شاعران و نویسندگان به زبان، نگاه زیباشناسانه دارند. آنها معانی ذهنی خود را با استفاده از آرایشهای لفظی و معنوی و عناصر علم بیان به اشکال گوناگون به دیگران منتقل میکنند و کلام ساده و عادی را به سخنی ادبی و هنری تبدیل میکنند؛ برای مثال هنرمند ادیب بارش باران و طلوع خورشید را با چنین عباراتی بیان میکند:
سخن عادی | سخن ادبی |
باران بارید. | ۱- ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست. ۲- مروارید باران از چشم ابر چکید. ۳-بهاران که شاباش ریزد سپهر / به دامان گلشن ز رگبارها |
خورشید طلوع کرد. | ۱- گل خورشید شکفت. ۲- پادشاه مشرق چهره نمود. ۳- خسرو خاور علم بر کوهساران زد. |
از نظر ادبی شیوههای گوناگونی برای آفرینش تخیّل و بیان معنا وجود دارد که مهمترین آنها چهار آرایه تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه هستند و آنها را در حوزه علم بیان بررسی میکنند.
● علم بیان دارای چند شاخه است؟ نام ببرید. – تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه
اکنون این جمله را با هم میخوانیم:
دانا چو طبله عطار است؛ خاموش و هنرنمای. (گلستان سعدی)
در این نمونه سعدی با همانند کردن دانا و طبله عطار، آن دو را به هم تشبیه کرده است و ویژگیهای خاموشی و هنرنمایی را در آنها مشترک میبیند و این شباهت را برای مخاطب محسوس تر و زیباتر بیان میکند. ادّعای همانندی میان دو یا چند چیز را آرایه «تشبیه» مینامند. بهره گیری از تشبیه، سخن را خیال انگیز میکند.
طبله: شیشه عطر
● ادّعای همانندی میان دو یا چند چیز را آرایه ………. مینامند. بهره گیری از این آرایه، سخن را ….. میکند. – «تشبیه»، خیال انگیز
در بیت زیر هم آرایه تشبیه را مشاهده میکنید:
صد هزاران دام و دانه است ای خدا / ما چو مرغان حریص بی نوا (مولوی)
هر تشبیه ریشه در نوع نگاه و تفکّر گوینده دارد و آنچه موجب زیبایی تشبیه میشود، وجه شباهتی است که شاعر و نویسنده به آن دست یافته است.
تشبیه چهار پایه یا رکن دارد:
۱- مشبّه: پدیدهای است که آن را به پدیدهای دیگر مانند میکنیم؛ مثل «ایّام گل» در مصراع زیر:
ایاّم گل چو عمر به رفتن شتاب کرد. (حافظ)
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: ایاّم گل / مشبّهٌ به: عمر / ادات تشبیه: چو / وجه شبه: به رفتن شتاب کرد
۲- مشبّهٌ به: پدیدهای است که مشبّه را به آن مانند میکنیم؛ مثل «گل» در مصراع زیر:
تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمیآید. (سعدی)
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: تو / مشبّهٌ به: گل / ادات تشبیه: همچون / وجه شبه: ز خندیدن لبت با هم نمیآید
۳- وجه شبه: ویژگی یا صفت مشترک میان مشبّه و مشبّهٌ به است که در مشبّهٌ به پررنگتر و آشکارتر است؛ مانند «کریم» در مصراع زیر: گرت ز دست برآید چو نخل باش، کریم (گلستان سعدی)
بازگردانی: اگر از دستت برمیآید مانند خرمابن بخشنده باش.
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: ت / مشبّهٌ به: نخل / ادات تشبیه: چو / وجه شبه: کریم
۴- ادات تشبیه: واژهای است که آن را برای بیان شباهت میان دو پدیده به کار میبریم. واژههای: چو، و «چون» مثل، مانند، گویی، همچون، به سان، به کردار و… از این دستهاند؛ برای مثال «چون» و «وش» در بیت زیر ادات تشبیهاند.
پایههای اصلی تشبیه: مشبه، مشبه به
این زبان چون سنگ و هم آهن وش است / و آنچه بجهد از زبان، چون آتش است (مولوی)
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: زبان / مشبّهٌ به: سنگ / ادات تشبیه: چون / وجه شبه: ندارد
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: زبان / مشبّهٌ به: آهن / ادات تشبیه: وش / وجه شبه: ندارد
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: آنچه بجهد از زبان / مشبّهٌ به: آتش / ادات تشبیه: چون / وجه شبه: ندارد
چهار رکن تشبیه را در مثالهای زیر مشخص میکنیم:
بلم آرام چون قویی سبکبار / به نرمی بر سر کارون همیرفت (فریدون توللی)
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: بلم / مشبّهٌ به: قویی سبکبار / ادات تشبیه: چون / وجه شبه: آرام، به نرمی بر سر کارون همیرفت
شب در تمام پنجرههای پریده رنگ / مانند یک تصوّر مشکوک / پیوسته در تراکم و طغیان بود. (فروغ فرخزاد)
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: شب / مشبّهٌ به: یک تصوّر مشکوک / ادات تشبیه: مانند / وجه شبه: در تراکم و طغیان بود
و او به شیوه باران پر از طراوت تکرار بود. (سهراب سپهری)
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: او / مشبّهٌ به: باران / ادات تشبیه: به شیوه / وجه شبه: پر از طراوت تکرار بود
ادات تشبیه: همچون، چون، چونان، مثل، مانند، به سان، سا، آسا، شبیه، نظیر، همانند، به کردار، وار، گون، فش، مانستن، وش، به شیوه و … .



انواع تشبیه از نظر پایهها (ارکان)
تشبیه را بر اساس این چهار پایه میتوان به دو دسته تقسیم کرد: گسترده و فشرده.
الف) گسترده
از میان رکنهای تشبیه، ذکر مشبّه و مشبّه به ضروری است؛ امّا وجه شبه و ادات تشبیه را میتوان حذف کرد. به تشبیهی که چهار رکن یا سه رکن را در خود داشته باشد، تشبیه گسترده میگویند؛ نمونههای زیر از این نوع هستند:
زندگی آتشگهی دیرنده پا برجاست / گر بیفروزیش، رقص شعله اش در هر کران پیداست / ور نه، خاموش است و خاموشی گناه ماست. (سیاوش کسرایی)
// دیرنده: ماندگار ، افروختن: روشن کردن
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: زندگی / مشبّهٌ به: آتشگهی دیرنده / ادات تشبیه: ندارد / وجه شبه: پا برجاست
در شعر بالا سه رکن تشبیه وجود دارد و ادات تشبیه حذف شده است.
● از میان پایههای تشبیه ذکر …………… و ……………….. ضروری است. پاسخ: مشبّه – مشبّه به
مثالهای دیگر:
نامت در چشمانم / چون لاله، سرخ / چون نسترن، سپید / و مثل سرو، سبز میایستد. (منوچهر آتشی)
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: نامت / مشبّهٌ به: لاله، نسترن، سرو / ادات تشبیه: چون، مثل / وجه شبه: سرخ، سپید، سبز میایستد
سینه باید گشاده چون دریا / تا کند نغمهای چو دریا ساز (هوشنگ ابتهاج)
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: سینه/ مشبّهٌ به: دریا / ادات تشبیه: چون / وجه شبه: گشاده
نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: سینه/ مشبّهٌ به: دریا / ادات تشبیه: چو / وجه شبه: نغمه ساز کردن
در تشبیههای بالا هر چهار رکن تشبیه وجود دارد.
ب) تشبیه فشرده (بلیغ)
تشبیهی که فقط دو رکن اصلی یعنی مشبّه و مشبّه به دارد، تشبیه فشرده است. در عبارت:
ای مهتر، آفتاب چراغ آسمان است و تو چراغ زمینی، آفتاب چراغ دنیاست، تو چراغ دینی. (کشف الاسرار میبدی) / مهتر: بزرگوار
نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: آفتاب / مشبّهٌ به: چراغ آسمان // نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تو / مشبّهٌ به: چراغ زمین // نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: آفتاب / مشبّهٌ به: چراغ دنیا // نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تو / مشبّهٌ به: چراغ دین
حذف وجه شبه و ادات تشبیه، تشبیه را خلاصه کرده است. به این نوع تشبیه، تشبیه بلیغ نیز میگویند. این تشبیه کلام را ادبی تر و زیباتر میکند.
