قرن دهم
در این قرن حکومت در دست جانشینان تیمور بود؛ به گونهای که در هرگوشهای حاکمی از آنان حکومت میکرد. اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران در این دوره به طور کلی و وضع ادبیات نیز، به تبع آن آشفته شده بود. در این سالها دو جریان شعری بیشتر رونق نداشت:
یکی شعر لطیف و فصیحی بود که به طور طبیعی و به شیوه کسانی مثل حافظ و سعدی در جریان بود و بابا فغانی شیرازی از نمایندگان آن است.
دیگری مکتب وقوع که نتیجه چاره اندیشی شاعران برای تغییر سبک و رهایی از گرفتاری تقلید بود و بازتاب طبیعی محیط اجتماعی قرن دهم بود که البته راه به جایی نبرد.
● در قرن دهم حکومت ایران در دست چه کسانی بود؟ – جانشینان تیمور
● مکتب وقوع در چه سده ای رواج یافت؟ – سده دهم
● در سده دهم چند جریان شعری رونق داشت؟ توضیح دهید. – دو جریان: یکی شعر لطیف و فصیحی بود که به طور طبیعی و به شیوه کسانی مثل حافظ و سعدی در جریان بود و بابا فغانی شیرازی از نمایندگان آن است. دیگری مکتب وقوع که نتیجه چاره اندیشی شاعران برای تغییر سبک و رهایی از گرفتاری تقلید بود و بازتاب طبیعی محیط اجتماعی قرن دهم بود که البته راه به جایی نبرد.
● مکتب وقوع چیست؟ – به سبکی از شعر فارسی گفته میشود که از اواخر قرن نهم تا اوایل قرن یازدهم هجری رواج داشت و در دورهً زمانی بین سبک عراقی دورهٔ تیموری و سبک هندی پدیدار شد. ویژگی «اشعارِ وقوعی»، سادگی، پرهیز از صنایع بدیعی و اغراقهای شاعرانه، کاربرد اصطلاحات و زبان عامیانه و بیان صریح و بیپیرایهٔ وقایعی است که بین عاشق و معشوق میگذرد.
سیطره درازمدت مغولان و تیموریان بر سرزمین ایران و ویرانیها و خرابیهایی که در همه ابعاد و زمینهها به بار آوردند، دانش، فرهنگ و ادبیات را تحت الشعاع خود قرار داد. بعد از ظهور شاعران بزرگی چون سعدی، مولانا و حافظ در دوره عراقی، به دلیل تسلط طولانی مدت مغولان و تیموریان، جایی برای رشد زبان و ادبیات فارسی و ادیبان باقی نماند.
شاعران این دوره تشخیص داده بودند که سبک عراقی از واقعیت دور شده و کاملا جنبه ذهنی و تخیّلی یافته است و با ادامه پایبندی به سنن ادبی نابود میشود. پس باید به سوی حقیقت گویی و واقع گویی بازگشت. شاعران برای این کار نیازمند پرداختن به مسائل اجتماعی و انتقادهای سیاسی بودند و قالب غزل با توجّه به نقش و سابقۀ کاربردش، اجازه جولان بیشتر در این میدان را نمیداد.
در این دوره از یک سو به دلیل کم توجّهی و بی مهری شاهان صفوی نسبت به شاعران و از سوی دیگر شاعرنوازی و ادب گرایی سلاطین هند، شاعران به دربارهای هند روی آوردند. به همین دلیل با شوق و شور تمام راهی آنجا شدند و برخی از آنان پس از کسب شهرت و ثروت، به ایران بازگشتند. آشنایی با تفکّرات و معارف هندوان کم و بیش در تغییر سبک دخیل بود.
● چرا شاعران در سده دهم به دربارهای هند روی آوردند؟ – زیرا شاهان صفوی نسبت به شاعران کم توجّه و بی مهر بودند و از سوی دیگر سلاطین هند شاعرنواز و ادب گرا بودند.
فرهنگ هند، در این دوره از فرهنگ ایرانی همچنان تأثیر میپذیرفت و فضلای هند از تألیف کتاب و سرودن شعر به زبان فارسی و بها دادن به فرهنگ آن، استقبال میکردند. شاهان گورکانی هند نیز همگی به فارسی سخن میگفتند. زبان فارسی که در شبه قاره هند استحکام و استقرار لازم را به دست آورده بود، همه گیر و رسمی شد و تا زمان حاکمیت استعمار انگلیس در هند زبان رسمی آن دیار بود.
