آموزه دهم: زبان و ادبیات فارسی در سده های پنجم و ششم

تلاش شاعران ایران از قرن سوم تا میانۀ قرن پنجم، موجب شد زبان و ادب فارسی در شرق و شمال شرق، یعنی ماوراءالنّهر، خراسان و سیستان گسترش یابد. عوامل مهم پیشرفت و گسترش زبان و ادبیات فارسی در این دوره عبارت‌اند از:

سبک

● عوامل مهم پیشرفت و گسترش زبان و ادبیات فارسی در سده‌های پنجم و ششم چیست؟ گرایش شاهان در جلب عالمان و ادیبان به دربار؛ لشکرکشی‌ها و فتوحات غزنویان؛ /  توسعۀ مدارس و مراکز تعلیم.

در این دوره پدیده‌های عمدۀ دیگری نیز برای زبان فارسی رخ نموده است، از جمله:

◙ گسترش فارسی دری و آمیزش آن با کلمات و لغات نواحی مرکزی و غربی ایران؛

◙ درآمیختن زبان فارسی با لغات زبان عربی؛

◙ آمیختگی با واژه‌ها، نام‌ها و لقب‌های غیر رایج در عصر غزنوی و سلجوقی.

هر چه زمان می‌گذشت، آمیختگی زبان فارسی با واژگان عربی بیشتر می‌شد؛ زیرا در مدارس آن عهد، عمدتا تحصیل علوم دینی و ادبی، میسّر بود؛ به همین سبب شاعران و ادیبان، بیش از هر چیز با زبان و ادبیات عربی آشنا می‌شدند.

● چرا در سده‌های پنجم و ششم آمیختگی زبان فارسی با واژگان عربی بیشتر می‌شد؟ – زیرا در مدارس آن عهد، عمدتا تحصیل علوم دینی و ادبی، میسّر بود.

رویداد مهم دیگر این دوره، نشر و گسترش زبان فارسی در هندوستان و آسیای صغیر، یعنی در نواحی شرقی و غربی بیرون از ایران بود. زبان فارسی در پی لشکرکشی‌های متعدّد محمود غزنوی، و جانشینان او، به هندوستان راه یافت و در اندک زمانی در میان هندوان نه تنها زبان سیاسی و نظامی، بلکه زبانی مقدّس قلمداد گردید.

●رویداد مهم سده‌های پنجم و ششم، نشر و گسترش زبان فارسی در …… و ….. بود. – هندوستان، آسیای صغیر

● چرا زبان فارسی به هندوستان راه یافت؟‌ – در پی لشکرکشی‌های متعدّد محمود غزنوی، و جانشینان او، به هندوستان راه یافت.

با نگاهی گذرا به شعر این دوره، درمی‌یابیم:

تا حدود نیمۀ دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم، شعر پارسی همچنان تحت تأثیر سبک دورۀ سامانی و غزنوی است؛ یعنی سخن شاعرانی چون ناصر خسرو قبادیانی یادآور سروده‌های سخنوران قرن چهارم است. گروهی از شاعران این دوره، در عین تقلید از پیشینیان، هر یک ابتکارات و نوآوری‌هایی دارند که باعث دگرگونی و تحوّل در سبک سخن فارسی شد.

● تا حدود نیمۀ دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم، شعر پارسی همچنان تحت تأثیر سبک ……. و ……. است. – دورۀ سامانی، غزنوی

موضوع قابل توجّه در شعر نیمۀ دوم قرن ششم، علاقه مندی شاعران به سرودن غزلهای لطیف و زیباست. انوری و هم‌سبکان او در آوردن مضامین دقیق در غزل بسیار کوشیدند. تحوّلی که سنایی و انوری در غزل ایجاد کردند، باعث شد که در قرن هفتم، شاعران بزرگی در غزل ظهور کنند و این نوع از شعر فارسی را به اوج برسانند.

در همان حال که شاعران خراسان و سیستان، سرگرم رونق بخشی سبک تازه بودند، در شمال غرب ایران دسته ای از شاعران ظهور کردند که کار آنان در ادب فارسی، تازگی داشت. این دسته که شاعران معروف آذربایجان (خاقانی، نظامی و…) بودند، سبک شعر فارسی را از آنچه در دیگر نواحی ایران یا پیش از آنان رایج بود، متمایز ساختند.

