اُنْظُرْ لِتِلْکَ الشَّجَرَه / ذاتِ الْغُصونِ النَّضِرَه
ترجمه: به آن درخت دارای شاخه های تازه بنگر.
کَیفَ نَمَتْ مِنْ حَبَّهٍ / وَ کَیفَ صارَتْ شَجَرَه
ترجمه: چگونه از دانه ای رویید و چگونه درختی شد.
فَابْحَثْ وَ قلُ منَ ذَا الَّذی / یُخْرِجُ مِنهَا الثَّمَرَه
ترجمه: پس جستجو کن و بگو چه کسی از آن، میوه بیرون می آورد.
وَ انْظُرْ إِلَی الشَّمسِ الَّتی / جَذوَتُها مُسْتَعِرَه
ترجمه: به خورشید بنگر که زبانه های آتشش فروزان است.
فیها ضیاءٌ وَ بِها / حَرارَهٌ مُنتَشِرَه
ترجمه: در آن روشنایی است و از آن گرما می پراکند.
مَنْ ذَا الَّذی أَوْجَدَها / فی الْجَوِّ مِثلَ الشَّرَرَه
ترجمه: چه کسی آن را در هوا همچون شراره [آتش] پدید آورد.
ذاکَ هوَ اللّٰهُ الَّذی / أَنعُمُهُ مُنهَمِرَه
ترجمه: آن (او) همان یزدانی است که نعمت هایش ریزان است.
ذو حِکمَهٍ بالِغَهٍ / وَ قُدرَهٍ مُقتَدِرَه
ترجمه: دارای دانش کامل و نیرویی پرتوان است.
اُنْظُرْ إِلَی اللَّیلِ فَمَنْ / أَوْجَدَ فیهِ قَمَرَه
ترجمه: به شب بنگر، پس چه کسی ماه را در آن پدید آورد.
وَ زانَهُ بِأَنْجُمٍ / کَالدُّرَرِ الْمُنتَشِرَه
ترجمه: و آن(شب) را با ستارگانی همچون درّ پراکنده آراست.
وَ انْظُرْ إِلَی الْغَیمِ فَمَنْ / أَنزَلَ مِنْهُ مَطَرَه
ترجمه: به ابر بنگر، پس چه کسی باران را از آن فروفرستاد.

«أخ» در زبان عربی

در گروه های دو نفره شبیه گفت وگوی زیر را در کلاس اجرا کنید.
حوارٌ = گفتگو
(التعارف فی مَطارِ النَّجَفِ الْأشرَفِ) آشنایی در فرودگاه نجف اشرف
زائِرُ مَرقَدِ أمیرِالْمُؤمِنینَ عَلیّ =زیارت کننده آستانه امیرالمؤمنین | أَحَدُ الْمُوَظَّفینَ فی قاعَهِ الْمَطارِ=یکی از کارمندان در سالن فرودگاه |
اَلسَّلامُ عَلَیکُم. = درود بر شما. | وَ عَلَیکُمُ السَّلامُ وَ رَحمَهُ اللّ.هِ وَ بَرَکاتُهُ. = و بر شما سلام و رحمت خدا و برکاتش. |
صَباحَ الْخَیرِ یا أَخی. =صبح بخیر ای برادرم | صباح النور و السرور. = صبح شما هم به خیر و شادی. |
کیف حالک؟ =حالت چطور است؟ | أنا بخیر، و کیف أنت؟ = من خوبم. تو چطوری؟ |
بخیر و الحمد لله. =خوبم، خدا را شکر . | عَفواً، مِنْ أَینَ أَنتَ؟ = ببخشید. تو اهل کجایی؟ |
أنا من الجمهوریه الإسلامیه الإیرانیه. =من اهل جمهوری اسلامی ایران ام. | ما اسمک الکریم؟ = اسم شریفت چیست؟ |
اسمی حسین و ما اسمک الکریم؟ =اسم من حسین است و اسم شریف تو چیست؟ | اسمی عبد الرحمان. = اسم من عبدالرحمان است. |
هَل سافَرْتَ إلی إیرانَ حَتَّی الآن؟ =آیا تا به حال به ایران سفر کرده ای؟ | مع الأسف؛ لکنی أحب أن أسافر. = نه مناسفانه، ولی دوست دارم که سفر کنم . |
إن شاء الله تسافر إلی إیران! =اگر خدا بخواهد به ایران سفر می کنی . | إن شاء الله؛ إلی اللقاء؛ مع السلامه. =اگر خدا بخواهد؛ به امید دیدار ، به سلامت. |
1- تعارف: آشنایی با یکدیگر ۲- قاعه: سالن ۳- مطار: فرودگاه ۴- مع الأسف: متأسفانه ۵- أن أسافر: که سفر کنم



التمارین
اَلتمرین الأول: تَرجم هذه الجمل، واکتب نَوع الأفعال.
اکتب رسالتک: نامه ات را بنویس – فعل امر / لا تَکتب علی الجدار: روی دیوار ننویس – فعل نهی
اکتبوا واجباتکم: تکالیفتان را بنویسید – فعل امر / هن لایکتبن بسرعه: آنها به سرعت نمی نویسیند – فعل مضارع منفی
سأکتب درسی: درسم را خواهم نوشت – فعل مستقبل/ إنَّنا سوف نَکتب أبحاثا: ما پژوهش هایی را خواهیم نوشت – فعل مستقبل
کانوا یکتبون بدقه: با دقت می نوشتند – فعل ماضی استمراری / ما کَتبتم تَمارینکم: تمرین هایتان را ننوشتید – فعل ماضی منفی
التمرین الثانی: ضع فی الدائره العدد المناسب. « کلمه واحده زائده.»
۱- الشرره / (7) من الأحجار الجمیله الغالیه ذات اللون الأبیض.
۲- الشمس / (۲) جذوتها مستعره، فیها ضیاء و بها حراره منتشره.
۳- القمر (3) کوکب یدور حول الأرض؛ ضیاؤه من الشمس
۴- الأنعم / (۵) بخار متراکم فی السماء ینزل منه المطر.
۵-الغیم / (۶) من الملابس النسائیه ذات الألوان المختلفه.
۶- الفستان / (1) قطعه من النار.
۷-. الدرر
التمرین الثالث: ضع هذه الجمل و التراکیب فی مکانها المناسب.
هؤلاء فائزات /هذان الدلیلان / تلک بطاریه / أولئک الصالحون / هؤلاء الأعداء / هاتان الزجاجتان
مفرد مؤنث | مثنی مؤنث | مثنی مذکر |
تلک بطاریه | هاتان زجاجتان | هذان الدّلیلان |
جمع مکسر | جمع مؤنث سالم | جمع مذکر سالم |
هولاء الاصدقاء | هولاء فائزات | اولئک الصالحون |
اَلتمرین الرابع : اکتب وزن الکَلِمات التالیه و حروفها الأصلیه.
۱- ناصر، منصور، أنصار: .فاعل – مفعول – افعال / (ن، ص، ر)
۲- صبار، صبور، صابر: فعال – فعول – فاعل / (ص، ب، ر)
اَلتمرین الخامس: ضع المترادفات و المتضادات فی الفراغ المناسب. (= ≠)
ضیاء/ نام / ناجح / مسرور / قریب / جمیل / نهایه / یمین / غالیه / شاء / مسموح / مجد
یسار ≠.یمین / راسب ≠.ناجح / رخیصه≠.غالیه/
بعید ≠ .قریب/ . بدایه ≠.نهایه / بیع≠.شراء/
نور = ضیاء/ قبیح ≠جمیل /رقد = نام /
ممنوع ≠.مسموح / مجتهد = .مجد./ حزین ≠.مسرور/
التمرین السادس : ارسم عقارب الساعات.
الخامسه و الربع = پنج و ربع / الثامنه و النصف = هشت و نیم / التاسعه إلا ربعا = یک ربع مانده به شش
۱- فراغ: جای خالی

اَلْبَحثُ الْعِلمیُّ
ابِحَثْ فِی الْإنترِنتِ أوَ المْکتبَهَ عَن نصَّ قصَیر أوَ جُمَلٍ بِاللغُّهِ العْرَبیهَّ حَولَ عَظمَهِ مَخلوقاتِ اللّهِ، ثُمَّ تَرجِمْهُ إلَی الْفارِسیَّهِ مُسْتَعیناً بِمُعجَمٍ عَرَبیٍّ – فارِسیٍّ.
ترجمه: در اینترنت یا کتابخانه به دنبال متنی کوتاه یا جمله هایی به زبان عربی درباره شکوه آفریدگان خداوند بگرد؛ سپس به یاری واژه نامه عربی به فارسی آن را ترجمه کن.
﴿ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً ﴾ (آل عمران: ۱۹۱)
ترجمه: در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند[و می گویند:] پروردگارا، تو این [دستگاه شکوه مند] را بیهوده نیافریدهای،
۱- مُسْتَعیناً بِـ: با استفاده از


سعید جعفری



پی دی اف درس ۱ عربی ۱ (ذاک هو الله)
آزمون خودسنجی
برای دریافت آزمون خودسنجی از درس ۱ عربی پایه دهم ریاضی اینجا را کلیک کنید. (بدون قواعد)
برای دریافت آزمون خودسنجی از درس ۱ عربی پایه دهم ریاضی اینجا را کلیک کنید. (معنا و قواعد)