● تا چه زمانی زبان فارسی زبان رسمی هند بود؟ – تا زمان حاکمیت استعمار انگلیس در هند
همزمان با رشد ادبیات در هند، اصفهان، نیز که پایتخت و محل اجتماع شعرا و فضلا بود، از دیدگاه ادبی توسعه یافت. به جز اصفهان، مناطق دیگر ایران هم رشد و توسعه و شور و جنبشی یافت؛ مثلا خراسان، آذربایجان و نواحی مرکزی ایران به کانونهای مهمی برای شاعران، هنرمندان و دانشمندان تبدیل شد.
● سه کانون مهم ادبی در سده دهم را نام ببردی؟ – اصفهان، خراسان و آذربایجان
هر چند شاهان صفوی در ترویج و نفوذ زبان ترکی در ایران نقش بسزایی داشتند؛ اما کم و بیش به زبان فارسی نیز کتاب نوشته یا شعر گفته اند و به نوعی علاقه نشان داده اند. افزون بر آن، برخی از ایشان مقام شیخی و رهبری طریقت داشتند و از این رو لازم میدانستند خود را در چنین مقام فرهنگی نگاه دارند، علاوه بر این با رؤسای مذاهب در تماس نزدیک بودند و از طرف دیگر، رقبایی چون شاهان عثمانی و هندی داشتند که آنها نیز به مسائل فرهنگی توجه نشان میدادند. این عوامل باعث شده بود که به طور کلی شعر و شاعری و معماری و انواع هنر مورد توجه قرار گیرد. در نتیجه هنرهایی چون قالی بافی، سفالگری، شیشه سازی، نقاشی، تذهیب و خوشنویسی در دوران صفویه رشد فراوان یافت. بهزاد در دوره شاه اسماعیل و رضا عباسی در دوره شاه عباس از مفاخر هنرند.
● چه هنرهایی در زبان صفوی رشد فراوان یافت؟ – قالی بافی، سفالگری، شیشه سازی، نقاشی، تذهیب و خوشنویسی
● دو تن از مفاخر هنری دوره صفوی را نام ببرید. – بهزاد؛ رضا عباسی
◙ بابافغانی شیرازی
از شعرای تأثیرگذار این قرن در ایران است که شعرش از نظر دقت، ظرافت و رقت معانی مشهور است.
◙ وحشی بافقی
نیز از دیگر شاعران این دوره است که سبک شعرش حدّ واسط سبک دوره عراقی و دوره بعد، یعنی سبک هندی است و واقع گرایی شاخصه اصلی آن است.
● شاخصه اصلی شعر وحشی بافقی چیست؟ – واقع گرایی
● واقع گرایی شاخصه اصلی کدام یک از شاعران زیر است؟
الف) بابافغانی ب) وحشی بافقی ■ پ) محتشم کاشانی ت) کلیم کاشانی
◙ محتشم کاشانی
از دیگر شاعران این دوره، در سرودن شعر مذهبی معروف و ترکیب بند عاشورایی او زبانزد است:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین / بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است…
● ترکیب بند چگونه قالبی است؟ – شعری است چند بخشی که هر بخش آن از نظر قافیه و درون مایه همانند قصیده یا غزل است. این بخشها را بیت مصرع متفاوت و نامکرری به هم میپیوندد.
● ترکیب بند عاشورایی چه شاعری زبانزد است؟ – محتشم کاشانی
قرن یازدهم
حکومت صفوی پس از کشاکشهای به وجود آمده در ایران روی کار آمد و مذهب شیعه را ترویج کرد و به شعر ستایشی و درباری و عاشقانههای زمینی بی توجه بود؛ از این رو شاعران سرودههای خود را بیشتر با مضامین پند و اندرز، توصیف و بیان امور طبیعی و همچنین تبدیل موضوعات و تمثیلات کهن به مضامین تازه و به زبان جدید همراه کردند.