● کدام شاعر از جمله شاعران معروف آذربایجان است؟ – ■ خاقانی  ■ سنایی

مرکز ادبی مهّم دیگری که در نیمۀ دوم قرن ششم، در شکل گیری شیوۀ خاصّی از شعر فارسی مؤثر بود، حوزۀ ادبی فارس و نواحی مرکزی (عراق عَجَم) است. در این حوزۀ ادبی، شاعران و نویسندگان مشهوری در اصفهان، همدان، ری و… ظهور کردند که در تجدید سبک، بسیار تأثیرگذار بودند؛ از جملۀ آنان، جمال الدّین عبدالرّزاق اصفهانی است.

سبک شعر در نیمۀ دوم قرن ششم و اوایل قرن هفتم متحوّل شد و عمدتاً با شیوۀ شاعری پیش از آن، متمایز گردید و مقدمۀ ظهور «سبک عراقی» در شعر فارسی شد.

شعر این دوره از نظر سبک گویندگی و موضوع، تنوّع یافت و در شاخه‌ها و رشته‌هایی همچون مدح، هجو، طنز، وعظ و حکمت، داستان سرایی، تغزّل و حماسه به کار گرفته شد. از ویژگی‌های شعر فارسی در این دوره، تأثیرپذیری برخی از شاعران از ادبیات عرب و مضامین شعری آن است.

شعر این دوره در چه شاخه‌ها و رشته‌هایی به کار گرفته شد؟ – مدح، هجو، طنز، وعظ و حکمت، داستان سرایی، تغزّل و حماسه.

نکتۀ قابل توجه دیگر در شعر این دوره، آن است که برخی از شاعران از مدح شاهان و انتساب به دربارها پرهیز می‌کردند. ناصرخسرو، از شاعران آغاز این دوره، به سبب پایبندی به اعتقادات خاصّ دینی از دربارها کناره می‌گرفت. پس از او، سنایی هم  که ابتدا مدیحه گوی بود، در دورۀ دوم از حیات شعری خود، به سیر و سلوک معنوی پرداخت.

● نام دو شاعر را یاد کنید که از مدح شاهان و انتساب به دربارها پرهیز می‌کردند؟ – ناصرخسرو، سنایی.

تحوّل روحی و معنوی سنایی، آغازی برای دگرگونی عمیق در شعر فارسی گردید؛ آن چنان که به پیروی از وی بسیاری از شاعران به تصوّف و عرفان روی آوردند و شاعران بزرگی چون عطّار و مولوی ظهور کردند. با خروج شعر از دربارها و ورود آن به خانقاه‌ها دامنۀ موضوعات آن، گسترش یافت و بر سادگی بیان، قدرت عواطف، عمق افکار و اندیشه‌هایی که موضوع شعر پارسی بود، افزوده شد و خانقاه‌ها در شمار پشتیبانان و پناهگاه‌های شعر فارسی درآمدند.

حکمت و دانش و اندیشه‌های دینی نیز در شعر این دوره، تأثیری عمیق بخشید و جزئی از مضامین شعری شد. بدبینی شاعران نسبت به دنیا و بریدن از آن، شکایت از روزگار، بیان ناخرسندی فرزانگان از اوضاع زمانۀ خویش و طرح نابسامانی‌های اجتماعی از مضامین برجستۀ شعر این دوره است.

● دو مورد از مضامین برجسته شعر این دوره را نام ببرید. حکمت و دانش و اندیشه‌های دینی. بدبینی شاعران نسبت به دنیا. شکایت از روزگار. بیان ناخرسندی فرزانگان از اوضاع زمانۀ خویش. طرح نابسامانی‌های اجتماعی.

این دوره، یکی از مهم ترین دوره‌های کمال و گسترش نثر پارسی است. در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم، نثر پارسی تازه ظهور کرده بود و  با همۀ پیشرفت‌هایی که داشت هنوز در آغاز راه بود. در نیمۀ قرن پنجم با دورۀ بلوغ آن مواجه می‌شویم و در قرن ششم و اوایل قرن هفتم آن را در حال پختگی و کمال می‌یابیم.

در این دوره، تألیف کتاب در موضوع‌های گوناگون علمی رواج یافت و نثر ساده به کمال رسید و نثر مصنوع هم رایج شد.

● در چه سده ای نثر ساده به کمال رسید و نثر مصنوع هم رایج شد؟ – در سده‌های پنجم و ششم.

از دیگر مسائلی که در تاریخ نثر این دوره اهمّیت دارد، توجّه نویسندگان به فارسی نویسی است که عمده ترین دلایل آن عبارت‌اند از:

۱- گسترش عرفان و تصوّف؛

۲- شکل گیری دولت سلجوقی و بهره گیری از دبیران و نویسندگان تربیت یافته در خراسان و عراق؛ چنان که کمتر، نامه و منشور و فرمانی به زبان عربی نگاشته می‌شد و بدین سان مجموعه‌های مشهوری از متون نثر پارسی پدید آمد.

● دو دلیل عمده توجّه نویسندگان به فارسی نویسی در این دوره چیست؟گسترش عرفان و تصوّف و شکل گیری دولت سلجوقی و بهره گیری از دبیران و نویسندگان تربیت یافته در خراسان و عراق.

در این دوره، از دیدِ سبک نثر پارسی به شیوۀ دیگری از نثر می‌رسیم که می‌توان آن را نثر موزون نامید. ویژگی اصلی نثر موزون به کارگیری سجع است. سجع در نثر مانند قافیه در شعر است؛ بنابر این، نثر موزون یا آهنگین با بهره گیری از جمله‌های کوتاه، خود را به شعر نزدیک می‌کند.

خواجه عبدالله انصاری این شیوۀ نثر را به کمال رساند؛ آن چنان که می‌توان آثار وی را سرآمد همۀ نثرهای موزون فارسی شمرد. نمونه ای از این نثر را می‌خوانیم:

● چه کسی نثر موزون را به کمال رساند؟ – خواجه عبدالله انصاری

● ویژگی اصلی نثر موزون چیست؟  – به کارگیری سجع.

قلمرو زبانی: کریم: بخشنده / عطا: دهش، احسان / حکیم: دانا / صمد: بی نیاز / ادراک: فهم / خلق: آفریده / احد: یکتا / خالق: آفریننده / قادر: توانا / سزا: سزاوار / صفا: پاکی / هوا: هوس / ضیا: روشنایی / بِه: بهتر / کِه: کوچک / مِه: بزرگ. / قلمرو ادبی: پایه‌های سجع: بخشندۀ عطا، پوشندۀ خطا – جدا، بی همتا، راه نما، سزا -صفا، هوا، ضیا – دِه، بِه، کِه، مِه.

نمونۀ دیگر از نثر موزون که تحت تأثیر خواجه عبدالله نوشته شد، کتاب تفسیر «کشف الاسرار و عُدّه الابرار» ابوالفضل مِیبُدی است:

قلمرو زبانی: خواندن: صدا کردن / کردگار: آفریدگار / بنده نواز: کسی که بنده اش را نوازش می کند / آمرزگار: بخشاینده / معبود: پرستیده، کسی که پرستش می شود / مُجیب: برآورنده / قلمرو ادبی: پایه‌های سجع: پرستید، خوانید، دانید – آفریدگار، آمرزگار

پس از نثر موزون، به شیوۀ دیگری می‌رسیم که نثر فنی نام دارد. منظور از نثر فنی، آوردن آرایه‌های ادبی فراوان، امثال و اشعار گوناگون از عربی و پارسی و اصطلاحات علمی است. دورۀ رواج این گونه نثر، قرن ششم هجری است و نخستین نمونۀ آن، کتاب «کلیله و دمنه» از ابوالمعالی نصرالله منشی است که (در سال ۵۳۶ هـ.ق.) در اواسط نیمۀ اوّل قرن ششم تألیف شد:

● نخستین نمونۀ نثر فنی چه کتابی است؟‌ این کتاب از آن چه کسی است؟ -«کلیله و دمنه» از ابوالمعالی نصرالله منشی است.

