آموزه ششم: مجاز

در بیت:

دختر

بازگردانی: سپاه ایران خشمگین شد و گرد و خاک بلند شد و هر کسی قصد جنگ داشت. / برآشفتن: خشمگین شدن / ساز: قصد

واژه ایران در معنایی غیر از معنای خودش به کار رفته است. ایران، معنایی حقیقی دارد که همان مفهوم کشور ایران وطن و محل زندگی ما است؛ امّا در این بیت معنای واقعی کشورمان ایران مورد نظر نیست؛ بلکه معنایی دیگریعنی سپاه یا مردم ایران مورد نظر شاعر بوده است.

مجاز، کاربرد واژه، در معنای غیرحقیقی آن است. کاربرد کلمات در معنای مجازی در زبان محاوره و گفت وگوی روزانه بسیار است. وقتی می‌گوییم: حوض بزرگ است حوض در معنای اصلی خود به کار رفته است؛ اما هنگامی که می‌گوییم حوض یخ زد منظور آب حوض است؛ به عبارت دیگر واژه حوض را که معنایی حقیقی یا اصلی دارد، به کار برده و آب را که معنای غیرحقیقی آن است، اراده کرده‌ایم.

البته دریافت معنی غیرحقیقی واژه بر اساس علاقه یا پیوند بین آن معنا بامعنای حقیقی به ذهن می‌آید و همچنین لازم است قرینه‌ای در کلام باشد تا معنای غیرحقیقی (مجازی) دریافت شود. علاقه، رابطه و پیوندی است که میان معنای حقیقی و غیرحقیقی یک واژه وجود دارد و قرینه، نشانه‌ای در کلام است که ذهن خواننده را از معنای حقیقی دور می‌سازد و به سوی معنای غیرحقیقی آن سوق می‌دهد.

در جمله بالا حوض در معنای آب به کار رفته و یخ زدن قرینه‌ای است که ما را از معنای اصلی آن دور می‌کند. بین حوض و آب حوض نیز علاقه و پیوندی هست که حوض را گفته‌ایم و آب حوض را اراده کرده‌ایم

وقتی می‌گوییم: ماه، دشت لاله‌ها را روشن کرده بود، منظور از ماه، نور ماه است که قرینه «روشن کردن» ما را از معنای حقیقی ماه به مفهوم غیرحقیقی یعنی نور ماه کشانده است. همچنین بین ماه و نور ماه نیز علاقه و پیوندی است که ما را از لفظ ماه به نور ماه رهنمون می‌سازد.

در مثال: جهان خوردم و کارها راندم. (بیهقی)

جهان در معنای اصلی خود نیست و نعمت‌های جهان منظور است که این کاربرد را از قرینه «خوردن» متوجّه می‌شویم. بین واژه جهان و نعمتهای جهان نیز پیوند وجود دارد.

همچنین در بیت زیر واژ بیت معنی مجازی دارد.

بازگردانی: فرهاد به یاد روی شیرین شعر می‌گفت. مانند آتش تیشه می‌زد و کوه را سوراخ می‌کرد.  / سفتن: سوراخ کردن

معنای حقیقی یا اصلی: کوچکترین واحد کلام موزون و شاعرانه

معنای غیرحقیقی: سخن شاعرانه

چنین کاربردهایی را در سخن شاعرانه و نیز کلام عادی بسیار سراغ داریم، زبان فارسی به طور گسترده از معانی مجازی در ادای مقاصد خویش بهره می‌گیرد.

چرا واژه «بیت» در بیت زیر مجاز است؟ قرینه آن چیست؟

به یاد روی شیرین بیت می‌گفت / چو آتش تیشه می‌زد، کوه می‌سفت

در بیت زیر سه واژه در معنای غیرحقیقی یا مجازی به کار رفته‌اند:

بازگردانی: از مردم دشت و مردم شهر فریاد بلند شد. مردم جهان به این خاطر غمگین شدند. / خروش: فریاد / بهر: بهره

واژهمعنای حقیقی (اصلی)معنای مجازی (غیرحقیقی )
دشتصحرامردم حاضر در دشت
شهرنام مکان زندگیمردم ساکن در شهر
جهاندنیامردم جهان

در معنای مجازی، گاهی نیز واژه‌ای را به کمک علاقه شباهت، به جای واژه دیگر به کار می‌برند؛ برای مثال، به جای چشم، به دلیل شباهت آن با گل نرگس، می‌گویند نرگس؛ یعنی واژ‌ه ای را به دلیل شباهت به جای واژ‌ه ای دیگر به کار می‌گیرند؛ این گونه کاربرد مجاز، مهم ترین نوع مجاز است:

بازگردانی: غمزه دوست از من غمزده دل می‌طلبد. دوستان دلبر ما چشم سخنگو دارد. / غمزه: اشاره با چشم و ابرو

معنای حقیقی نرگس، گلی با گلبرگهای سفید و معنای غیرحقیقی آن «چشم» است.

هر یک از واژه های زیر را در معنای مجازی به کار ببرید.

الف) خورشید                                                                           ب) شهر

در بیت زیر واژه‌های مجاز را مشخص کنید.

حاجتگه جمله جهان اوست / محراب زمین و آسمان اوست

مجاز
کنایه؛ مجاز؛ استعاره
تفاوت کنایه با مجاز و استعاره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا