آموزه چهاردهم: طوطی و بقال

طوطی و بقال
طوطی و بقال: درس چهاردهم فارسی دهم

قلمرو زبانی: بود: فعل تام (وجود داشت)/ وی: او / خوش نوا: خوش سخن / گویا: سخن گو / را: نشانه دارندگی و مالکیت / حذف فعل به قرینه لفظی: وی را طوطی بود / قلمرو ادبی: قالب: مثنوی / وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن / «طوطی»: نماد انسان‌هایی است که شتاب زده و بر بنیاد ظاهر داوری می‌کنند / وا‌ج‌آرایی «ی»

بازگردانی: بقّالی، طوطی‌ای خوش آواز، سبزرنگ و سخنگویی داشت.

قلمرو زبانی: بودی: می‌بود / نکته گفتن: شوخی کردن / سوداگر: آنکه کارش داد و ستد است، بازرگان، تاجر. / قلمرو ادبی: وا‌ج‌آرایی «ن» و «ا»

بازگردانی: طوطی از دکّان نگهبانی می‌کرد و با خریداران همسخن می‌شد و شوخی می‌کرد.

قلمرو زبانی: خطاب: رویاروی سخن گفتن / آدمی: انسان/ ناطق: سخنگو، گویا / بُدی: می‌بود (بن ماضی: بود، بُد؛ بن مضارع: بو) / نوا: نغمه و آواز / حاذق: ماهر، چیره دست. / قلمرو ادبی: وا‌ج‌آرایی «ا»

بازگردانی: در سخن گفتن با آدمیان گویا و در آوازخوانی میان طوطیان چیره دست بود.

قلمرو زبانی: جستن: پریدن، جهیدن (بن ماضی: جست، بن مضارع: جه) / صدر: بالا، سینه (شبه هم‌آوا← سدر: گونه‌ای درخت) / گریخت: فرار کرد (بن ماضی:گریخت، بن مضارع: گریز) /  قلمرو ادبی: گریخت، بریخت: جناس ناهمسان ندارند

بازگردانی: طوطی از بالای دکان به سویی پرید و شیشه‌های روغن گل را ریخت.

قلمرو زبانی: خواجه: سرور، آقا / فارغ: آسوده (هماوا؛ فارق: جدا کننده) / خواجه وش: کدخدامنش / وش: مانند؛ ادات تشبیه / قلمرو ادبی: واژه آرایی: خواجه / خواجه وش: تشبیه.

بازگردانی: دارنده طوطی از خانه به مغازه آمد و با خیال آسوده و کدخدامنشانه در مغازه نشست.

قلمرو زبانی: جامه: پارچه / مرجع «ش» در«سرش»: طوطی / کل: مخفّف کچل / گشت: شد / ضرب: زدن / قلمرو ادبی: چرب، ضرب: جناس ناهمسان / ایهام: کل (۱- کچل؛ ۲- گنگ) [کتاب راهنمای معلم]

بازگردانی: بقّال دید که مغازه پر روغن و پارچه‌ها (وسایل) چرب شده اند، عصبانی شد و چنان ضربه‌ای بر سر طوطی زد که طوطی کچل گشت.

قلمرو زبانی: روزک چندی: چند روز اندک؛ «ک» نشانه کمی و تقلیل / ندامت: پشیمانی، تأسف / قلمرو ادبی: سخن کوتاه کردن: کنایه از «سخن نگفت»

بازگردانی: طوطی چند روزی خاموش شد و سخن ‌نگفت. [از این رو] مرد بقّال از پشیمانی آه و ناله می‌کرد.

قلمرو زبانی: دریغ: افسوس / شد: رفت / میغ: ابر / قلمرو ادبی: کنایه: ریش بر کندن (پشیمان شدن و افسوس خوردن) / آفتاب نعمت: اضافه تشبیهی / آفتاب، میغ: تناسب / آفتاب نعمتم … میغ: کنایه از «از دست دادن نعمت»

بازگردانی: مرد بقال موهای چهره اش را می‌کند و می‌گفت افسوس که نعمتم را از دست دادم.

پیام: پشیمانی از کردار گذشته

قلمرو زبانی: بودی: می‌بود(بن ماضی: بود، بُد؛ بن مضارع: بو) / چون: هنگامی که / قلمرو ادبی: دست، سر، زبان: تناسب / زبان، زمان: جناس ناهمسان / زبان: مجاز از سخن / وا‌ج‌آرایی: «ن» / واژه آرایی: من

بازگردانی:‌ای کاش آن زمانی که بر سر طوطی خوش آوازم می‌زدم، دستم می‌شکست.

پیام: پشیمانی از کردار گذشته

قلمرو زبانی: درویش: تهیدست، گدا / را: به / نطق: سخن گفتن / مرغ: پرنده

بازگردانی: مرد بقّال به هر نیازمندی کمک می‌کرد تا شاید طوطی دوباره سخن بگوید.

قلمرو زبانی: حیران: سرگشته / زار: درمانده و ناتوان، بیچاره (هم آوا← ضار: زیان رساننده)/ بد: بود (بن ماضی: بود، بُد؛ بن مضارع: بو)/ نومیدوار: با ناامیدی / وار: مانند؛ ادات تشبیه / قلمرو ادبی: سه: واژه آرایی / روز، شب: تضاد / نومیدوار: تشبیه.

بازگردانی: بعد از سه شبانه روز سرگردان و ناامید و بیچاره با ناامیدی در دکّانش نشسته بود.

قلمرو زبانی: نمودن: نشان دادن (بن ماضی: نمود؛ بن مضارع: نما)/ گون: گونه، نوع / را: به معنای حرف اضافه «به» / شگفت: عجیب / اندر: در / گفت: سخن(اسم) / قلمرو ادبی: شگفت، گفت: جناسواره، قافیه، قافیه عیب دار(رشته انسانی).

بازگردانی: بقّال برای طوطی کارهای شگفت انگیز انجام می‌داد (ادا و شکلک در می‌آورد)  تا شاید پرنده اش آغاز به سخن گفتن کند.

قلمرو زبانی: جولقی: پشمینه پوش، درویش / سربرهنه: بی کلاه / طاس: کاسۀ مسی / قلمرو ادبی: واژه آرایی: سر / سر، مو؛ طاس، طشت: تناسب / چو پشت طاس و طشت: تشبیه / ایهام تناسب: طاس (۱- کاسه مسی؛ ۲- بی مو؛ با واژه «سر» ایهام دارد) [کتاب راهنمای معلم]

بازگردانی: روزی گدایی سربرهنه که سرش مانند پشت کاسه مسی و تشت صاف بود از آن جا می‌گذشت.

قلمرو زبانی: اندر: در/ گفت: سخن گفتن(اسم) / درزمان: بی درنگ / بانگ: فریاد / درویش: گدا، تهیدست / هی:‌هان، آهای.

بازگردانی: طوطی بی درنگ آغاز به سخن گفتن کرد و گدا را صدا زد و گفت: آهای، فلانی:

قلمرو زبانی: از چه: چرا / کل: مخفف کچل؛ کلان: کچل‌ها / آمیختی: معاشرت کردی(بن ماضی: آمیخت، بن مضارع: آمیز) / مگر: قید پرسش / از شیشه روغن: روغن شیشه (از= اضافه گسسته) / ایهام: کل (۱- کچل؛ ۲- گنگ) [کتاب راهنمای معلم] / قلمرو ادبی: واژه آرایی: کل

بازگردانی: تو چرا کچل شدی و در جمع کچل‌ها درآمدی؟ آیا تو هم شیشه‌های روغن را ریخته‌ای؟

پیام: ظاهربینی

قلمرو زبانی: قیاس: سنجش، مقایسه / خنده آمد: خنده گرفت / خلق: مردم / کو: که (زیرا) او / پنداشت: تصور کرد (بن ماضی:پنداشت، بن مضارع: پندار) / دلق: جامه پاره پاره / صاحب دلق: ژنده پوش / قلمرو ادبی: دلق، خلق: جناس ناهمسان/ تشبیه پنهان.

بازگردانی: مردم از سنجش نادرست طوطی خندیدند، زیرا طوطی آن مرد گدای بی مو را مانند خودش پنداشته بود.