● حکومت صفوی به شعر ستایشی و درباری و عاشقانههای زمینی بی توجه بود. درست ■ نادرست □
وابسته نبودن شعر به دربار و از بین رفتن طبقه مدیحه سرایان درباری باعث شد که طبقات و گروههای بیشتری مدعی شعر و شاعری شوند. از سوی دیگر بها ندادن به شعر ستایشی در ایران، موجب شد که شاعران مدیحه سرا برای امرار معاش یا ثروت اندوزی راهی دیار هند شوند؛ زیرا آنجا به رسم دربارهای قدیم ایران هنوز بازار قصیده و مدح رواج داشت.
رفاه اقتصادی مردم در دوره صفوی و آبادانی شهرهای ایران و رونق تجارت و کسب و کار، این امکان را برای همه مردم فراهم آورده بود که هر کس به اندازه توان خود به امور فرهنگی از جمله ادبیات بپردازد.
از طرف دیگر به سبب آشنایی ایرانیان با اروپا، مراکز تجمعی مثل قهوه خانهها نیز دایر شد و شاعران در آنجا به مشاعره، مناظره و نقد آثار یکدیگر میپرداختند.
از معروف ترین شاعران این قرن میتوان افراد زیر را نام برد:
◙ کلیم کاشانی
در ابداع معانی و خیالهای رنگین مشهور است و این ویژگی به غزلهای او لطف ویژهای بخشیده است. ضرب المثلها و الفاظ محاوره که زبان غزل این دوره را به افق خیال عامه نزدیک کرده، سخن او را برجسته ساخته است. وی با به کار بردن مضمونهای ابداعی فراوان لقب «خلّاق المعانی ثانی» گرفت.
● خلّاق المعانی ثانی لقب کیست؟ – کلیم کاشانی
مضمون تازه مانند: از دستبرد حسن تو بر لشکر بهار / یک نیزه خون گل ز سر ارغوان گذشت
◙ صائب تبریزی
معروفترین شاعر سبک هندی و از پرکارترین شاعران فارسی زبان است. او در غزل سرایی مشهور است و برخی از تک بیتهای غزلش شاهکارهایی از ذوق و اندیشه اند و بسیاری از آنها به صورت ضرب المثل رواج یافته اند. صائب را خداوندگار مضامین تازه شعری دانسته اند.
● معروفترین شاعر سبک هندی کیست؟ – صائب تبریزی
فکر شنبه تلخ دارد جمعۀ اطفال را / عشرت امروز بی اندیشۀ فردا خوش است
● صائب را خداوندگار ………………………. دانسته اند. – مضامین تازه شعری
◙ بیدل دهلوی
او را به سبب سرودن غزلهای خیال انگیز و به کاربردن مضمونهای بدیع و گاه دور از ذهن میشناسیم. از ویژگیهای عمده شعر بیدل، مضمونهای پیچیده و استعارههای رنگین، خیال انگیز و سرشار از ابهام و تخیلهای رمزآمیز شاعرانه است.
● ویژگیهای عمده شعر بیدل را بازگو کنید. – مضمونهای پیچیده و استعارههای رنگین، خیال انگیز و سرشار از ابهام و تخیلهای رمزآمیز شاعرانه.● کدام شاعر هندی را به سرودن مضمونهای پیچیده و استعارههای رنگین، خیال انگیز میشناسیم؟ – بیدل دهلوی
خودارزیابی
۱- ابیات زیر را از نظر مضمون بررسی کنید:
بخیۀ کفشم اگر دندان نما شد، عیب نیست / خنده میآرد همی بر هرزه گردیهای من / پیام: تباه کردن عمر
ریشۀ نخل کهن سال از جوان افزون تر است / بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را (صائب تبریزی) / پیام: بیشتر دلبستگی داشتن پیر به دنیا
سخنور از تصاویر مربوط به واقعیات و تجربیات روزمره مانند: بخیه کفش و ریشه نخل همچنین زبان کوچه مانند: هرزه گردی و خنده آمدن بهره گرفته است. / هر دو بیت از ضرب المثلهای رایج اند.
۲- زبان فارسی در دورۀ صفویان چه موقعیت و جایگاهی داشت؟
– هر چند شاهان صفوی در ترویج و نفوذ زبان ترکی در ایران نقش بسزایی داشتند و به شعر ستایشی و درباری و عاشقانههای زمینی بی توجه بودند؛ اما کم و بیش به زبان فارسی نیز کتاب نوشته یا شعر گفته اند و به نوعی علاقه نشان داده اند. افزون بر آن، برخی از ایشان مقام شیخی و رهبری طریقت داشتند و از این رو لازم میدانستند خود را در چنین مقام فرهنگی نگاه دارند، علاوه بر این با رؤسای مذاهب در تماس نزدیک بودند و از طرف دیگر، رقبایی چون شاهان عثمانی و هندی داشتند که آنها نیز به مسائل فرهنگی توجه نشان میدادند. این عوامل باعث شده بود که به طور کلی شعر و شاعری و معماری و انواع هنر مورد توجه قرار گیرد.
۳- ویژگیهای عمده شعر بیدل را با توجه به غزل زیر بررسی کنید:
برق با شوقم شراری بیش نیست / شعله طفل نی سواری بیش نیست
لاله و گل زخمی خمیازه اند / عیش این گلشن خماری بیش نیست
تا به کی نازی به حسن عاریت؟ / ما و من آیینه داری بیش نیست
میرود صبح و اشارت میکند / کاین گلستان خنده واری بیش نیست
غرقۀ وهمیم؛ ور نه این محیط / از تنک آبی کناری بیش نیست
ای شرر، از همرهان غافل مباش / فرصت ما نیز باری بیش نیست
بیدل، این کم همّتان بر عزّ و جاه / فخرها دارند و عاری بیش نیست (بیدل دهلوی)
قالب شعر غزل است/ ردیف طولانی و خوش آهنگ: بیش نیست / مضمون بدیع و گاه دور از ذهن: لاله و گل زخمی خمیازه اند؛ عیش این گلشن خماری بیش نیست/ استعارههای رنگین: شرر استعاره از یاران ناپایدار است؛ گلستان استعاره از دنیا / تخیلهای رمزآمیز شاعرانه: خمیازه استعاره از شکفتن است / ابهام و پیچیدگی: برخی از مصراعها مبهم است؛ مانند: غرقۀ وهمیم؛ ور نه این محیط؛ از تنک آبی کناری بیش نیست / پیام: ناپایداری جهان مادی
کالبدشکافی چامه بیدل
برق با شوقم شراری بیش نیست / شعله طفل نی سواری بیش نیست
قلمرو زبانی: برق: آذرخش / شوق: شور و عشق / شرار: اخگر / قلمرو ادبی: برق با شوقم شراری بیش نیست: تشبیه / شعله طفل نی سواری بیش نیست: تشبیه / واج آرایی «ش» / ردیف و واژه آرایی: بیش نیست
بازگردانی: آذرخش در برابر شور و عشق من مانند اخگر بی ارزش است. شعله نیز در برابر عشق من مانند کودک نی سوار است.
پیام: شور و عشق فراوان سخنور
لاله و گل زخمی خمیازه اند / عیش این گلشن خماری بیش نیست
قلمرو زبانی: عیش: خوشگذرانی / گلشن: گلستان / خمار: سردرد پس از مستی / قلمرو ادبی: لاله و گل زخمی خمیازه اند: جانبخشی / خمیازی: استعاره از شکفتن / گلشن: استعاره از جهان / مصراع دوم تشبیه دارد
بازگردانی: لاله و گل میپژمرند؛ زیرا پیش از آن در این جهان شکفته اند. آری خوشی این جهان فقط سردردی بی ارزش است.
پیام: بی ارزشی خوشی جهان
تا به کی نازی به حسن عاریت؟ / ما و من آیینه داری بیش نیست
قلمرو زبانی: حسن: زیبایی / عاریت: زودگذر / آیینه دار: کسی که آیینه را در پیش عروس یا هر کس دیگر نگه دارد / قلمرو ادبی: مصراع دوم تشبیه دارد
بازگردانی: چقدر به زیبایی زودگذرت مینازی؟ ما در این جهان فقط کنیز این جهانیم و زیبایی از خود نداریم.
پیام: بی ارزشی زیباییهای این جهانی
میرود صبح و اشارت میکند / کاین گلستان خنده واری بیش نیست
قلمرو زبانی: کاین: که این / قلمرو ادبی: صبح میرود: جانبخشی/ گلستان: گیتی / خنده وار: تشبیه /
بازگردانی: بامداد میگذرد و به ما میگوید که این جهان فقط مانند خنده ای بی ارزش و زودگذر است.