تشبیه فشرده گاه به صورت اضافی (مضاف و مضاف الیه) و گاه به صورت غیر اضافی به کار میرود (تشبیههای غیراضافی معمولاً به صورت جمله اسنادی هستند)؛ برای مثال:
کیمیای سعادت (اضافی) سعادت، کیمیا است. (غیراضافی)
در مثالهای زیر:
الف) دست از مس وجود چو مردان ره بشوی / تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی (حافظ) // کیمیا: ماده ای که با آن مس را تبدیل به زر میکردند.
مس وجود: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: وجود/ مشبّهٌ به: مس // کیمیای عشق: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: عشق / مشبّهٌ به: کیمیا // زر شوی: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: «ی» در «شوی» / مشبّهٌ به: زر // چو مردان ره دست بشوی: نوع تشبیه: گسترده / مشبّه: «ی» در «بشوی» / مشبّهٌ به: مردان ره / ادات تشبیه: چو / وجه شبه: دست بشوی
دست شستن: کنایه از رها کردن و دست برداشتن
بازگردانی: مانند مردان راه، از وجود بی ارزشت (که مانند مس است) دست بردار تا به کیمیای عشق دست یابی و وجودت مانند زر ارزشمند شود.
ب) آتش خشم اوّل در خداوند خشم افتد؛ پس آنگه زبانه به خصم رسد یا نرسد. (گلستان سعدی) // خداوند: صاحب، خصم: دشمن
نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: خشم / مشبّهٌ به: آتش
وجود به مس، عشق به کیمیا و خشم به آتش در ترکیبهایی اضافی مانند شدهاند.
ج) تو سرو جویباری، تو لاله بهاری / تو یار غمگساری، تو حور دلربایی (فرخی سیستانی)
در این بیت نیز معشوق به سرو، لاله و حور تشبیه شده است.
تو سرو جویباری: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تو/ مشبّهٌ به: سرو جویبار // تو لاله بهاری: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تو / مشبّهٌ به: لاله بهار // تو حور دلربایی: نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تو / مشبّهٌ به: حور دلربا
حور: زن بهشتی
چند نمونه دیگر از این نوع تشبیه در ادامه آمده است:
گویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرد؟ / اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم (سعدی)
اکسیر عشق؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: عشق / مشبّهٌ به: اکسیر // زر شدم؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: من / مشبّهٌ به: زر
زر: طلا
نگارش دهد گلبُن جویبار / در آیینه آب رخسارها (علّامه طباطبایی)
آیینه آب؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: آب / مشبّهٌ به: آیینه
گلبُن: بوته گل
مادری دارم بهتر از برگ درخت/ دوستانی بهتر از آب روان / و خدایی که در این نزدیکی است. (سهراب سپهری)
مادری [مانند] برگ درخت؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: مادر / مشبّهٌ به: برگ درخت // دوستانی [مانند] آب روان؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: دوستان / مشبّهٌ به: آب روان
تلمیذ بی ارادت عاشق بی زر است و رونده بی معرفت مرغ بی پر (گلستان سعدی)
تلمیذ بی ارادت [مانند] عاشق بی زر است ؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: تلمیذ بی ارادت / مشبّهٌ به: عاشق بی زر // رونده بی معرفت [مانند] مرغ بی پر است؛ نوع تشبیه: فشرده / مشبّه: رونده بی معرفت / مشبّهٌ به: مرغ بی پر
تلمیذ: شاگرد / رونده: سالک، رهرو / معرفت: شناخت
گوشزد: نمونههایی مانند «پریوش» یا «فرشتهخو» اگر به تنهایی بیایند نیز تشبیه به شمار میروند. اگر بخواهیم این تشبیهها را گسترش دهیم، این گونه می شود: کسی که مانند پری زیباست یا کسی که خویَش مانند خوی فرشته زیبا ست؛ با این تفاوت که «مشبّه» کل واژه است و وجه شبه نیز سترده شده است؛ مشبّه: پریوش، خوی او / ادات: وش / مشبّه به: پری، خوی فرشته
دانم که بگذرد ز سر جرم من که او / گرچه پریوش است ولیکن فرشتهخو ست (حافظ)
◙ در بیت زیر چند تشبیه دیده می شود؟
ای کیومرثبقا پادشه کسریعدل / وی منوچهرلقا خسرو افریدونفر
پاسخ: ۴ تشبیه (کیومرثبقا، کسریعدل، منوچهرلقا، افریدونفر)






