۱- الهی، جانب من کن نگاهی /
مرا بنما به سوی خویش راهی
قلمرو زبانی: الهی: خدایا / جانب: سوی / نمودن: نشان دادن (بن ماضی: نمود، بن مضارع: نما) / مرا: به من / قلمرو ادبی: قالب: مثنوی / وزن مفاعیلن مفاعیلن فعولن (رشته انسانی) / نگاهی، راهی: قافیه
بازگردانی: خدایا، به سوی من نگاهی بکن و به سوی خودت راهی به من نشان بده.
پیام: درخواست توجه خدا به بنده
۲- نگاهی کن که رو آرم به سویت / رهی بنما که جا گیرم به کویت
قلمرو زبانی: رو آرم: رو بنهم / ره: راه / کوی: کوچه، محله / قلمرو ادبی: نگاه کردن: کنایه از توجه کردن / قافیه: سویت، کویت
بازگردانی: به گونه ای به من توجه کن که من به سویت روی آورم. راهی را به من نشان بده که در بارگاهت جای گیرم.
پیام: درخواست از خدا
۳- به ذکر خود، بلند آوازهام کن / رفیق لطف بیاندازهام کن
قلمرو زبانی: ذکر: یاد، ورد / بلند آوازه: سرشناس، نامدار / رفیق: دوست / لطف: مهربانی / قلمرو ادبی: ردیف: کن / قافیه: بلند آوازهام، بیاندازهام / واژهآرایی: کن / رفیق لطف: اضافه استعاری
بازگردانی: با یاد خودت من را در جهان سرشناس کن و لطف بی اندازه خود را شامل حال من کن.
پیام: دعا برای سرشناسی و لطف خدا
۴- بیفشان از وضو بر رویم آن آب / که از غفلت نماند در سرم خواب
قلمرو زبانی: افشاندن: پاشیدن (بن ماضی: افشاند، بن مضارع: افشان) / وضو: دست نماز / غفلت: بی خبری، ناآگاهی / ماندن: (بن ماضی: ماند، بن مضارع: مان) / قلمرو ادبی: جناس: آن، آب؛ در، سر، بر / قافیه: آب، خواب
بازگردانی: کاری کن که نمازم من را از بی خبری و ناآگاهی بیدار کند.
پیام: طلب آگاهی از خدا
۵- به چشم مرحمت سویم نظر کن / شفیع آخرت، خیرالبشر کن
قلمرو زبانی: مرحمت: لطف، مهربانی/ شفیع: شفاعت کننده / آخرت: روز بازپسین / خیرالبشر: بهترین انسانها، لقب پیامبر / قلمرو ادبی: ردیف: کن / قافیه: نظر، خیرالبشر
بازگردانی: با مهر و لطفت به من نگاه کن و پیامبر را شفاعت کننده من در آخرت قرار بده.
پیام: طلب مرحمت و شفاعت پیامبر