پیام: بی ارزشی جهان مادی
غرقۀ وهمیم؛ ور نه این محیط / از تُنُک آبی کناری بیش نیست
قلمرو زبانی: وهم: توهم / محیط: اقیانوس؛ ژرفابه / تنک: نازک؛ کمی / کنار: ساحل / قلمرو ادبی: غرقۀ وهمیم: استعاره پنهان / محیط: استعاره از جهان / این محیط از تُنُک آبی کناری بیش نیست: تشبیه
بازگردانی: ما دچار توهم شدهایم وگرنه میدیدیم که اقیانوس این جهان هیچ آبی ندارد و در بنیاد ساحل است.
پیام: بی ارزشی جهان مادی
ای شرر، از همرهان غافل مباش / فرصت ما نیز باری بیش نیست
قلمرو زبانی: شرر: اخگر / قلمرو ادبی: شرر: استعاره از دوست بی وفا
بازگردانی: ای دوست زودگذر و بی وفا بی توجه به همراهانت نباش؛ زیرا فرصت همیشه دست نمیدهد.
پیام: اندرز به یار بی وفا
۴- چه عواملی موجب شد شاعران ایرانی به دربار هند روی آورند؟
– در این دوره از یک سو به دلیل کم توجّهی و بی مهری شاهان صفوی نسبت به شاعران و از سوی دیگر شاعرنوازی و ادب گرایی سلاطین هند، شاعران به دربارهای هند روی آوردند.
۵- شهرت محتشم کاشانی در چه نوع شعر و قالب شعری است؟ در این مورد توضیح دهید.
– در سرودن شعر مذهبی معروف و ترکیب بند عاشورایی او زبانزد است. ترکیب بند شعری است چند بخشی که هر بخش آن از نظر قافیه و درون مایه همانند قصیده یا غزل است. این بخشها را بیت مصرع متفاوت و نامکرری به هم میپیوندد.
۶- در قرن هشتم تأثیرپذیری از گذشتگان چگونه در شعر خواجوی کرمانی و حافظ جلوه گر شد؟
– خواجو چند مثنوی به پیروی از پنج گنج نظامی سروده است. حافظ نیز در غزل از خواجو اثر پذیرفته است.
۷- ابیات زیر را بخوانید و به پرسشها پاسخ دهید:
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید / مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی (سنایی)
چو او شهر ایران به گشتاسب داد / نیامد تو را هیچ از آن تخت یاد (فردوسی)
الف) مجاز را در بیتهای بالا بیابید و معنای حقیقی و غیرحقیقی هر کدام را مشخص کنید.
– لب و دندان: مجاز از همه وجود / تخت: مجاز از فرمانروایی
ب) نشانههای هجایی و پایههای آوایی بیتها را مشخص کنید.
خط عروض: لَبُ دَندانِ سَنایی هَمِ تُوْحیدِ تُ گویَد / مَگَرَز آتَشِ دوزَخ بُوَدَش رویِ رَهایی (سنایی)
پایههای آوایی | لَ بُ دَن دا | نِ سَ نا یی | ه َ مِ تُوْ حی | دِ تُ گو یَد |
پایههای آوایی | مَ گَ رَز آ | تَ شِ دو زَخ | بُ وَ دَش رو | یِ رَ ها یی |
نشانههای هجایی | UUـ ـ | UU ـ ـ | UUـ ـ | UU ـ ـ |
وزن | فعلاتُن | فعلاتُن | فعلاتُن | فعلاتُن |
خط عروض: چُ او شَهرِ ایران بِ گُشتاسب داد / نَیامد تُ را هیچ زان تخت یاد (فردوسی)
پایههای آوایی | چُ او شَه | رِ ای ران | بِ گُش تا | سب دا د |
پایههای آوایی | نَ یا مَد | تُ را هی | چ زان تَخ | ت یا د |
نشانههای هجایی | Uـ ـ | Uـ ـ | U ـ ـ | Uـ |
وزن | فعولن | فعولن | فعولن | فعل |
آزمون خودسنجی (آموزه ۷)
برای هنبازی در آزمون خودسنجی اینجا را کلیک کنید.