منظور از نثر فنی چیست؟‌ – آوردن آرایه‌های ادبی فراوان، امثال و اشعار گوناگون از عربی و پارسی و اصطلاحات علمی است.

قلمرو زبانی: را: اضافه گسسته (فرزندان او)/ دررسیدن: بزرگ شدند / حرفت: پیشه / اعراض نمودن: روی گرداندن / موعظت: پند / ملامت: سرزنش / اثنای: میان / جویان: جوینده، خواهان / رتبت: جاه و مقام / خصلت: خوی / طالب: خواهان / فراخی: گشادگی / معیشت: روزی / رفعت: بلندی / منزلت: جاه و مقام / ثواب: پاداش / وسیلت: وسیله / اغراض: ج غرض، هدف / اَلفَغدن: گرد آوردن / وجه: شکل

۱- از میان رفتن لغات مهجور فارسی نسبت به سبک خراسانی؛

۲- فراوانی ترکیبات نو؛

۳- کاهش سادگی و روانی کلام و حرکت به سوی دشواری متون؛

۴- ورود لغات زبان ترکی و مغولی به زبان فارسی.

۱- رواج و اوج‌گیری بیشتر قالب‌های شعری، به ویژه غزل و مثنوی؛

۲- رواج داستان‌سرایی و منظومه‌های داستانی؛

۳- توجّه بیشتر به آرایه‌های ادبی؛

۴- به کارگیری ردیف‌های فعلی و اسمیِ دشوار در شعر.

۱- ورود اصطلاحات عرفانی؛

۲- فراوانی وعظ و اندرز در شعر؛

۳- فاصله گرفتن غزل از عشق زمینی؛

۴- رواج هجو در شعر؛ (هجو: بدگویی)

۵- رواج حسّ دینی؛

۶- رواج مفاخره، شکایت و انتقاد اجتماعی. (مفاخره: نازش، فخرفروشی)

۱- استفاده از آرایه‌های ادبی؛ مانند: موازنه، سجع، مراعات نظیر، تشبیه و …؛

۲- حذف افعال به قرینه؛

۳- کاربرد لغات مهجور عربی، ترکی و مغولی و اصطلاحات علمی و فنّی؛

۴- رواج نثر داستانی، تمثیلی و عرفانی؛

۵- آوردن مترادف‌ها و توصیف‌های فراوان؛

۶- کاربرد آیات، احادیث و اشعار در متن؛

۷- استفاده از ترکیبات دشوار.

برخی از آثار منثور این دوره عبارت‌اند از:

قابوسنامه، تاریخ بیهقی، چهارمقالۀ نظامی عروضی، مقامات حمیدی، کلیله و دمنه

چنین آورده‌اند که نصر بن احمد که واسطۀ عِقدِ آل سامان بود و اوج دولت آن خاندان، ایّامِ مُلکِ او بود، و اسباب تمنّع و علل ترَفّع در غایت ساختگی بود؛ خزاین آراسته و لشکر جرّار و بندگان فرمانبردار. زمستان به دارالمُلک بخارا مقام کردی و تابستان به سمرقند رفتی یا به شهرهای خراسان.

قلمرو زبانی: آورده‌اند: نقل کرده اند / واسطۀ عِقدِ: گران‌بهاترین گوهر گردن‌بند / آل سامان: سامانیان / مُلکِ: پادشاهی / تمنّع: استواری و چیرگی / علل: علت ها / ترَفّع: برتر بودن / غایت: نهایت / ساختگی: آمادگی (کاربرد کهن) / خزاین: گنجینه ها / جرّار: انبوه / دارالمُلک: پایتخت / مقام کردی: اقامت می کرد / حذف فعل به قرینه: خزاین آراسته بود و … فرمانبردار بودند. / کاربرد واژگان عربی: عِقدِ آل، دولت، ایّامِ مُلکِ، اسباب تمنّع، علل ترَفّع / کاربرد تاریخی دستور: کردی (می کرد)، رفتی(می رفت)

قلمرو ادبی: نصر بن احمد واسطۀ بود: تشبیه (نصربن احمد مانند گوهر گردن بند بود) / عِقدِ آل سامان: اضافه تشبیهی

برگه آموزگاری و تدریس
تدریس خصوصی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا