یکی از نخستین پرسشهایی که هنگام نوشتن، باید به آن پاسخ داد، این است: «درباره چه موضوعی بنویسیم؟» وقتی کسی موضوعی برای نوشتن پیدا نمیکند، به طنز میگوید:«نویسندگان، قبلاً همه چیز را نوشته اند، دیگر موضوعی برای نوشتن نمانده است». یا به قول فردوسی:
سخن هر چه گویم همه گفته اند / برِ باغ دانش، همه رُفته اند
بر: میوه / باغ دانش: اضافه تشبیهی / رُفتن: جارو کردن (بن ماضی: رُفت؛ بن مضارع: روب) / میوه باغ دانش را رفتن: عبارت کنایی
بازگردانی: هر سخنی را که من بخواهم گویم همه را دیگران گفته اند و میوه باغ دانش را یکسره چیده اند و چیزی برای دیگران برای گفتن نگذاشته اند.
اما اگر به اطرافمان نگاه کنیم، موضوعهای فراوانی برای نوشتن میبینیم و بی آنکه به اهمّیت آنها توجه کنیم، میتوانیم فهرستی از آنها را تهیه کنیم؛ مثلِ قلم، دیوار، سقف، گلدان، شهر، درخت، ابر، کاغذ، باران.
هر کدام از این موضوعها اگر چه ساده به نظر میآیند؛ امّا میتوان آنها را گسترش داد و به موضوعهای متنوّع و جذّاب تبدیل کرد.
یکی از روشهای تبدیل موضوع معمولی به نوشته جذّاب، پرسش سازی است. در این روش، ذهن را کاملاً آزاد میگذاریم و درباره «موضوع» مورد نظر پرسشهایی متنوّع میسازیم. مثلاً ا گر موضوعِ نوشته ما «دیوار» است، در نگاهِ اوّل، به نظر میآید نمیتوانیم درباره آن، مطلب زیادی بنویسیم؛ امّا همین که ذهن خود را آزاد میگذاریم و پرسشهایی درباره آن طرح میکنیم، کم کم گرههای ذهنی ما گشوده میشود و عرصه نوشتن، گسترش مییابد.
گاهی پس از طرح چند پرسش درباره موضوع، احساس میکنیم دیگر پرسشی نداریم؛ مثلاً درباره موضوع «دیوار»، نخست پرسشهای زیر، به ذهن میرسد:
■ جنس دیوار از چیست؟
■ اندازه و ارتفاع دیوار چقدر است؟
■ دیوار چه رنگی است؟
■ چرا خانه دیوار دارد؟
■ دیوارهای مشهور دنیا کدام اند؟
اگر در طرح پرسشهای بیشتر به بن بست رسیدیم، باید سعی کنیم با شگردهایی خود را از این بند، رها سازیم و راهی برای گسترش موضوع بیابیم. راههایی از این قبیل، به شکوفایی ذهن، گسترش پرسشها و گشودن گره ذهنی کمک میکنند:
اگر در طرح پرسشهای بیشتر به بن بست رسیدیم، با چه شگردهایی خود را از این بند، رها سازیم و راهی برای گسترش موضوع بیابیم؟ – بارش فکری؛ اگرنویسی؛ گُزین گفتهها
شگرد: فن
الف) بارش فکری
در این روش، اوّلین گام ایجاد فرصت برای فکرکردن و معناسازی است و فکر، کاملاً آزاد و رهاست. گام دوم، کشف روابط میان اشیا و پدیدههاست. بدین سان، خلق و آفرینش آسان میشود و پرسشها در ذهن و زبان، جاری میگردد. مثلاً موضوع دیوار، چنین مفاهیمی را به ذهن میآورد:

سپس از میان این موضوعها و مفاهیم، یکی را برمیگزینیم و درباره آن مفهوم، پرسشهای جدیدی میسازیم؛ مثلاً برای مفهوم «فاصله» پرسشهای زیر را طرح میکنیم:
■ آیا هر فاصله ای را میتوان دیوار دانست؟
■ چه دیوارهایی وجود دارد که نمیتوان آنها را دید؟
■ چگونه تنبلی میتواند دیواری بین آدمی و موفّقیتش باشد؟
■ قهر، نفرت، بدبینی، حسادت و… هریک میتوانند دیوار باشند؟
بارش فکر چیست؟ – نخست می بینیم که موضوع ما چه مفاهیمی را به ذهن می آورد سپس برای مفاهیم تازه پرسشهایی را طرح می کنیم.
