◙ خداوندا، کیست که ساغر محبّت از دست تو نوش کرد و حلقه بندگی دیگری در گوش کرد؟
خدایا، کدامین کهکشان بر گرد تو گشت و واله و حیران تو نگشت؟
معشوقا، کدامین انسان، پیشانی عشق بر خاک ربوبیّت تو سایید و دل به دیگری سپرد؟
قلمرو زبانی: ساغر: جام؛ پیالۀ شرابخوری / نوش کرد: نوشید / کهکشان: مجموعهای شامل میلیونها ستاره که به دور یک محور میچرخند؛ کوتاه شده «کاهکشان» / واله، حیران: سرگشته / ربوبیّت: پروردگاری / پیشانی عشق: اضافه همراهی / قلمرو ادبی: نثر آهنگین و موزون / ساغر: مجاز از نوشیدنی / ساغر محبت: اضافه استعاری / نوش، گوش: جناس / حلقه بندگی دیگری در گوش کردن: کنایه از فرمانبرداری / گشت، نگشت: تضاد / پیشانی ساییدن: کنایه از سجده کردن / دل سپردن: کنایه از فرمانبرداری / خاک ربوبیت: اضافه تشبیهی / خط دوم: واج آرایی «گ» / همه پرسشها انکاری / سجع
◙ ای آرزوی دلهای آرزومندان؛ ای اشتیاق مشتاقان؛ ای امید امیدواران؛ ای عشق عاشقان؛ آتش عشقت را در خرمن وجودم بیفکن، سبزینۀ محبّتت را در برگهای به زردی گراییدۀ وجودم بدوان.
خدایا، به من نگاهی ده که جز روی تو نتواند دید و گوشی که جز صدای تو نتواند شنید.
قلمرو زبانی: آرزومند: مشتاق، دلبسته / سبزینه: هر گیاه سبز / گراییدن: میل کردن (بن ماضی: گرایید/ بن مضارع: گرا)/ قلمرو ادبی: آتشعشق: اضافه تشبیهی / خرمن وجود: اضافه تشبیهی / سبزینۀمحبّت: اضافه تشبیهی / برگهای … وجودم…: تشبیه / برگهای به زردی گراییدۀ: کنایه از در حال پژمردگی و نابودی / آرزوی، آرزومندان؛ اشتیاق، مشتاقان؛ امید، امیدواران؛ عشق، عاشقان: همریشگی / سبزینۀ محبّتت را … بدوان: استعاره پنهان / سجع