پیام: نکوهش سطحی نگری و شتاب‌زدگی در داوری

قلمرو زبانی: پاکان: انسان‌های پاک / قیاس گرفتن: سنجیدن، مقایسه کردن / مانستن: مانند بودن(بن ماضی: مانست، بن مضارع: مان)؛ ماندن: اقامت کردن (بن ماضی: ماند، بن مضارع: مان) / نبشتن: نوشتن (بن ماضی: نبشت، بن مضارع: نبیس) / قلمرو ادبی: شیر، شیر: جناس همسان، شیر نخست: شیر بیشه، شیر دوم: شیر نوشیدنی

بازگردانی: رفتار انسان‌های پاک را با کار خودت نسنج. هر چند دو واژه« شیر درنده» و «شیر خوردنی» در نوشتن یکسان اند؛ امّا معنای آنها بسیار از هم دور است.

پیام: پرهیز از ظاهربینی

قلمرو زبانی: جمله: همه / عالم: جهان / زین سبب: به این خاطر / ابدال: جِ بَدیل و بَدَل؛ مردان کامل / قلمرو ادبی: عالم: مجاز از مردم جهان

بازگردانی: مردم جهان به دلیل چنین سنجش‌های ناروایی به گمراهی افتاده اند. کمتر کسی است که مردان حقّ را بشناسد و به جایگاه آن‌ها پی ببرد.

پیام: گمراهی به سبب ظاهربینی

قلمرو زبانی: گون: گونه / لیک: ولی / قلمرو ادبی: نیش، عسل: تضاد / جناس: ‌زان، زین / وا‌ج‌آرایی «ن»

بازگردانی: هر دو نوع زنبور (زنبور عسل و زنبور سرخ) از یک گل شهد می‌مکند، امّا یکی عسل می‌سازد و دیگری نیش زهرآلود.

پیام: پرهیز از ظاهربینی

قلمرو زبانی: سرگین: فضلۀ برخی چهارپایان، مانند اسب و …، پهن / مشک: گونه‌ای عطر / ناب: خالص / قلمرو ادبی: سرگین، مشک: تضاد / گیاه، آب: تناسب / آب، ناب: جناس ناهمسان. / وا‌ج‌آرایی «ن»

بازگردانی: هر دو نوع آهو، آب و گیاه می‌خورند؛ امّا یک نوع آهو(آهوی معمولی)  پشگل تولید می‌کند و دیگری (آهوی ختن) مُشک ناب.

پیام: پرهیز از ظاهربینی

قلمرو زبانی: آبخور: آبشخور، محلی که از آنجا آب بردارند / خالی: پوک / قلمرو ادبی: خالی، پر: تضاد. / واژه آرایی: یک / قافیه سالم: آبخَور، شکر

بازگردانی: هر دو نوع نی از یک آب، آبیاری می‌شوند؛ امّا یکی نیشکر می‌سازد و دیگری پوک می‌شود.

پیام: پرهیز از ظاهربینی

قلمرو زبانی: اشباه: جِ شِبْه و شَبَه، مانندها، همانندان(همآوا؛ اشباح؛ ج شبَح: سایه‌ها) / قلمرو ادبی: صد هزار: مجاز از بسیار فراوان / هفتاد ساله راه: کنایه از فاصله فراوان و زیاد / هزاران، هفتاد، صد: تناسب / وا‌‌ژه آرایی: بین / وا‌ج‌آرایی: «ن» «ا»

بازگردانی: هزاران گونه از این همانندی‌های ظاهری وجود دارد؛ امّا این همانندی‌ها، ظاهری است و تفاوت میان متشابهات بسیار زیاد است.

پیام: شباهت‌های ظاهری نباید ما را فریب دهد.

قلمرو زبانی: بسی: بسیاری / ابلیس: اهریمن / شاید: شایسته است (فعل)/ قلمرو ادبی: آدم روی: آدم نما، تشبیه (چهره‌ای مانند چهرۀ آدم) / ابلیس، آدم: تضاد / دست دادن: کنایه از«همنشینی و دوستی کردن» / هست، دست: جناس ناهمسان / دست: واژه آرایی.

بازگردانی: به این دلیل که شیطان‌های آدم نما در جهان بسیارند؛ پس شایسته نیست که با هر کسی دوست شوی.

پیام: پرهیز از انسانهای ابلیس‌خو

واژگان ستاره دار درس

Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا