الدرس الرابع: التعایش السلمیّ

إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً واحِدَهً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ. برو به درس سوم

بی گمان این امّت شماست؛ امّتی یگانه و من پروردگارتان هستم، پس مرا بپرستید.

الدرس الرابع: التعایُشُ السِّلمیُّ

لَقَد کانَتْ رِسالَهُ الْإسلامِ عَلَی مَرِّ الْعُصورِ قائِمَهً عَلَی أَساسِ الْمَنطِقِ وَ اجْتِنابِ أَیِّ إساءَهٍ؛

همانا رسالت اسلام در گذر زمان بر منطق و دوری از هر گونه بدی کردن استوار بوده است.

فَإنَّ اللّٰهَ یَقولُ: ﴿ وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَلَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ ﴾

یزدان می‌گوید: و نیکی و بدی برابر نیستند؛ [بدی را] به گونه ای که بهتر است دفع کن که آنگاه کسی که میان تو و او دشمنی هست، گویی دوستی صمیمی می شود.

إنَّ الْقُرآنَ یَأمُرُ الْمُسلِمینَ ألَّا یَسُبّوا مَعبوداتِ الْمُشرِکینَ وَ الْکُفّارِ.

قرآن به مسلمانان می‌فرماید که بت‌های (خدایان) مشرکان و بی دینان را دشنام ندهند.

فَهوَ یَقولُ: وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ …

قرآن می‌گوید: کسانی را که به جای فرامی‌خوانند دشنام ندهید؛ که به خداوند دشنام دهند ……..

اَلْإسلامُ یَحتَرِمُ الْأَدیانَ الْإلٰهیَّهَ؛ ﴿ قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشرِکَ بِهِ شَیئًا ﴾

اسلام دین­های الهی را گرامی می­دارد. بگو ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که: جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را هنباز و شریک او قرار ندهیم؛

یُؤَکِّدُ الْقُرآنُ عَلَی حُرّیَّهِ الْعَقیدَهِ: ﴿ لا إکراهَ فِی الدّینِ

قرآن بر آزادی اندیشه تأکید دارد: هیچ اجباری در دین نیست.

لا یَجوزُ الْإصرارُ عَلَی نِقاطِ الخِلافِ وَ علَیَ العُدوانِ، لِأنَّهُ لا ینَتفَعُ بهِ أحَدٌ؛

پافشاری بر نقاط اختلافی و بر دشمنی جایز نیست؛ زیرا هیچ کس از آن سود نمی‌برد.

وَ علَی کُلِّ الناّسِ أَن یَتَعایَشوا مَعَ بَعضِهِم تَعایُشاً سِلْمیّاً، مَعَ احْتِفاظِ کُلٍّ مِنهُم بِعَقائِدِهِ؛

باید همۀ مردم با نگاه داشتن عقیده خودشان با یکدیگر همزیستی مسالمت­آمیز داشته باشند،

﴿ لِأنَّهُ کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴾

زیرا هر گروهی به آنچه دارد دلخوش است.

اَلْبِلادُ الْإسلامیَّهُ مَجموعَهٌ مِنَ الشُّعوبِ الْکَثیرَهِ، تَختَلِفُ فی لُغاتِها وَ أَلْوانِها.

سرزمین‌های اسلامی مجموعه‌ای از ملت‌های بسیار است که در زبان­هایشان و رنگ­پوست­شان با یکدیگر اختلاف دارند.

قالَ اللّٰهُ تَعالَی: یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثَىٰ وَ جَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ

خداوند والا فرموده است: ای مردم، ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را ملّت‌ها و قبیله‌ها گردانیدیم تا همدیگر را بشناسید. همانا بهترین شما نزد خداوند پرهیزکارترین شماست.

یَأْمُرُنا الْقُرآنُ بِالْوَحدَهِ. قرآن ما را به همبستگی فرامی­خواند.

﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا﴾

همگان به ریسمان ایزدی چنگ زنید و پراکنده نشوید.

یَتَجَلَّی اتِّحادُ الْأمَّهِ الْإسلامیَّهِ فی صُوَرٍ کَثیرَهٍ، مِنهَا اجْتِماعُ الْمُسلِمینَ فی مَکانٍ واحِدٍ فی الْحَجِّ.

همبستگی امت اسلامی در شکل‌های بسیاری جلوه­گر می‌شود؛ از آن جمله گردهمایی مسلمانان در مکان یگانه‌ای در حج است.

اَلْمُسلِمونَ خُمْسُ سُکّانِ الْعالَمِ، یَعیشونَ فی مِساحَهٍ واسِعَهٍ مِنَ الْأرضِ مِنَ الصّینِ إلَی الْمُحیطِ الْأطلَسیِّ.

مسلمانان یک پنجم ساکنان جهان­اند و در سرزمین­های گسترده‌ای از چین تا اقیانوس اطلس می‌زیند.

قالَ الْإمامُ الْخُمَینیُّ قدّس سِرّه: إذا قالَ أَحَدٌ کَلاماً یُفَرّقُ الْمُسلِمینَ، فَاعْلَموا أَنَّهُ جاهِلٌ أَوْ عالِمٌ یُحاوِلُ إیجادَ التَّفرِقَهِ بَینَ صُفوفِ الْمُسلِمینَ.

امام خمینی (گورش پاک باد) گفته است: هر گاه کسی سخنی گفت (بگوید) که مسلمانان را پراکنده می‌سازد، بدانید که او نادان است یا دانایی است که می‌کوشد میان صف‌های مسلمانان پراکندگی پدید آورد.

وَ قالَ قائِدُنا آیَهُ اللّٰهِ الْخامنئیّ: مَن رَأَی مِنکُم أَحَداً یَدعو إلَی التَّفرِقَهِ، فَهُوَ عَمیلُ الْعَدوِّ.

رهبر ما، آیت الله خامنه‌ای گفته است: هر کس از شما فردی را دید که به پراکندگی فرامی‌خواند، او مزدور دشمن است.

saeedjafari
jafarisaeed
لغات درس چهارم عربی دهم مشترک

عَیِّنِ الصَّحیحَ وَ الْخَطَأَ حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ. (درست و نادرست را بر پایه متن درس شناسایی کن.)

۱- یَجوزُ الْإصرارُ عَلی نِقاطِ الْخِلافِ وَ الْعُدوانِ، لِلدِّفاعِ عَنِ الْحَقیقَهِ.  x  (پافشاری بر نقاط اختلافی و دشمنی برای دفاع از حقیقت رواست.)

۲- رِسالَهُ الْإسلامِ قائِمَهٌ عَلی أَساسِ الْمَنطِقِ وَ اجْتِنابِ الْإساءَهِ. √  (رسالت اسلام بر پایه منطق و دوری از بدی کردن استوار است.)

۳- عَلی کُلِّ النّاسِ أَن یَتعایَشوا مَعَ بَعضِهِم تَعایُشاً سِلْمیّاً.  √  (باید همه مردم با یکدیگر همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند.)

۴- لِبَعضِ الشُّعوبِ فَضلٌ عَلَی الْآخَرینَ بِسَبَبِ اللَّونِ. X   (برخی از ملتها بر دیگران به سبب رنگ پوست برتری دارند.)

۵- رُبعُ سُکّانِ الْعالَمِ مِنَ الْمُسلِمینَ. X  (یک چهارم ساکنان جهان مسلمان­اند.)

اِعلَموا

أشکالُ الأفعال (۲)

 در درس گذشته با چند فعل، که «سوم شخص مفرد ماضی» آنها بیش از سه حرف است، آشنا شدید. اکنون با چند فعل دیگر آشنا شوید.

اختَبِر نَفْسَکَ: تَرجِمِ الْأَفعالَ. (خودت را بیازما: فعل‌ها را ترجمه کن.)

ماضی                              مضارع                               امر                                      مصدر                                        باب

تَعامَلَ: دادوستد کرد /  یَتَعامَلُ: دادوستد می‌کند /   تَعامَلْ: دادوستد کن /    تَعامُل: دادوستد کردن   /        تفاعُل

عَلّمَ: یاد داد  /    یُعلّمُ: یاد می‌دهد    /    عَلِّمْ: یاد بده      /     تعلیم: یاد دادن        /         تَفعیل

کاتَبَ: نامه­ نگاری کرد /     یُکاتِبُ: نامه­ نگاری می‌کند/  کاتِبْ: نامه ­نگاری کن  / مُکاتَبَه: نامه ­نگاری کردن   /        مُفاعَلَه

أَجْلَسَ: نشاند  /    یُجْلِسُ: می‌نشاند   /   أَجْلِسْ: بنشان     /        إجلاس: نشاندن     /     إفعال

ثلاثی مزید

در گروه‌های دو نفره شبیه گفت و گوی زیر را در کلاس اجرا کنید.

حوارٌ= گفتگو

(فِی صالَه التّفتیشِ بِالجَمارِکِ) = در سالن بازرسی گمرک
شُرطیُّ الْجَمارِکِ = پلیس گمرکاَلزّائِرَهُ = زیارت کننده
اِجلِبی هذِهِ الْحَقیبَهَ إلی هُنا. = این جامه‌دان را به اینجا بیاور.عَلی عَینی، یا أَخی، وَلکِنْ ما هیَ الْمُشکِلَهُ؟ = به روی چشمم، برادرم، ولی مشکل چیست؟
تَفتیشٌ بَسیطٌ. = بازرسی ساده است.لا بَأَسَ. = اشکالی ندارد.
عفواً؛ لِمَن هذِه الحَقیبَه؟ = ببخشید، این چمدان برای کیست؟لِأُسَرتی. = برای خانواده‌ام.
اِفتَحیها مِنْ فَضلِکِ = خواهشمندم آن را باز کن.تَفَضَّلْ، حَقیبَتی مَفتوحَهٌ لِلتَّفتیشِ. = بفرما، چمدان من برای بازرسی باز است.
ماذا فِی الحَقیبَه؟ = در جامه‌دان چیست؟فُرشاهُ الأسنان وَ المَعجون و المِنشَفَه و المَلابِس. = مسواک، خمیر دندان، حوله و لباس‌.
ما هذا الکِتابُ؟ = این کتاب چیست؟لَیسَ کِتاباً؛ بَلْ دَفْتَرُ الذِّکرَیاتِ. = کتاب نیست، بلکه دفتر خاطرات است.
ما هذِه الحُبوبُ؟ = این قرص‌ها چیست؟حُبوبٌ مُهدّئه، عِندی صُداع. = قرص‌های آرام­بخش، من سردرد دارم.
هذِه، غیرُ مَسموحَه. = این­ها غیر مجازند.و لکِن أَنا بِحاجَه إلیها جداً. = ولی من واقعا به آنها نیاز دارم.
لا بَأسَ. = اشکالی ندارد.شُکراً = سپاس
اجمَعیها وَ اذهَبی. = آنها را جمع کن و برو.فِی أمانِ الله. = خدانگهدار

 1- صالَه: سالن ۲- جَمارِک: گمرک ۳- مِنْ فَضْلِک: لطفاً ۴- ذِکْرَیات: خاطرات

باب ثلاثی مزید
باب ثلاثی مزید
باب ثلاثی مزید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا