الدَّرسُ الثّانی: المَواعِظُ العددیَّهُ مِن رَسولِ اللهِ

ساعتی اندیشیدن بهتر از عبادت هفتاد سال است.

طبیعت

پاداش هفت [چیز] برای بنده در حالی که پس از مرگش در گورش است جاری می‌شود:

هر کس دانشی را یاد داد، یا جویی را روان کرد، یا چاهی را کَند، یا نخلی را کاشت،

یا مسجدی ساخت، یا قرآنی به ارث گذاشت، یا فرزندی به جا نهاد که پس از مرگش برایش آمرزش بخواهد.

خدا مهربانی (رحمت) را صد بخش کرد؛ نود و نه بخش را نزد خودش نگه داشت.

و یک بخش را در زمین فرو فرستاد، از همان بخش، آفریدگان به هم مهربانی می‌کنند.

قطعاً خوراک یک تن برای دو تن بسنده است و خوراک دو تن برای سه چهار تن بس است،

همه با هم بخورید و پراکنده نشوید؛ زیرا فزونی (برکت) با گروه است.

دو تن از یک تن بهتر و سه تن از دو تن بهتر و چهار تن از سه تن بهتر است؛ شما باید در گروه باشید.

هر کس چهل بامداد برای خدا یکرنگ شود. (پاک شود.) چشمه‌های دانش (حکمت) از دلش بر زبانش آشکار می‌گردد (ظاهر می‌شود).

چهار چیز اندکش بسیار است: مستمندی (فقر)، درد، دشمنی و آتش.

پرستش (نیایش) ده بخش است، نه بخش در جستن [ روزی] حلال است.              

واژگان درس دوم

۱- یَجْری أَجْرُ حَفْرِ البِئرِ لِلْعَبدِ وَ هوَ فی قَبرِهِ بَعدَ مَوتِهِ. √  (پاداش کندن چاه برای بنده، در حالی که پس از مرگش در قبرش است جاری می‌شود.)

۲- أَنْزَلَ اللّهُ تِسعَهً وَ تِسعینَ جُزْءاً مِنَ الرَّحمَهِ لِلْخَلْقِ. ꭓ    (خداوند نود و نه بخش از رحمت را برای مردم فرو فرستاده است.)

۳- اَلْعِبادَهُ عَشَرَهُ أَجزاءٍ، جُزءٌ واحِدٌ فی طَلَبِ الْحَلالِ. ꭓ    (نیایش و بندگی ده بخش است، یک بخش آن در کسب حلال است.)

۴- یَجْری أَجْرُ اسْتِغفارِ الْوَلَدِ لِلْوالِدَینِ بَعدَ مَوتِهِما. √       (پاداش آمرزش خواستن فرزند برای پدر و مادر پس از مرگشان جاری می‌شود.)

۵- إنَّ طَعامَ الإِثْنَینِ لا یَکْفِی الثَّلاثَهَ. ꭓ                        (همانا غذای دو نفر برای سه نفر بس نیست.)

اِعلَموا

اَلْأَعْدادُ مِنْ واحِدٍ إلی مِئَهٍ

عددهای اصلی و ترتیبی

برای دانش افزایی و آشنای با عدد در زبان عربی این جا را کلیک کنید.

برای آگاهی بیشتر از عددهای اصلی در زبان فارسی عربی و انگلیسی این جا را کلیک کنید.

۱- ﴿ ثَلاثینَ لَیله﴾     سی شب

۲- ﴿ سَبعینَ رَجُلاً﴾     هفتاد مرد

۳- سَبعهُ أبوابٍ  هفت در

۴- ستینَ مِسکیناً  شست مسکین

۵- سِتّهِ أیّامٍ  شش روز

۶- مِئهُ حَبّهٍ      یک صد دانه

۷- أحَدَ عَشَر کَوکَباً    یازده ستاره

۸- اِثْنا عَشَرَ شَهْراً      دوازده ماه

saeedjafari
jafarisaeed

در گروه های دو نفره شبیه گفت وگوی زیر را در کلاس اجرا کنید.

حوار= گفتگو

سائِحٌ من إیران= گردشگری از ایرانسائِحٌ من الکویت= گردشگری از کویت
السلام علیکم. = سلام بر شماوَ عَلَیکُمُ السَّلامُ وَ رَحمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ. = و بر شما سلام و رحمت و برکات خداوند.
مَساءَ الْخَیرِ یا حَبیبی. =عصر بخیر ای دوستم.مَساءَ النّورِ یا عَزیزی. = عصر خوش ای عزیزم.
هَلْ حَضرَتُکَ مِنَ الْعِراقِ؟ = آیا جنابعالی عراقی ای؟لا؛ أَنَا مِنَ الْکُوَیتِ. أَ أَنتَ مِن باکِستان؟ = نه من اهل کویتم. آیا تو پاکستانی ای؟
لا؛ أَنا إیرانیٌّ. کَمْ مَرَّهً جِئتَ لِلزّیارهِ؟ = نه؛ من ایرانی ام. چند بار برای زیارت آمدی؟جِئتُ لِلْمَرَّهِ الْأُولی.؛ وَ کَمْ مَرَّهً جِئتَ أَنتَ؟ = برای بار نخست آمدم. تو چند بار آمدی؟
أَنا جِئتُ لِلْمَرَّهِ الثّانیَهِ. = برای بار دوم آمده ام.کَمْ عُمرُکَ؟ = چند سالت است؟
عُمری سِتَّهَ عَشَر عاماً. = من شانزده ساله ام.مِنْ أَیِّ مَدینَهٍ أَنتَ؟ = اهل کدام شهر هستی؟
أَنَا مِنْ مَدینَهِ جویبار فی مُحافَظَهِ مازَندَران. = من اهل شهر جویبار در استان مازندرانم.ما أَجمَلَ غاباتِ مازندران وَ طَبیعَتَها! = چه زیباست جنگل‌های مازندران و طبیعتش!
هَلْ ذَهَبْتَ إلی إیران مِنْ قَبلُ؟! = آیا قبلا به ایران رفته ای؟نَعَم؛ ذَهَبتُ لِزیارَهِ الْمامِ الرِّضا، ثامِنِ أَئِمَّتِنا. = آری، برای زیارت امام رضا (ع) هشتمین اماممان رفته ام.
کَیفَ وَجَدْتَ إیران؟ = ایران را چگونه یافتی؟إنَّ إیران بِلادٌ جَمیلهٌ جِدّاً، وَ الشَّعْبَ الْإیرانیَّ شَعبٌ مِضیافٌ. = ایران کشور بسیار زیبایی است و ملت ایران ملتی مهمان نوازند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا