آموزه سوم: تشبیه

شاعران و نویسندگان به زبان، نگاه زیباشناسانه دارند. آنها معانی ذهنی خود را با استفاده از آرایش‌های لفظی و معنوی و عناصر علم بیان به اشکال گوناگون به دیگران منتقل می‌کنند و کلام ساده و عادی را به سخنی ادبی و هنری تبدیل می‌کنند؛ برای مثال هنرمند ادیب بارش باران و طلوع خورشید را با چنین عباراتی بیان می‌کند:

از نظر ادبی شیوه‌های گوناگونی برای آفرینش تخیّل و بیان معنا وجود دارد که مهمترین آنها چهار آرایه تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه هستند و آنها را در حوزه علم بیان بررسی می‌کنند.

علم بیان دارای چند شاخه است؟ نام ببرید.تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه

اکنون این جمله را با هم می‌خوانیم:

دانا چو طبله عطار است؛ خاموش و هنرنمای. (گلستان سعدی)

در این نمونه سعدی با همانند کردن دانا و طبله عطار، آن دو را به هم تشبیه کرده است و ویژگی‌های خاموشی و هنرنمایی را در آنها مشترک می‌بیند و این شباهت را برای مخاطب محسوس تر و زیباتر بیان می‌کند. ادّعای همانندی میان دو یا چند چیز را آرایه «تشبیه» می‌نامند. بهره گیری از تشبیه، سخن را خیال انگیز می‌کند.

ادّعای همانندی میان دو یا چند چیز را آرایه ………. می‌نامند. بهره گیری از این آرایه، سخن را ….. می‌کند. – «تشبیه»، خیال انگیز

در بیت زیر هم آرایه تشبیه را مشاهده می‌کنید:

هر تشبیه ریشه در نوع نگاه و تفکّر گوینده دارد و آنچه موجب زیبایی تشبیه می‌شود، وجه شباهتی است که شاعر و نویسنده به آن دست یافته است.

۱- مشبّه: پدیده‌ای است که آن را به پدیده‌ای دیگر مانند می‌کنیم؛ مثل «ایّام گل» در مصراع زیر:

ایاّم گل چو عمر به رفتن شتاب کرد. (حافظ)

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: ایاّم گل / مشبّهٌ به: عمر / ادات تشبیه: چو / وجه شبه: به رفتن شتاب کرد

۲- مشبّهٌ به: پدیده‌ای است که مشبّه را به آن مانند می‌کنیم؛ مثل «گل» در مصراع زیر:‌

تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمی‌آید. (سعدی)

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: تو / مشبّهٌ به: گل / ادات تشبیه: همچون / وجه شبه: ز خندیدن لبت با هم نمی‌آید

۳- وجه شبه: ویژگی یا صفت مشترک میان مشبّه و مشبّهٌ به است که در مشبّهٌ به پررنگتر و آشکارتر است؛ مانند «کریم» در مصراع زیر: گرت ز دست برآید چو نخل باش، کریم  (گلستان سعدی)

بازگردانی: اگر از دستت برمی‌آید مانند خرمابن بخشنده باش. 

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: ت / مشبّهٌ به: نخل / ادات تشبیه: چو / وجه شبه: کریم 

۴- ادات تشبیه: واژه‌ای است که آن را برای بیان شباهت میان دو پدیده به کار می‌بریم. واژه‌های: چو، و «چون»  مثل، مانند، گویی، همچون، به سان، به کردار و… از این دسته‌اند؛ برای مثال «چون» و «وش» در بیت زیر ادات تشبیه‌اند.

پایه‌های اصلی تشبیه: مشبه، مشبه به

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: زبان / مشبّهٌ به: سنگ / ادات تشبیه: چون / وجه شبه: ندارد

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: زبان / مشبّهٌ به: آهن / ادات تشبیه: وش / وجه شبه: ندارد

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: آنچه بجهد از زبان / مشبّهٌ به: آتش / ادات تشبیه: چون / وجه شبه: ندارد

چهار رکن تشبیه را در مثال‌های زیر مشخص می‌کنیم:

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: بلم / مشبّهٌ به: قویی سبکبار / ادات تشبیه: چون / وجه شبه: آرام، به نرمی بر سر کارون همی‌رفت

شب در تمام پنجره‌های پریده رنگ / مانند یک تصوّر مشکوک / پیوسته در تراکم و طغیان بود. (فروغ فرخزاد)

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: شب / مشبّهٌ به: یک تصوّر مشکوک / ادات تشبیه: مانند / وجه شبه: در تراکم و طغیان بود

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: او / مشبّهٌ به: باران / ادات تشبیه: به شیوه / وجه شبه: پر از طراوت تکرار بود

ادات تشبیه: همچون، چون، چونان، مثل، مانند، به سان، سا، آسا، شبیه، نظیر، همانند، به کردار، وار، گون، فش، مانستن، وش، به شیوه و … .

تشبیه را بر اساس این چهار پایه می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: گسترده و فشرده.

الف) گسترده

از میان رکن‌های تشبیه، ذکر مشبّه و مشبّه به ضروری است؛ امّا وجه شبه و ادات تشبیه را می‌توان حذف کرد. به تشبیهی که چهار رکن یا سه رکن را در خود داشته باشد، تشبیه گسترده می‌گویند؛ نمونه‌های زیر از این نوع هستند:

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: زندگی / مشبّهٌ به: آتشگهی دیرنده / ادات تشبیه: ندارد / وجه شبه: پا برجاست

در شعر بالا سه رکن تشبیه وجود دارد و ادات تشبیه حذف شده است.

● از میان پایه‌‌های تشبیه ذکر …………… و ……………….. ضروری است. پاسخ: مشبّه – مشبّه به

مثال‌های دیگر:

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: نامت / مشبّهٌ به: لاله، نسترن، سرو / ادات تشبیه: چون، مثل / وجه شبه: سرخ، سپید، سبز می‌ایستد

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: سینه/ مشبّهٌ به: دریا / ادات تشبیه: چون / وجه شبه: گشاده

نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: سینه/ مشبّهٌ به: دریا / ادات تشبیه: چو / وجه شبه: نغمه ساز کردن

در تشبیه‌های بالا هر چهار رکن تشبیه وجود دارد.

ب) تشبیه فشرده (بلیغ)

تشبیهی که فقط دو رکن اصلی یعنی مشبّه و مشبّه به دارد، تشبیه فشرده است. در عبارت:

نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: آفتاب / مشبّهٌ به: چراغ آسمان // نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تو / مشبّهٌ به: چراغ زمین // نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: آفتاب / مشبّهٌ به: چراغ دنیا // نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تو / مشبّهٌ به: چراغ دین

حذف وجه شبه و ادات تشبیه، تشبیه را خلاصه کرده است. به این نوع تشبیه، تشبیه بلیغ نیز می‌گویند. این تشبیه کلام را ادبی تر و زیباتر می‌کند.

تشبیه فشرده گاه به صورت اضافی  (مضاف و مضاف الیه) و گاه به صورت غیر اضافی به کار می‌رود (تشبیه‌های غیراضافی معمولاً به صورت جمله اسنادی هستند)؛ برای مثال:

در مثالهای زیر:

الف) دست از مس وجود چو مردان ره بشوی / تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی (حافظ) // کیمیا: ماده ای که با آن مس را تبدیل به زر می‌کردند.

مس وجود: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: وجود/ مشبّهٌ به: مس // کیمیای عشق: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: عشق / مشبّهٌ به: کیمیا // زر شوی: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: «ی» در «شوی» / مشبّهٌ به: زر // چو مردان ره دست بشوی: نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: «ی» در «بشوی» / مشبّهٌ به: مردان ره / ادات تشبیه: چو / وجه شبه: دست بشوی

دست شستن: کنایه از رها کردن و دست برداشتن

بازگردانی: مانند مردان راه، از وجود بی ارزشت (که مانند مس است) دست بردار تا به کیمیای عشق دست یابی و وجودت مانند زر ارزشمند شود.

ب) آتش خشم اوّل در خداوند خشم افتد؛ پس آنگه زبانه به خصم رسد یا نرسد. (گلستان سعدی) // خداوند: صاحب، خصم: دشمن

نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: خشم / مشبّهٌ به: آتش

وجود به مس، عشق به کیمیا و خشم به آتش در ترکیب‌هایی اضافی مانند شده‌اند.

ج) تو سرو جویباری، تو لاله بهاری / تو یار غمگساری، تو حور دلربایی (فرخی سیستانی)

در این بیت نیز معشوق به سرو، لاله و حور تشبیه شده است.

تو سرو جویباری: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تو/ مشبّهٌ به: سرو جویبار // تو لاله بهاری: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تو / مشبّهٌ به: لاله بهار // تو حور دلربایی: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تو / مشبّهٌ به: حور دلربا

چند نمونه دیگر از این نوع تشبیه در ادامه آمده است:

اکسیر عشق؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: عشق / مشبّهٌ به: اکسیر // زر شدم؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: من / مشبّهٌ به:  زر

آیینه آب؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: آب / مشبّهٌ به: آیینه

مادری [مانند] برگ درخت؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: مادر / مشبّهٌ به: برگ درخت // دوستانی [مانند] آب روان؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: دوستان / مشبّهٌ به:  آب روان

تلمیذ بی ارادت [مانند] عاشق بی زر است ؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تلمیذ بی ارادت / مشبّهٌ به: عاشق بی زر // رونده بی معرفت [مانند] مرغ بی پر است؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: رونده بی معرفت / مشبّهٌ به:  مرغ بی پر

گوشزد: نمونه‌هایی مانند «پریوش» یا «فرشته‌خو» اگر به تنهایی بیایند نیز تشبیه به شمار می‌روند. اگر بخواهیم این تشبیه‌ها را گسترش دهیم، این گونه می شود: کسی که مانند پری زیباست یا کسی که خویَش مانند خوی فرشته زیبا ست؛ با این تفاوت که «مشبّه» کل واژه است و وجه شبه نیز سترده شده است؛ مشبّه: پریوش، خوی او / ادات: وش / مشبّه به: پری، خوی فرشته

دانم که بگذرد ز سر جرم من که او /  گرچه پریوش است ولیکن فرشته‌خو ست (حافظ)

تشبیه در ادب پارسی
آموزگاری سعید جعفری
تشبیه
تشبیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا