ریشه شناسی از زیربخشهای دانش زبانشناسی است. ریشه شناسان در این رشته به بررسی شیوه شکل گرفتن واژه ها، ریشه آنها و سیر تاریخی دگرگونی و دیگرگشت آنها میپردازد.
معادل انگلیسی لغت ریشه شناسی
برابر اصطلاح «ریشه شناسی» در زبان انگلیسی اتیمولوژی (Etymology) است. این لغت در بنیاد از واژه یونانی Etymon به معنای «معنای واقعی» وام گرفته شده است. میتوان معنای لغوی اتیمولوژی را شناخت معنای واقعی دانست. مفهوم اصطلاحی اتیمولوژی در زبان انگلیسی نیز همان ریشه شناسی در فارسی است. در این رشته، زندگی و مرگ، دگرگونی، زایش و بالش واژگان بررسی میگردد.
تفاوت ریشه شناسی عامیانه با ریشه شناسی علمی
ریشه شناسی به دو شکل به انجام می رسد. نخست شکل علمی آن که با کاوش های گسترده تطبیقی – تاریخی انجام میشود و دیگری ریشه شناسی عامیانه که با داستان پردازی های عامیانه شکل میگیرد.
برای نمونه برخی از مردم واژه «خدا» را از ریشه «خود آ» می شمارند. در صورتی که واژه خدا هیچ پیوندی با واژه «خودآمدن» ندارد. این گونه ریشه شناسی های عامیانه، هیچ زمینه علمی ندارند و صرفاً در جستجوی همسانی های ظاهری واژگان است.
برای آشنایی با ریشه شناسی علمی، میتوان واژه «آوردن» را نمونه آورد.
پیشوند آ / اَ در زبان فارسی برای نفی کردن به کار میرفته و همسنگ a /ab در انگلیسی است. «بردن» و «آبُردَن» ناساز یکدیگرند. بعدها «آبردن» برای ساده سازی، به «آوُردن» و سپس به «آوَردن» تبدیل شده است.
«مُرداد» نیز ریشه در «مَر» به معنای مرگ و مردن دارد و «امرداد» به معنای «نامیرا»ست؛ زبانوران از سر کم کوشی، «امرداد» را کوتاه کرده اند و آن را «مرداد» میگویند.
ریشه شناسی میتواند روشنگر و آموزنده باشد و به یاری تاریخ نگاران و باستان شناسان بیاید تا ریشه های تمدن بشری و همکنشی های انسانها را در درازنای تاریخ بهتر و دقیقتر واکاوی کنند.
ریشه شناسی واژگان پارسی
ایران
«ایران» از دو پاره «ایر» + «ان» ساخته شده است. «ان» پسوندی است برای جای که در نام بسیاری از شهرهای ایرانی به چشم می خورد؛ مانند: تهران، شمیران، ترخوران، آشتیان … . پس ایران به معنای سرزمین «ایر» است. «ایر» واژه ای است باستانی که در معنای آن هنوز چند و چون بسیاری است و برای آن معناهای گوناگونی پیش می نهند؛ اما معنایی که بیشتر پذیرفته شده، «آزاده» است. «آریا»، «آرین» … نیز از همین ریشه اند؛ ازین رو «ایران» به معنای سرزمین آزادگان است.
ناخدا
واژه ناخدا از دو پاره «نا» و «خدا» ساخته شده است. «نا» کوتاه شده ناو به معنای کشتی است و خدا در زبان فارسی در معنای دارنده و صاحب به کار می رفته است؛ پس ناخدا به معنای دارنده و راننده کشتی است.
بررسی یکاهای پول در ایران
ریال
تومان
قران
زار