۱- پس از تعیین پایههای آوایی، نشانههای هجایی ابیات زیر را بنویسید و نوع اختیارات وزنی به کار رفته در بیت را تعیین کنید.
الف) هر چه داری اگر به عشق دهی / کافرم گر جوی زیان بینی (هاتف) «نهایی، دی ۹۹»
بازگردانی: اگر همه هستی ات را در راه عشق هزینه کنی، من بی دینم اگر ذرهای زیان ببینی.
خط عروضی: هَر چِ داری اَگَر بِ عِشق دَهی / کافَرَم گَر جُوی زیان بینی
هر چه داری اگر به عشق دهی / کافرم گر جوی زیان بینی | ||
هَر چِ دا ری | اَ گَر بِ عِش | ق دَ هی |
–U – – | U– U – | UU– |
کا فَ رَم گَر | جُ وی زی (زِ) یان | بی نی |
– U – – | U – U – | – (UU) – |
فاعِلاتُن (فَعِلاتُن) | مَفاعِلُن | فَعِلُن |
اختیار وزنی) فاعِلاتُن به جای فَعِلاتُن در پایه آوایی نخست هر دو مصراع / ابدال: در هجای نهم مصراع دوم.
ب) من ندانستم از اوّل که تو بی مهر و وفایی / عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی (سعدی) / مهر: عشق / پاییدن: پایدار بودن
بازگردانی: من نمیدانستم که تو از همان آغاز بدون عشق و وفا بودی. پیمان نبندی بهتر است از آنکه پیمانی را ببندی و آن را بشکنی.
خط عروضی: مَن نَدانِستَمَ زَوْوَل کِ تُ بی مِهرُ وَفایی / عَهد نابَستَنَ زان بِه کِ بِبَندی یُ نَپایی
من ندانستم از اوّل که تو بی مهر و وفایی / عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی | |||
مَن نَ دا نِس | تَ مَ زَو وَل | کِ تُ بی مِه | رُ وَ فا یی |
– U – – | UU – – | UU – – | UU – – |
عَه د نا بَس | تَ نَ زان بِه | کِ بِ بَن دی | یُ نَ پا یی |
– U – – | UU – – | UU – – | UU – – |
فاعِلاتُن(فَعِلاتُن) | فَعِلاتُن | فَعِلاتُن | فَعِلاتُن |
اختیار وزنی) فاعِلاتُن به جای فَعِلاتُن در هر دو مصراع. / اختیار زبانی) حذف همزه در هجای ششم و هفتم هر دو مصراع
پ) مرا بسود و فروریخت هر چه دندان بود / نبود دندان لا بل چراغ تابان بود (رودکی) / بسود: ساییده شد / لا: نه
بازگردانی: هنگام پیری هر چه دندان داشتم ساییده شد و فروریخت. دندانهایم دندان نبودند؛ بلکه مانند چراغ تابان بودند.
خط عروضی: مَرا بِسودُ فُرو ریخت هَر چِ دَندان بود / نَبود دَندان لا بل چِراغِ تابان بود
مرا بسود و فرو ریخت هر چه دندان بود / نبود دندان لابل چراغ تابان بود | |||
مَ را بِ سو | دُ فُ رو ری | خت هَر چِ دَن | دان بود |
U– U – | UU – – | U–U – | –(UU) – |
نَ بو د دَن | دان لا بل | چِ را غِ تا | بان بود |
U– U – | –(UU) – – | U–U – | –(UU) – |
مَفاعِلُن | مَفعولُن (فَعِلاتُن) | مَفاعِلُن | فَعِلُن |
اختیار وزنی) بلند بودن هجای پایان مصراعها / ابدال: در هجای سیزدهم مصراع نخست و هجای پنجم و سیزدهم مصراع دوم. (فَع لُن← فَعِلُن) (مَفعولُن ← فَعِلاتُن)
ت) نماند تیری در ترکشِ قضا که فلک / سوی دلَم به سر انگُشت امتحان نگشود (سعدی) / ترکش: تیردان / قضا: سرنوشت / فلک: آسمان
بازگردانی: هیچ تیری در ترکش سرنوشت نبود، مگر اینکه آسمان آن را به سوی من روانه کرد.
خط عروضی: نَماند تیری دَر تَرکِشِ قَضا کِ فَلَک / سویِ دِلَم بِ سَرَنگُشتِ اِمتِحان نَگُشود
نماند تیری در ترکش قضا که فلک / سوی دلم به سرانگشت امتحان نگشود | |||
نَ مانـ د تی | ری دَر تَر | کِ شِ قَ ضا | کِ فَ لَک |
U – U– | –(UU) – – | U –U – | U U – |
مَفاعِلُن | مَفعولُن(فَعِلاتُن) | مَفاعِلُن | فَعِلُن |
سو یِ دِ لم | بِ سَ رَن گًش | تِ اِم تِ حان | نَ گُ شود |
U – U– | UU – – | U – U – | U U – |
مَفاعِلُن | فَعِلاتُن | مَفاعِلُن | فَعِلُن |
اختیار وزنی) ابدال: هجای پنجم مصراع نخست / بلند بودن هجای پایانی مصراع دوم. / اختیار زبانی) تغییر کمیت مصوّت در هجای نهم(دهم) مصراع نخست؛ کوتاه به بلند / تغییر کمیت مصوّت در هجای نخست و هجای دوم مصراع دوم / حذف همزه در هجای هفتم مصراع دوم
ث) همه درخورد رای و قیمت خویش / از تو خواهند و من تو را خواهم (سعدی) / درخورد: متناسب / رای: نظر / قیمت: ارزش
بازگردانی: همه مردم درخور رأی و ارزش خودشان چیزی را از تو میخواهند؛ ولی من فقط تو را میخواهم.
خط عروضی: همِ دَر خُردِ رایُ قِیمَتِ خیش / از تُ خاهَندُ مَن تُ را خاهَم
همه درخورد رای و قیمت خویش / از تو خواهند و من تو را خواهم | ||
هـَ مِ در خُر | دُ را یُ قِی | مَ تِ خیش |
UU– – | U – U– | UU – |
از تُ خا هَن | دُ مَن تُ را | خا هم |
– U – – | U– U – | –(UU) – |
فاعِلاتُن (فَعِلاتُن) | مَفاعِلُن | فع لن (فَعِلُن) |
اختیار وزنی) بلند بودن هجای پایانی مصراع نخست / فاعِلاتُن به جای فَعِلاتُن در مصراع دوم / ابدال: در هجای نهم مصراع دوم. (فع لن← فعلن)
ج) ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی / تا راهرو نباشی کی راهبر شوی (حافظ) (مستفعِلُن مفاعِلُ مستفعِلُن فَعَل) وزن ناهمسان
بازگردانی: ای انسان بی خبر کوشش کن که آگاه و باخبر گردی. تا شاگردی نکنی چگونه میتوانی به مقام رهبری و آموزگاری برسی.
خط عروضی: ای بی خَبَر بِکوش کِ صاحِب خَبَر شَوی / تا راهرُوْ نَباشی کِی راهبَر شَوی « نهایی دی ۹۸»
ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی / تا راهرو نباشی کی راهبر شوی | |||
ای بی خَ | بَر بِ کو ش | کِ صا حِب خَ | بَر شَ وی |
– –U | – U–U | U – –U | – U – |
تا را ه | رُو نَ با شی | کِی را ه | بَر شَ وی |
– – U | – U – – | – – U | –U – |
مَفعولُ | فاعِلاتُ | مَفاعیلُ | فاعِلن |
اختیار وزنی) ابدال: در هجای هفتم مصراع دوم.
۲- در بیتهای زیر اغراق، ایهام و ایهام تناسب را بیابید و توضیح دهید.
الف) جان ریخته شد با تو، آمیخته شد با تو / چون بوی تو دارد جان، جان را هله بنوازم (مولوی) / هله: هان؛ هین
بو: ایهام ۱- رایحه ۲- آرزو
بازگردانی: جانم با تو آفریده شد و با تو آمیخت. هنگامیکه جان من بوی تو را دارد(هنگامیکه جان من آرزوی تو را دارد) آگاه باش که من جانم را نوازش میکنم.
ب) گویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرد / اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم (سعدی)
روی: ایهام تناسب ۱- چهره (در معنای فلز روی با مس، زر و اکسیر تناسب دارد)
بازگردانی: میگویندم ای سعدی، چرا بیمار شدی؟ میگویم عشق که مانند اکسیر است بر وجودم افتاد و آن را بیمار و ارزشمند کرد.
پ) چندین که برشمردم از ماجرای عشقت / اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران (سعدی)
اغراق: فقط یکی از هزاران اندوهم را گفتهام.
بازگردانی: هر اندازه که از ماجرای عشقت گفتم فقط یکی از هزاران غم و اندوه دلم را گفته ام.
۳- دو مورد از ویژگیهای ادبیات دوره انقلاب را در شعر در «سایه سار نخل» ولایت پیدا کنید.
چگونه شمشیری زهرآگین / پیشانی بلند تو / این کتاب خداوند را / از هم میگشاید؟ / چگونه میتوان به شمشیری، دریایی را شکافت؟ / هنگام که همتاب آفتاب / به خانۀ یتیمکان بیوه زنی تابیدی / و صولت حیدری را / دست مایۀ شادی کودکانه شان کردی / و بر آن شانه که پیامبر پا ننهاد / کودکان را نشاندی / و از آن دهان که هُرّای شیر میخروشید / کلمات کودکانه تراوید/ آیا تاریخ، بر درِ سرای/ به تحیّر / خشک و لرزان نمانده بود؟ (سید علی موسوی گرمارودی)
شعر در قالب نو (سپید) سروده شده است.
◙ تکریم شهید و فرهنگ شهادت با تکیه بر اسطورههای ملی و تاریخی
◙ طرح اسوههای تاریخی به ویژه تاریخ اسلام مانند امام حسین.
◄ کالبدشکافی شعر
◙ چگونه شمشیری زهر آگین / پیشانی بلند تو / -این کتاب خداوند را- / از هم میگشاید. / چگونه میتوان به شمشیری دریایی را شکافت؟
قلمرو زبانی: زهرآگین: آغشته به زهر / قلمرو ادبی: تلمیح به جان باختن حضرت علی (ع( / پیشانی، کتاب خداوند: تشبیه؛ وجه شبه: حضرت علی قرآن سخنگو بود / دریا: استعاره از سر حضرت علی(ع)
بازگردانی: چگونه شمشیر زهر آگین سر تو را که خانه قرآن بود شکافت، در شگفتم چگونه شمشیر میتواند سر حضرت علی (ع) را که دریایی است، به دو نیم کند.
♣♣♣♣
◙ هنگامیکه به همتاب آفتاب / به خانه یتیمکان بیوه زنی تابیدی
قلمرو زبانی: همتاب: همراه، هم تابنده / قلمرو ادبی: تابیدی: مجاز از لطف کردی / تلمیح به سرکشی کردن حضرت علی (ع) به یتیمان
بازگردانی: زمانی که با آفتاب و مانند آفتاب به خانۀ بیوه زنان و نیازمندان تابیدی و به ایشان توجه کردی،
◙ و صولت حیدری را / دست مایه شادی کودکانه شان کردی
قلمرو زبانی: صولت: شکوه / حیدر: شیر، نام حضرت علی / دست مایه: سرمایه
بازگردانی: شکوه شیرگونه ات را سرمایه شادی و شور کودکان کردی.
◙ و بر آن شانه، که پیامبر پای ننهاد / کودکان را نشاندی
قلمرو ادبی: تلمیح دارد به این که علی (ع) در فتح مکّه، روی شانه حضرت محمّد(ص) رفت و بچّههای یتیم را روی شانه خود نشاند.
بازگردانی: و کودکان را روی شانه خود سوار کردی؛ شانهای که حضرت محمّد(ص) آن را گرامی میداشت.
◙ و از آن دهان که هُرّای شیر میخروشید / کلمات کودکانه تراوید،
قلمرو زبانی: هرّا: آواز ترسناک، صدا و غوغا / تراویدن: تراوش کردن / قلمرو ادبی: تراویدن: استعاره (کلمات تراوید: واژهها را به زبان راند)
بازگردانی: و از آن دهان که غرّش شیر داشت، واژگان بچّگانه و کودکانه درآمد.
◙ آیا تاریخ بر در سرای / به تحیّر / خشک و لرزان نمانده بود؟
قلمرو زبانی: سرا: خانه / تحیر: سرگشتگی، حیرانی / قلمرو ادبی: جانبخشی تاریخ / پرسش انکاری بازگردانی: آیا تاریخ آن لحظه با شگفتی نزدیک در خانه پیرزن خشکش نزده بود؟