کارگاه تحلیل فصل ۴: علوم و فنون ادبی۱

خط عروضی: چَشمِ دِل باز کُن کِ جان بینی / آنچِ نادیدَنیست آن بینی

پایه‌های آواییچَش مِ  دِل با ز کُن کِ جانبیـ نی
پایه‌های آواییآن چِ  نا  دیدَ نیسـ ت  آنبیـ نی
وزنفاعلاتنمفاعلنفع لن
نشانه‌های هجاییـ U ـ ـU ـ U ــ ـ

خط عروضی: ای مِهر تُ دَر دِل‌ها وِی مُهرِ تُ بَر لَب‌ها / وِی شورِ تُ دَر سَرها وِی سِررِ تُ دَر جان‌ها

پایه‌های آواییای مِه رِ تُ دَر دِل هاوِی مُه ر تُ بر لَب ها
پایه‌های آواییوی شو رِ تُ در سَر هاوِی سِر رِ تُ دَر جان ها
وزنمفعولمفاعیلنمفعولمفاعیلن
نشانه‌های هجاییـ ـ UUـ ـ ــ ـ UUـ ـ ـ

خط عروضی: آمَدی جانَم بِ قُربانَت وَلی حالا چِرا؟ / بی وَفا حالا کِ مَن اُفتادِ اَم از پا چِرا؟

پایه‌های آواییآ مَ دی جانَم بِ قُر بانَت وَ لی حالا چِ را؟
پایه‌های آواییبی وَ فا  حالا کِ مَن اُفتا دِ اَم  حالا چِ را
وزنفاعلاتنفاعلاتنفاعلاتنفاعلاتن
نشانه‌های هجاییـUـ ــUـ ــUـ ـ ـUـ ـ

خط عروضی: بِیا تا قَدرِ یِکدیگَر بِدانیم / کِ تا ناگَه زِ یِکدیگَر نَمانیم

پایه‌های آواییبیا تا قدر یک دی گرب دا نیم
پایه‌های آواییک تا نا گهز یک دی گرن ما نیم
وزنمفاعیلنمفاعیلنفعولن
نشانه‌های هجاییU ـ ـ ـU ـ ـ ـU ـ ـ

خط عروضی: کِی رَفتِ ای زِ دِل کِ تَمَننا کُنَم تُ را؟ / کِی بودِ ای نَهُفتِ کِ پِیدا کُنَم تُ را؟

پایه‌های آواییکی رَف تِای زِ دِل کِتَ مَن نا کُنَم تُ را
پایه‌های آواییکِی بو دای نَ هُف تِکِ پی دا کُنَم تُ را
وزنمفعولفاعلاتمفاعیلفاعلن
نشانه‌های هجاییـ ـ Uـ U ـ ـU ـ ـ Uـ U ـ

خط عروضی: آیِنِ اَر نَقشِ تُ بِنمود راست / خُدشِکَنایینِ شِکَستَن خَطاست

پایه‌های آواییآ ی نِ ارنَق شِ تُ بِنمو د  راست
پایه‌های آواییخُد شِ کَ نایی نِ شِ کَس تَن  خَ  طاست
وزنمفتعلنمفتعلنفاعلن
نشانه‌های هجاییـ UU ــ UU ــ Uـ

خط عروضی: اَگَر پای دَر دامَناری چُ کوه /  سَرَت زاسِمان بُگذَرَد دَر شُکوه

پایه‌های آواییاَ  گَر پای دَر دا مَ  نا  ریچُ  کوه
پایه‌های آواییسَ  رَت زاسِ مان بُگذَ  رَد دَرشُ  کوه
وزنفعولنفعولنفعولنفعل
نشانه‌های هجاییUـ ـ Uـ ـ Uـ ـ Uـ

،

قلمرو زبانی: زبان شعر ساده و جمله‌ها کوتاه است: مانند: به درد کسان صابری / تعداد واژگان غیرساده نسبت به گذشته بیشتر شده است: مانند: بدمهر، بدخو، آشفته …/ دو حرف اضافه برای یک متمم: به درد کسان اندر (در درد کسان) / نبود واژگان کهن به جز «اندر» / کاربرد کهن واژگان: بازارگان و آزمایمت // کمی واژگان عربی و بیگانه در سنجش با دوره‌های پسین // کاربرد شبکه معنایی

قلمروزبانی: مهر: عشق / چه: صفت تعجبی / بدخو جهان: ترکیب وصفی وارون (جهان بدخو) / قلمرو ادبی: قالب: چامه (قصیده) / وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن / جهانا: جانبخشی؛ استعاره پنهان / واژه آرایی: جهان / همریشگی (اشتقاق): بازار، بازارگان / تشبیه: چو آشفته بازار بازارگانی

بازگردانی: ای جهان، چه اندازه جهان بدمهر و بدخویی هستی. تو مانند بازار آشفته بازرگانی.

پیام: بدخویی و بی مهری جهان

قلمروزبانی: کسان: رود / صابری: بردبار / به درد کسان اندر: دو حرف اضافه برای یک متمم / همداستان: موافق / قلمرو ادبی: جانبخشی

بازگردانی: تو هنگامی که درد و رنج مردم را می بینی، بردباری و موافقی که مردم از تو به بدی یاد کنند.

پیام: بدنامی جهان

قلمروزبانی: به: در / سراسر: فقط / قلمرو ادبی: جانبخشی/ واژه آرایی: سراسر/ کمی آرایه های ادبی

بازگردانی: در هر کاری تو را آزمایش کردم. تو فقط فریب و زیانی.

قلمروزبانی: آزمایمت: ضمیر کوتاه (اسکان پیش از ضمیر) / قلمرو ادبی: صد بار: مجاز از بسیار / واژه آرایی: همانی

بازگردانی: اگر صد بار دیگر تو را آزمایش کنم، همانی هستی که بودی.

پیام: نکوهش جهان

قلمرو زبانی
پیمایش به بالا