به بیت های زیر توجّه کنید. در این نمونه ها، تکرار واژه بر تأثیر آهنگین بیت، افزوده است.
پس هستی من ز هستی اوست / تا هستم و هست، دارمش دوست (ایرج میرزا)
واژه آرایی: هستی / واج آرایی: س، هـ ، ت
ای دریغا، ای دریغا، ای دریغ / کانچنان ماهی نهان شد زیر میغ (مولوی)
واژه آرایی: ای دریغا، دریغ / واج آرایی: غ (دریغ: افسوس / میغ: ابر)
با من بودی، منَت نمی دانستم / تا من بودی، منت نمی دانستم
واژه آرایی: من، بودی، منت، نمی دانستم / واج آرایی: ن، ی ، ت (منت: من تو را / نمی دانستم: نمی شناختم)
رفتم چه من ار میان، تو را دانستم / با من بودی، منت نمی دانستم (فیض کاشانی)
واژه آرایی: من / واج آرایی: س، هـ ، ت (منت: من تو را)
ما را سری است با تو، که گر خلق روزگار / دشمن شوند و سر برود، هم بر آن سریم (سعدی)
واژه آرایی: سر / واج آرایی: س، ر
توجّه: آنچه در تکرار اهمّیت دارد، جنبه موسیقایی و آوایی سخن است نه شکل نوشتاری واژگان.
تفاوت واژه آرایی و جناس همسان: در واژه آرایی، دو واژه لفظ و معنای یکسانی دارند؛ ولی در جناس لفظ دو واژه یکسان است و معنا نایکسان.
بتی دارم که چین ابروانش / حکایت می کند بتخانه چین
گوشزد۲: اگر تکواژی به واژه افزوده شود و معنا را تغییر دهد واژه آرایی از میان می رود؛ ولی اگر معنا تغییر نکند واژه آرایی از بین نمی رود؛ مانند:
مردی نبود گریختن سوی وصال / هنگام فراق مرد باید بودن
گوشزد۳: حرفهایی مانند: به، در، از … با یکدیگر واژه آرایی پدید نمی آورند.
جام در دست و یار در پهلو / عشق در جان و شور در سر بود
گوشزد۴: ردیف گونه ای واژه آرایی به شمار می رود.
نشاید که خوبان به صحرا روند / همه کس شناسند و هر جا روند
نمونه پرسش: دربیت زیر، تکرار واژه …………….. آرایه …………. را به وجود آورده است.
(ای دریغا، ای دریغا، ای دریغ / کانچنان ماهی نهان شد زیر میغ)
نمونه هایی برای تکرار یا واژه آرایی
گر خاک تویی خاک ترا خاک شدم / چون خاک ترا خاک شدم پاک شدم (ابوسعید ابوالخیر)
گل مخر گل را مخور گل را مجو / زانکه گل خوار است دائم زرد رو (اقبال لاهوری)
سر معشوق داری سر درانداز / که عاشق زحمت سر برنتابد (خاقانی)
موارد دامدار
مجلس ما بی تو ندارد فروغ / زانکه رخت شمع شبستان ما ست
گوشزد: دقت کنید که «ما» در بیت بازآورده شده است.
نمی دیدی به من، ار ننگ دیدی / مرنج ار زین قدر قدر تو کم شد
گوشزد: واژه آرایی: ندارد؛ زیرا «قَدَر» و «قَدْر» تلفظ یکسانی ندارند.
به وحدت رستم از غرقاب وحشت / به رستم رسته گشت از چاه بیژن
گوشزد: واژه آرایی: ندارد؛ زیرا «رَستم» و «رُستم» تلفظ یکسانی ندارند.
جانها به باد داد که دایم شکسته باد / آن گیسویی که بر سر سرو روان تست
گوشزد: «باد» واژه آرایی نمی سازد؛ زیرا دارای دو معنای متفاوت است. در این بیت جناس به کار رفته است.
شعری از خواجوی کرمانی مناسب برای واژه آرایی، واج آرایی و جناس
نه آخر تو آنی که ما را زیانی / نه آخر توانی که ما را زیانی
مگر زین بسودی که ما را بسودی / وزین بر زیانی که ما را زیانی
چو ما را بهشتی چه ما را بهشتی / چو ما را جهانی چه ما را جهانی
تو پروا نداری که پروانه داری / تو پیمان ندانی که پیمانه دانی
چراغ چه راغی و سرو چه باغی / که دل را امانی و جان را امانی
نه خورشید بامی که خورشید بامی / نه عین روانی که عین روانی
تو آن کاردانی که آن کاردانی / که از دلستانی ز دل دل ستانی
تو آتش نشانی و خواهی که ما را / بآتش نشانی بر آتش نشانی
تو چشمی و چشم از جفای تو چشمه / تو جانی و جان بی وفای تو جانی
تو ماه و مرا پیکر از دیده ماهی / تو خان و مرا خانه از گریه خانی
تو در کار و در کار خواجو نبینی / تو بر خوان و هرگز بخوانم نخوانی (خواجوی کرمانی)