خَیرٌ مِن الخَیرِ فاعلُهُ.
بهتر از خوبی، انجام دهندۀ آن است.
یُحِبُّ الْآباءُ وَ الْأمَّهاتُ رُؤیَهَ أَولادِهِم فی أَحسَنِ حالٍ، وَ لِذٰلِکَ یُرشِدونَهُم دائِماً إلَی الصِّفاتِ الطَّیِّبَهِ وَ الْأعمالِ الصّالِحَهِ،
پدران و مادران دوست دارند که فرزندانشان را در بهترین حالت ببینند؛ از همین رو پیوسته ایشان را به صفت های پاک و کردار درست راهنمایی می کنند.
کَالْأخلاقِ الْحَسَنَهِ، وَ تَعَلُّمِ الْعُلومِ وَ الْمَهاراتِ وَ الْفُنونِ النّافِعَهِ، وَ الإِبْتِعادِ عَنِ الْأراذِلِ وَ التَّقَرُّبِ إلَی الْأفاضِلِ،
مانند: خوی نیک، آموختن دانش و مهارت و هنرهای سودمند، دوری از فرومایگان و نزدیکی به شایستگان،
وَ الإهْتِمامِ بِالرّیاضَهِ، وَ مُطالَعَهِ الْکُتُبِ، وَ احْتِرامِ الْقانونِ،
توجه به ورزش، خواندن کتاب، بزرگداشت قانون،
وَ الإِقْتِصادِ فِی اسْتِهلاکِ الْماءِ وَ الْکَهرَباءِ، وَ حُسْنِ التَّغذیَهِ، وَ غَیرِ ذٰلِکَ مِنَ الصِّفاتِ وَ الْأعْمالِ … .
میانه روی در مصرف آب و برق، تغذیه مناسب و چیزهای دیگری از صفت ها و کارها… .
وَ فی الْقُرآنِ الْکَریمِ نَرَی «لُقمانَ الْحَکیمَ» یُقَدِّمُ لِبْنِهِ مَواعِظَ قَیِّمَهً، وَ هٰذا نَموذَجٌ تَربَویٌّ لِیَهتَدیَ بِهِ کُلُّ الشَّبابِ.
در قرآن گرامی می بینیم که لقمان دانا به فرزندش پندهای ارزشمندی فراپیش می دارد. این نمونه ای پرورشی است تا هر جوانی را با آن راه نماید.
فَقَدْ جاءَ فی الْقُرآنِ الْکَریمِ: ﴿یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ اصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
در قرآن گرامی آمده است: اى پسرک من، نماز را برپا دار و به کار پسندیده وادار و از کار ناپسند بازدار و در آسیبى که بر تو وارد آمده است، شکیبا باش. این رفتار [حاکى] از عزم [و اراده تو در] امور است.
وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
و از مردم [با خودپسندی] رخ برمتاب و در زمین خرامان راه مرو که خدا خودپسند لافزن را دوست ندارد.
وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ﴾
در راه رفتن خود میانه رو باش و صدایت را آهسته ساز که بدترین آوازها بانگ خران است.
إنَّ اللّهَ یُحِبُّ مَنْ یُحافِظُ عَلَی الصَّلاهِ فی وَقتِها، فَقَدْ قالَ النَّبیُّ: « إنَّ عَمودَ الدّینِ الصَّلاهُ.»
خداوند دوست دارد کسی را که وقت نماز را نگاه می دارد؛ پیامبر فرموده: همانا نماز ستون دین است.
وَ عَلَینا أَنْ نَکونَ مُشتاقینَ إلَی الْأعمالِ الصّالِحَهِ، وَ ناهینَ عَنِ الْمُنکَرِ، وَ صابِرینَ عَلَی الْمَشاکِلِ وَالشَّدائِدِ؛
باید که ما علاقمند به نیک کرداری، بازدارنده از زشتی، بردبار در گرفتاری ها و دشواری ها باشیم.
فَإنَّ ذٰلِکَ مِنَ الْأمورِ الْمُهِمَّهِ. وَ عَلَینا أَنْ نَتَواضَعَ أَمامَ أَساتِذَتِنا وَ أَصدِقائِنا وَ زُمَلائِنا وَ جیرانِنا وَ أَقرِبائِنا وَ کُلِّ مَنْ حَولَنا؛
این رفتار، از کارهای مهم است. ما باید فراپیش استادانمان، دوستانمان، همکارانمان، همسایگانمان، نزدیکانمان و همۀ کسانی که پیرامون مایند فروتنی بورزیم.
فَقَدْ قالَ الْإمامُ الْکاظِمُ. الحکمه تعمر فی قلب المتواضع، و لا تعمر فی قلب المتکبر الجبار.
امام کاظم فرموده: دانش در دل فروتن ماندگار می شود؛ ولی در دل خودبزرگ بین ستمگر ماندگار نمی گردد.
