۱- الهـی شعلۀ شوقم فزون سـاز / مرا آتش کــن و در عالـــم انداز
قلمرو زبانی: الهی: خدایا / شوق: شور، آرزومندی / فزون: افزون، زیاد / ساز: بکن / قلمرو ادبی: قالب: مثنوی / وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن، رشته انسانی / شعله شوق: اضافه استعاری / تشبیه: مرا آتش کن / آتش: استعاره از عشق
بازگردانی: خدایا زبانه عشق را در من افزون کن. من را تبدیل به آتش کن و در جهان بینداز.(تا عشق جهان را فرابگیرد)
پیام: درخواست عشق
۲- الهـی ذرهای آگـاهی ام بخـش / رهــم بنما و بر گمراهی ام بخش
قلمرو زبانی: ذره: خرده، ریزه / بخشیدن: دادن، عطا کردن / نمودن: نشان دادن / بخشیدن در مصراع دوم: آمرزیدن / رهم: جهش ضمیر / قلمرو ادبی: جناس همسان: بخش(۱- بده ۲- بیامرز) / ذره: مجاز از اندک / واج آرایی / ذوقافیتین (قافیه دوگانه)
بازگردانی: خدایا، اندکی دانش و آگاهی به من بده. من را راهنمایی کن و به خاطر گمراهی ام من را ببخش.
پیام: درخواست دانش و راهنمایی از خدا
۳- ز دانش گــوهـر پاکم برافروز / چــراغ چــشم ادراکـــم برافــروز
قلمرو زبانی: گوهر: سرشت، گوهره / برافروز: روشن کن / ادراک: فهم / قلمرو ادبی: چراغ چشم: اضافه تشبیهی / چشم ادراک: استعاره پنهان، اضافه استعاری / استعاره پنهان: دانش مانند چراغ است.
بازگردانی: از دانش ذات و سرشت من را روشن کن. چراغ چشم بینش من را نورانی کن.
پیام: درخواست دانش
۴- عطــا کن جــذبۀ شوق بلـندی / کـه نه دامــی به ره مـاند نه بندی
قلمرو زبانی: جذبه: کشش / بلندی: علو، رفعت / دام: تله / بند: ریسمان / قلمرو ادبی: دام: استعاره از دلبستگیهای مادی یا گمراهی / بند: مجاز از اسارت / واج آرایی «ن»
بازگردانی: خدایا، به من کمال خواهی را ارزانی کن تا هیچ دلبستگی و اسارت به جهان مادی در من نماند.
پیام: درخواست وارستگی
۵- خرد را چاشنی بخش از کلامم / زبان را چرب و شیرین کن به کامم
قلمرو زبانی: خرد: عقل / را: به معنای «به» / چاشنی: مزه / کام: دهان / قلمرو ادبی: زبان: مجاز از سخن / زبان چرب و شیرین: حسآمیزی / زبان را چرب کن: کنایه از اینکه سخنم را دلپذیر گردان / تناسب: چاشنی، چرب، شیرین؛ زبان، کام / تشبیه پنهان: کلام من مانند چاشنی است و خرد مانند خوراکی که مزه از آن دارد.
بازگردانی: سخن من را به گونهای ساز که خردمندانه و خردافروز باشد. سخنی گوارا، دلپذیر و تأثیرگذار به من بده.
پیام: درخواست شیرین سخن از خداوند
۶- دلم را چشــمۀ نور یقین سـاز / در این تاریکی ام باریک بین ساز
قلمرو زبانی: باریک: ظریف / تاریکی ام: جهش ضمیر، در این تاریکی من را / قلمرو ادبی: تشبیه: دلم را چشمه ساز / چشمه نور: اضافه تشبیهی نور یقین: اضافه تشبیهی / تاریکی: استعاره از گمراهی / جناس: تاریک، باریک
بازگردانی: خدایا، دلم را پر از یقین به تو کن. در این جهان تاریک و اهریمنی من را ظریف بین و دقیق نگر کن. (تا راه از چاه بازشناسم.)
پیام: درخواست یقین
طالب آملی