آموزه یازدهم: پرچم‌داران

سعید جعفری

شعرهای میهنی، برای بیان حسّ غرور، عظمت و افتخار ملّی سروده  می‌شوند. به هنگام خواندن این گونه متن‌ها باید با حفظ استواری کلام و تأکید بر واژگان کلیدی متن، همچون«وطن …» لحن مناسب و آهنگ حماسی را به کار گرفت.

ایران سرزمین بزرگ و عزیز و شکوهمند است. سرزمینی که دین و زبان و فرهنگ و جسم و جان من و تو در آن پرورش یافته و اکنون پاره‌ای از پیکره ماست.

اگرچه در طول تاریخ ستم‌ها و گزند‌های فراوانی دیده، اما هرگز ایمان، عزت و اراده استوار خود را از دست نداده است.

میهنی که در دوران دفاع مقدس، لحظه‌های تلخ و شیرین بسیاری را به چشم دیده و گرمی خون دلاوران را بر پیکر خود احساس کرده است و شهدای بسیاری را در دل خود جای داده و از گستاخی و بی رحمی‌های دشمن، خون دلها خورده است.

در دوران جنگ تحمیلی، خیل عظیم نوجوانان و جوانان بسیجی و جان برکفان ارتشی و سپاهی، این پهنه خدایی را به بنیانی استوار و سدی نفوذ ناپذیر و پایدار در برابر هجوم وحشیانه صدام و حامیان آمریکایی او تبدیل کرد.

در آن ایام که دشمن، از آسمان و زمین آتش بمب و موشک بر سر مردم بیگناه این سرزمین فرومیریخت، ایران سرافراز هرگز رنگ نباخت و بر خود نلرزید و جنب و جوش خود را رها نکرد برجا ماند و درس پاکی، پایداری و پاسداری را به انسان‌های آزاده و دل زنده جهان آموخت.

آری در دوران دفاع مقدس جوانان مومن و سربازان شجاع این ملت در برابر تازش دشمن به لطف پروردگار مهربان، حماسه‌های شگفت‌انگیز آفریدند و پس از پایان جنگ تحمیلی، همت و تلاش همه سربازان سربلند و دلاوران رشید با علم و دانش و تخصص و تعهد درآمیخت، تا حافظ آبروی این سرزمین آسمانی و بیانگر فکر ایرانی باشد.

امروز نوجوانان شاداب وبا ایمان و جوانان سرزنده و پاک آیین میهن اسلامی همانند قلل استوار پایدارند که مایه عزت و افتخار نسل‌های امروز و فردایند و سیمای وطن را به زیور و شکوه خلاقیت و نوآوری می‌آرایند و به لطف خداوند بزرگ در همه عرصه‌ها و میدان‌ها پرچم ایران اسلامی را با سرود سرفرازی و آزادمنشی برخواهند افروخت.

۱ ای وطن ای دل مرا مأوا / ای وطن ای تن مرا مسکن

بازگردانی: ای وطن، ای که پناه دل من هستی و خانه ای برای تن منی. ( تو مایه امنیت و آرامش من هستی)

۲ ای وطن ای تو نور و ما همه چشم / ای وطن ای تو جان و ما همه تن

بازگردانی: ای وطن! تو مانند نور تابناکی هستی و ما نیز همچون چشمانی که برای دیدن به نور احتیاج دارند. تو همچون روحی در کالبد ما هستی و در وجود ما جای داری.

۳ نکته ای گویمت که گر شنوی / شاد، مانی به جان و زنده به تن

بازگردانی: نکته و مطلب مهمی را به تو می‌گویم که اگر آن را بشنوی شاد و خوشحال می‌گردی و روح و جانت تازه می‌شود.

۴ آدمی را چو هفت مهر به دل  / نَبُوَد کم شمار از اهریمن

بازگردانی: اگر آدمی را دیدی که هفت محبت در دلش جا ندارد، او نه تنها در شمار آدمیان نیست؛ بلکه می‌توان در شمار شیاطین به حساب آوردش!

۵ مهر ناموس و زندگانی و دین / عزّت و خاندان و مال و وطن

بازگردانی: محبت این هفت تا : ناموس، زندگی، دین، عزت، خاندان، مال و وطن

۶ و آن که حبّ وطن نداشت به دل / مرده زان خوب تر به باور من

بازگردانی: اما هر کس که حب و عشق به وطن در دلش نباشد، به باور من، مرده از او بهتر است!ادیب الممالک فراهانی