إنَّ اللّهَ لا یحبُّ کلّ معجب بنفسه. إذنَ عَلَینا أَن لا نَتَکَبَّر عَلَی الْآخَرینَ؛
خداوند خودبینان را دوست ندارد؛ بنابر این نباید ما در برابر دیگران خودبزرگ بین باشیم.
فَإنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُتَکَبِّرینَ، وَ عَلَینا أَنْ لا نَرْفَعَ أَصواتَنا فَوقَ صَوتِ الْمُخاطَبِ؛
خداوند خودبزرگ بینان را دوست ندارد. نباید ما آوایمان را بلندتر از صدای شنونده کنیم.
فَقَدْ شَبَّه اللّهُ کَلامَ مَن یَرْفَعُ صَوتَهُ دونَ دَلیلٍ مَنطِقیٍّ بِصَوتِ الْحِمارِ.
خداوند سخن کسی را که صدایش را بدون دلیل منطقی بلند می کند به صدای درازگوش مانند کرده است.
عَیِّن الصَّحیحَ وَ الْخَطَأَ حَسَبَ نَصِّ الدَّرس. (ترجمه: درست و نادرست را بر حسب متن درس مشخص کن.)
۱ـ یَجِبُ أَنْ لا نَرْفَعَ أَصْواتَنا فوقَ صَوتِ مَنْ نَتَکَلَّمُ مَعَهُ. √ (باید صدایمان را بالای صدای کسی که با او سخن می گوییم بلند نکنیم.)
۲ـ عَلَیْنا أَن نُحافِظَ عَلی أَداءِ الصَّلاهِ فی وَقْتِها. √ (باید که سر وقت، نماز بخوانیم.)
۳ـ قَدَّمَ لُقمانُ الْحَکیمُ لِإبْنِهِ مَواعِظَ قَیِّمَهً. √ (لقمان حکیم پندهای ارزشمندی را به فرزندش تقدیم کرد.)
۴ـ لا تَعْمُرُ الْحِکمَهُ فی قَلْبِ الْمُتَواضِعِ. ꭓ (حکمت در دل فروتن ماندگار نمی شود.)
۵- اَلْإعْجابُ بِالنَّفْسِ عَمَلٌ مَقْبولٌ. ꭓ (خودپسندی کاری پسندیده است.)
اعلموا= بدانید
اسم التفضیل و اسم المکان
اسم تفضیل مفهوم برتری دارد و بر وزن (أفعل) در زبان عربی است.
اسم تفضیل معادل (صفت برتر) و (صفت برترین) است؛ مثال: کبیر: بزرگ؛ أکبر: بزرگ تر، بزرگ ترین / حسن: خوب، أحسن: خوب تر، خوب ترین
آسیا أکبر من أوروبا. آسیا بزرگ تر از اروپا ست.
آسیا أکبر قارات العالم. آسیا بزرگ ترین قاره های جهان است.
آسیا أکبر قاره فی العالم. آسیا بزرگ ترین قاره در جهان است
جبل دماوند أعلی من جبل دنا. کوه دماوند بلندتر از کوه دناست
جبل دماوند أعلی جبال إیران. کوه دماوند بلندترین کوه های ایران است.
جبل دماوند أعلی جبل فی إیران. کوه دماوند بلندترین کوه در ایران است.
أفضل الناس أنفعهم للناس. بهترین مردم سودمندترینشان برای مردم است.
■ گاهی وزن اسم تفضیل به این شکل ها می آید:
أغلی: گران تر، گران ترین / أعلی: بلندتر، بلندترین / أقلّ: کمتر، کمترین / أحبّ: محبوب تر، محبوب ترین
■ مؤنث اسم تفضیل بر وزن ( فُعلی) می آید؛ مثال: فاطمه الکبری: فاطمۀ بزرگ تر، زینب الصُغری: زینب کوچک تر
اسم تفضیل در حالت مقایسه بین دو اسم مؤنث معمولا بر همان وزن (أفعل) می آید؛ مثال: فاطمه أکبر من زینب.
■ غالبا جمع اسم تفضیل بر وزن (أفاعل) است؛ مثال: أراذل جمع أرذل و أفاضل جمع أفضل است. إذا ملک الأراذل هلک الأفاضل.
■ هرگاه اسم تفضیل همراه حرف جر (من) باشد، معنای (برتر) دارد؛ مثال: هذا أکبر من ذاک. این از آن بزرگ تر است. و هرگاه اسم تفضیل مضاف واقع شود، معنای (برترین) دارد؛ مثال: سوره البقره أکبر سوره فی القرآن. سورۀ بقره بزرگ ترین سوره در قرآن است.
اِخْتَبِرْ نَفْسَکَ: تَرجِمِ الأحادیثَ التّالیَهَ، ثُمَّ ضَعْ خَطّاً تَحتَ اسْمِ التَّفضیلِ.
(خودت را بیازما: احادیث زیر را ترجمه کن؛ سپس خطی را زیر اسم تفضیل بگذار[بکش].)
۱- سُئِلَ رَسولُ اللهِ: من أحَبُّ النّاسِ إلَی اللهِ. قال: أنفَعُ النّاسِ لِلنّاسِ.
(از پیامبر پرسیده شد: چه کسی دوست داشتنی ترین مردم نزد خداوند است. او گفت: سودمنترین مردم برای مردم.)
۲- أَحسَنُ زینَهِ الرَّجُلِ السَّکینَهُ مَعَ إیمانٍ. (بهترین آرایش مرد آرامش با ایمان است.)
۳- أفضلُ الأعمال الکسبُ مِن الحلال. (رسول الله) (برترین کارها کسب از راه حلال است.)
■ دو کلمه «خَیْر» و «شَرّ» علاوه بر اینکه به معنای «خوبی» و «بدی» هستند، می توانند به معنای اسم تفضیل نیز بیایند؛ در این صورت، معمولاً بعد از آن حرف جرّ «مِنْ» است، یا به صورتِ «مضاف» می آید؛ مثال:
۱- تفکّرُ ساعه خیرٌ مِن عباده سَبعینَ سَنه. (رسول الله) ساعتی اندیشیدن بهتر از عبادت هفتاد سال است.
۲- شَرُّ النّاسِ مَنْ لا یَعْتَقِدُ الأمانه و لا یجتنب الخیانه. (أمیر المؤمنین علی)
بدترین مردم کسى است که پایبند به امانت نباشد و از خیانت دورى نکند.
۳- خیرُ الأمور أوسطها. (أمیر المؤمنین علی) بهترین کارها میانه ترین آنهاست.
۴- حیَّ علی خَیرِ العَمل. به سوی بهترین کار بشتاب.
1ــ الرّجلُ: انسان، مرد ۲ــ السکینَه: آرامش ۳- حیّ: بشتاب
اخْتبِرْ نَفْسَکَ: تَرجِمِ العِباراتِ التاّلیهَ. (ترجمه: خودت را بیازما؛ عبارت های زیر را ترجمه کن.)
۱-﴿… رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الراحمین﴾ المؤمنون: ۱۰۹
(پروردگارا؛ ما ایمان آوردیم پس ما را بیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین رحم کنندگانی.)
۲- ﴿ لیله الْقَدْرِ خَیْر مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴾ القدر: ۳
(شب قدر از هزار ماه بهتر است.)
۳- شرُّ الناس ذو الْوَجْهَیْنِ. (بدترین مردم انسان دوروست.)
۴- خیرُ إِخْوَانِکُمْ مَنْ أَهْدَى إِلَیْکُمْ عیوبکم. (رسول الله)
(بهترین برادرانتان کسی است که عیب هایتان را به شما هدیه کرد.)
۵- مَن غلبت شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهوَ شَرٌّ مِن البَهائم.
(هر کس شهوتش بر خردش چیره شد، پس او از چارپایان بدتر است.)
۱- أهدی: هدیه کرد ۲- غلبت: چیره شد
■ اسم مکان بر مکان دلالت دارد و بیشتر بر وزن مَفْعَل و گاهی بر وزن مَفْعِل و مَفْعَله است؛ مثال: مَطبخ: آشپزخانه؛ مَصنع: کارخانه؛ مطعم: رستوران؛ ملعب: ورزشگاه؛ مطبعه: چاپخانه؛ مکتبه: کتابخانه؛ مَنزِل: خانه؛ مَحمِل: کجاوه
جمع اسم مکان بر وزن «مَفاعِل» است؛ مانند: مَدارِس، ملاعب، مطاعم و منازل.
اخْتبِرْ نَفْسَکَ: تَرجِمِ الآیتَیَنِ وَ العِبارَهَ، ثمَ عَیِّنِ اسْمَ المَکانِ وَ اسْمَ التفَّضیلِ.
(ترجمه: خودت را بیازما: آیه و عبارت را ترجمه کن؛ سپس اسم مکان و اسم تفضیل را مشخص کن.)
۱ -﴿… وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ…﴾ النحل: ۱۲۵
(و با بهترین طریق با ایشان مناظره کن؛ همانا خدای تو (عاقبت حال) کسانی را که از راه او گمراه شده اند بهتر میداند.)
اسم تفضیل: أَحْسَنُ؛ أَعْلَمُ
۲- ﴿وَ الْآخِرَهُ خَیْرٌ وَ أبقی﴾ (و آخرت بهتر و پایدارتر است.) اسم تفضیل: خَیْرٌ؛ أبقی
۳- کانت مَکتبه جندی سابور فی خوزستان أکبرُ مَکتبه فِی العالم القدیم.
(کتابخانه گندی شاپور در خوزستان بزرگترین کتابخانه در جهان کهن بود.) اسم مکان: مَکتبه / اسم تفضیل: أکبَر
۱- جادل: ستیز کن ۲- ضلَّ: گمراه شد