشَـ  بَم  میتَـ را  وَد
وزنفَعولُنفَعولُنفَعولُنفَعولُن
نشانه‌های هجاییU ـ ـ U ـ ـU ـ ـU ـ ـ

ب) آیینه سکندر، جام می است بنگر / تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا (حافظ)

بازگردانی: جام می مانند آیینه اسکندر است که همه چیز را در آن می‌توان دید. به آن نگاه کن تا حال پادشاهی داریوش را به تو نشان دهد.

خط عروضی: آیینِ یِ سِکَندَر، جامِ مِیَست بِنگَر / تا بَر تُ عَرضِ دارَد اَحوالِ مُلکِ دارا

پایه‌های آواییآ  یی  نِ یِ سِ  کَن  در  جا  مِ   مِ  یَس  ت  بِن  گَر
پایه‌های آواییتا   بَر  تُعَر ضِ  دا رَداَح  وا  لِ  مُلکِ  دا  را
وزنمَفعولُفاعِلاتُنمَفعولُفاعِلاتُن
نشانه‌های هجاییـ ـ Uـ U ـ ـ ـ ـ Uـ U ـ ـ

پ) ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد / از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران (سعدی)

بازگردانی: ای کسی که مانند صبح شب زنده دارانی. دیگر تحمل ندارم، زیرا تو مانند شامگاه روزه داران دیر می‌آیی.

خط عروضی: اِی صُبحِ شَب نِشینان جانَم بِ طاقَتامَد / اَز بَس کِ دیر ماندی چُن شامِ روزِداران

پایه‌های آواییای  صُب حِشَب  نِ  شی  نانجا  نَم  بِ طا  قَ  تا  مَد
پایه‌های آواییاز  بَس کِدی ر   مان  دیچُن  شا  مِ روزِ  دا  ران
وزنمَفعولُفاعِلاتُنمَفعولُفاعِلاتُن
نشانه‌های هجاییـ ـ Uـ U ـ ـ ـ ـ Uـ U ـ ـ

ت) چو دل بر نهی بر سرای کهن / کند ناز و از تو بپوشد سخن (فردوسی)

بازگردانی: اگر به این جهان مادی دل ببندی و به آن وابسته شوی ناز می‌کند و از تو حقایق را می‌پوشاند.

خط عروضی: چُ دِل بَر نَهی بَر سَرایِ کُهَن / کُنَد نازُ اَز تُ بِپوشَد سُخَن

پایه‌های آواییچُ  دِل  بَرنَ  هی  بَرسَ را یِ  کُ هَن
پایه‌های آواییکُ  ندَ  نازُ  اَز  تُبِ پو شَدسُ خَن
وزنفَعولُنفَعولُنفَعولُنفَعَلْ
نشانه‌های هجاییU ـ ـ U ـ ـU ـ ـU ـ

۳- پایه‌های آوایی بیت‌های زیر را مشخّص کنید و با ذکر دلیل بنویسید که چرا ابیات زیر دارای وزن همسان دولختی هستند؟

الف) باغ سلام می‌کند، سرو قیام می‌کند / سبزه پیاده می‌رود، غنچه سوار می‌رسد (مولوی)

بازگردانی: باغ مانند انسان سلام می‌کند. سرو می‌ایستد. سبزه پیاده می‌رود و غنچه سواره می‌آید.

خط عروضی: باغ سَلام می‌کُند، سَرو قِیام می‌کند / سَبزِ پِیادِ می‌رَود، غُنچِ سَوار می‌رَسد

پایه‌های آواییبا  غ سَ لام  می  کُ  نَدسَر و ق یا  م می کُ  نَد
پایه‌های آواییسَب  زِ پ یادِ می  رَ  وَدغُن چِ سَ وار می رَ  سَد
وزنمُفتَعِلُنمَفاعِلُنمُفتَعِلُنمَفاعِلُن
نشانه‌های هجاییـ U U ـ U ـ U ـ ـ U U ـ U ـ U ـ

ب) ای صاحب کرامت، شکرانه سلامت / روزی تفقّدی کن درویش بینوا را (حافظ)

بازگردانی: ای انسان بخشنده به شکرانه تندرستی ات از این فقیر بینوا دلجویی کن.

خط عروضی: ای صاحِبِ کَرامَت، شُکرانِ یِ سَلامَت / روزی تَفققُدی کُن دَرویشِ بینَوا را

پایه‌های آواییای  صا حِبِ  کَ  را  مَتشُک را نِ  یِ سَ لا مَت
پایه‌های آواییرو  زی تَفَق قُ  دی کُندَر وی شِبی نَ وا  را
وزنمَفعولُفاعِلاتُنمَفعولُفاعِلاتُن
نشانه‌های هجاییـ ـ Uـ U ـ ـ ـ ـ Uـ U ـ ـ

۴- بیت زیر را بخوانید و مطابق جدول زیر، پایه‌های آوایی، وزن و نشانه‌های هجایی آن را بنویسید.

ای دوست شکر خوشتر یا آن که شکر سازد؟ / خوبی قمر بهتر، یا آن که قمر سازد؟ (مولوی)

بازگردانی: ای دوست شکر بهتر است یا کسی که شکر می‌سازد؟ زیبایی ماه بهتر است یا کسی که ماه را آفریده است؟

خط عروضی: ای دوست شِکَر خُشتَر یا آن کِ شِکَر سازَد؟ / خوبی یِ قَمَر بِهتَر، یا آن کِ قَمر سازَد؟

پایه‌های آواییای دو ستشِ کَر خُش  تَریا آن کِ شِ  کَر سا زَد
پایه‌های آواییخو بی یِقَ مَر  بِه تَریا آن کِ قَ مَر سا  زَد
وزنمَفعولُمَفاعیلُنمَفعولُمَفاعیلُن
نشانه‌های هجاییـ ـ UU ـ ـ ـ ـ ـ UU ـ ـ ـ

۵- برای هر کدام از موارد زیر از خودارزیابی‌ها نمونه‌ای بیابید و بنویسید:

الف) مجاز: دارا به معنای داریوش است و مجاز از همه فرمانروایان.

ب) استعاره: شمع خلوتگه پارسایی؛ الفبای درد از لبم می‌تراود؛ ای صبح شب نشینان؛ باغ سلام می‌کند…؛ سرای کهن

پ) تشبیه: درودی چو نور دل پارسایان؛ آیینه سکندر، جام می است؛ چون شام روزه داران؛

۶- بیت خودارزیابی ۴ را از نظر فکری تحلیل کنید.

– سخنور اشاره به این دارد که دست از زیبایی دروغین بکش و در پی سرچشمه راستین عشق و زیبایی باش.

سعید جعفری

برای آشنایی بیشتر با شیوه یافت وزن شعر اینجا را کلیک کنید.

پی دی اف درس یازدهم علوم و فنون یازدهم

وزن واژه (پایه آوایی شعر فارسی)