ب) اگرنویسی:
بهره گیری از «اگر»، ذهن را در فضای بیکران رها میسازد تا بتواند موضوع را در حالتها و موقعیتهای گوناگون تصوّر کند و برای آن، دست به آفرینش بزند. در حقیقت، به کارگیری «اگر» به ذهن ما امکان میدهد که خود را در پهنه وسیعی از مفاهیم و موضوعها ببیند و آسانتر به پرسش و انتخاب بپردازد؛ مثال:
■ اگر در دنیا دیواری وجود نداشت، چه میشد؟
■ اگر دیوارها میتوانستند حرف بزنند، چه میگفتند؟
■ اگر دور هر شهر دیواری کشیده بودند، چه میشد؟
■ اگر دیوارها متحرّک بودند، چه میشد؟
■ اگر …
اگرنویسی چیست؟ – طرح کردن پرسشهایی که با «اگر» آغاز می شود.
پ) گُزین گفتهها:
با بهره گیری از سخنان ناب و برگزیده مشاهیر، آیات، احادیث، سخنان حکمت آمیز، ضرب المثلها، شعرها و کنایات که درباره موضوع گفته شده است، میاندیشیم و پرسشهای دیگری طرح میکنیم؛ مثال:
■ آیا همه دیوارها موش دارند؟
■ آیا همه دیوارها گوش دارند؟
■ چرا گاهی به در میگوییم تا دیوار بشنود؟
■ برای چه دیوار بعضیها کوتاه است؟
■ خاری که بالای دیوار میروید، چه جایگاهی دارد؟
■ منظور سهراب سپهری از مصراع «بی گمان در دهِ بالادست، چینهها کوتاه است!» چیست؟
گزین گفته چیست؟ – سخنان ناب و برگزیده مشاهیر، آیات، احادیث، سخنان حکمت آمیز، ضرب المثلها، شعرها و کنایات.
ملاحظه کردید که برای پرورش موضوع، سه شگرد مطرح شد که به کمک آنها توانستیم اندیش همان را وسعت دهیم. توجّه داشته باشید که نویسنده متناسب با موضوع، میتواند از شگردهای متعددی بهره ببرد.
بعد از پرسش سازی، نوبت پاسخ سازی است. مهم ترین اصل در این مرحله، شاخ و برگ دادن به پاسخها و پرهیز از پاسخهای بله یا خیر یا جوابهای کوتاه است. در این مرحله، تنها پاسخهای تشریحی و توصیفی است که در خلق نوشته به ما کمک میکند، مانند:
بعد از پرسش سازی، نوبت ……… است. – پاسخ سازی
پرسش: آیا هر فاصله ای را میتوان یک دیوار دانست؟
پاسخ: هر فاصله خودش کی دیوار است. دیوار، بین دو چیز جدایی می اندازد. فاصله هم بین دو چیز یا چیزهایی جدایی می اندازد. اگر بگوییم فاصله از دیوار بدتر است، اغراق نکرده ایم. شاید بشود از هر دیواری، هر چند بلند، بالا رفت و آن طرف دیوار را دید؛ امّا گاهی فاصله را نم یشود پرکرد. مثلاً وقتی بین دو دوست فاصله می افتد، آیا میتوان این فاصله را پر کرد؟
تذکّر: در مرحله ایجاد پرسش و پاسخ، آنچه مهم است، توانایی آفرینشگری و قدرت پاسخ سازی است. هدف این درس، تقویت مهارت نوشتن است نه فقط پاسخدادنِ کوتاه و مستقیم به پرسش.
پرسش ایستگاهی برای اندیشیدن و بهانه ای برای نوشتن است. در حقیقت، هنگام پاسخ به پرس شها، باید «پاسخ سازی» کنیم؛ یعنی تنها به جواب نیندیشیم؛ به چگونه نوشتنِ جواب هم بیندیشیم و به خودمان فرصت بدهیم تا پاسخ را خوب بپروریم و با شاخ و برگ مناس بتر، پاسخی نیکوتر بسازیم.
سخن دیگر اینکه در تنظیم نهایی نوشته خودمان، باید به اصول بندنویسی و رعایت انسجام متن هم توجّه کنیم؛ یعنی نظم و سیرِ محتوا، و ارتباط میان بخشهای نوشته را در نظر داشته باشیم.
منظور از اصول بندنویسی و رعایت انسجام متن چیست؟ – بند به لحاظ ساختاری از چند جمله ساخته شده است و به لحاظ معنایی این جملات مرتبط هستند. پراکندهگویی سبب میشود که پیام نویسنده به خواننده منتقل نشود. منظور از انسجام متن نیز همان ارتباط و پیوستگی میان بخشهای نوشته است.
بند: پاراگراف
کارگاهِ نوشتن
پرسشهای زیر را بخوانید و مشخّص کنید از چه شگردی (بارش فکری، اگرنویسی، گُزین گفتهها و …) برای طرح آنها استفاده شده است.
پرسشها
■ پشه چه نوع جانوری است؟ – بارش فکر
■ چند نوع پشه داریم؟ – بارش فکر
■ پشهها شبها کجا میخوابند؟ – بارش فکر
■ چرا پشه روی بدن ما مینشیند؟ – بارش فکر
■ پشههای معروف کدام اند؟ – بارش فکر
■ آیا مگس هم یک نوع پشه است؟ – بارش فکر
■ اگر پشه وز وز نمیکرد، چه میشد؟ – اگرنویسی
■ آیا پشه ای میشناسیم که اصلاً دیده نمیشود؟ – بارش فکر
■ اگر یک پشه را قورت بدهیم، چه اتفاقی میافتد؟ – اگرنویسی
■ اگر در دنیا اصلا پشه ای نبود، چه اتفّاقی میافتاد؟ – اگرنویسی
■ خداوند با خلق پشه، میخواهد چه پیامی به ما بدهد؟ – بارش فکر
■ چگونه پشه ای ناتوان، نمرود را با آن همه ادّعا از پای درآورد؟ – گزین گفته
■ چه نسبتی بین عقاب و پشه وجود دارد؛ آنجا که شاعر گفته است: – گزین گفته
جایی که عقاب، پّر بریزد / از پشّه لاغری چه خیزد؟
پر ریختن: کنایه از ناتوانی / خاستن: بلند شدن؛ ظاهر شدن؛ کنایه از توانستن (بن ماضی: خاست؛ بن مضارع: خیز)
۲- موضوعی را انتخاب کنید و با بهره گیری از روش پرسش سازی، آن را گسترش دهید. سپس چند پرسش را از بین آنها برگزینید و با پاسخ سازی مناسب، متنی بنویسید.
موضوع: ………………………………………………………………………………………………………..
پرسشها:
■
■
■
■
■
■
■
■
■
■
پرسش انتخاب شده
■
■
■
■
■
متن تولیدی
۳- پرسش و پاسخها و متن تولیدی دوستانتان را بر پایه سنجههای (معیار) زیر، ارزشیابی کنید.

سنجه: معیار / شمارک: بارم


هنجار نوشتار ۱
یکی از هنجارهایی که در نگارش، بسیار اهمّیت دارد، به کارگیری جملههای کوتاه است. شاید شما هم با متنهای بسیاری مواجه شده اید که جملههای طولانی چند سطری دارند؛ متن زیر از این گونه است:
هنجار: قاعده
«سال ۱۳۸۹ را در حالی سپری کردیم که شهرداری و شورای اسلامی با عنایت به فرموده رهبر معظم انقلاب مبنی بر همت و کار مضاعف حقیقتاً کار و خدمت را متراکم و با مشارکت شهروندان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی پروژههای مختلفی را در عرصههای گوناگون شهری به اتمام رساندند.»
نوشته بالا جمله ای طولانی، بلند و نف سگیر است. وقتی جمل ه خیلی طولانی باشد، هنگام پردازش آن در ذهن، ارتباط میان اجزای جمله از بین م یرود و خواندن و درک آن دشوار م یشود. نویسنده باید به گونه ای بنویسد که خواننده به آسانی با آن نوشته ارتباط برقرار کند و معنای آن را بفهمد. برای فهم بهتر، لازم است نوشته بالا را با جملههای کوتا ه بازنویسی کنیم.
«رهبر معظم انقلاب، سال ۱۳۸۹ را سال همّت و کار مضاعف نامگذاری کرد. با عنایت به فرموده ایشان شهرداری و شورای اسلامی حقیقتا کار و خدمت را متراکم تر کرد. شهرداری با مشارکت شهروندان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی، طرحهای مختلفی را در عرصههای گوناگون شهری به اتمام رساند.»
متن زیر، نمونه دیگری از کاربرد جملههای طولانی است:
«خصیصه دیگر شعر این دوره آن است که به سبب واقع بینی شاعران و آشنایی آنان با محیط خارج از خود و توجه کمتر آنان به اوهام و خیالات، احوال اجتماعی و مسائل مربوط به زندگی اعم از زندگی شاعران و زندگی شاهان و درباریان به طور روشن انعکاس یافته و طرح شده است.»
این متن را با جملههای کوتاه به شکل زیر، بازنویسی کرده ایم:
«خصیصه دیگر شعر این دوره، واقع بینی شاعران است. این ویژگی سبب شد آنان به محیط خارج از خود بیشتر توجه کنند و به اوهام و خیالات بی اعتنا باشند. از این رو احوال اجتماعی و مسائل مربوط به زندگی (اعم از زندگی شاعران و زندگی شاهان و درباریان) به طور روشن، در شعر آنان انعکاس یافته است.»
عرصه: گستره / خصیصه: ویژگی / اوهام: ج وهم /
حکایت نگاری
حکایت زیر را بخوانید و آن را به زبان ساده بازنویسی کنید.
سگی بر لب جوی، استخوانی یافت. چندان که در دهان گرفت، عکس آن در آب بدید. پنداشت که دیگری است. به شَرَه (طمع) دهان باز کرد تا آن را نیز از روی آب برگیرد. آنچه در دهان بود، به باد داد. کلیله و دمنه
بازنویسی: سگی کنار جویی، استخوانی پیدا کرد و نظرش به آن جلب شد. همین که آن را در دهانش گرفت، تصویر آن استخوان را در آب دید. گمان کرد که استخوان دیگری است. به خاطر طمعی که داشت دهانش را باز کرد تا استخوان دوم را نیز از روی آب بگیرد. استخوان اول را نیز که در دهانش بود، از دست داد. انسانهایی که طمع دارند همیشه به خاطر طمعشان آن چه را در دست دارند از دست می دهند و دوچندان زیان می بینند.
در «بازنویسی» چه کاری انجام می شود؟ – زبان نوشته امروزی و ساده و قابل فهم میگردد. رویدادها بازسازی و توصیفها پروده میشوند.
بینظیر عالی مختصر و مفید
خیلی خیلی موفید بود، ممنون ام از شما