انواع «که»
۱- حرف پیوند الف) پیوندگر: آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند / آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
ب) به معنای «زیراکه»: زبان درکش ای مرد بسیار دان / که فردا قلم نیست بر بی زبان
پ) به معنای «اگر»: چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را / چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را
ت) کوتاه شده «امید است که»: عمر بگذشت به بی حاصلی و بالهوسی / پسرم جام میام ده که به پیری برسی
۲- حرف اضافه به معنای «از»: جُوی مشک، بهتر که یک توده گِل.
۳- ضمیر پرسشی به معنای چه کسی؟: که گفتت برو دست رستم ببند؟ / نبندد مرا دست چرخ بلند
۴- ضمیر مبهم در معنای کسی که: هر که آمد عمارتی نو ساخت / رفت و منزل به دیگری پرداخت
گوشزد: «که» در بسیاری از جمله ها سترده می شود. مانند:
دیدم دل خاص و عام بردی / من نیز دلاوری نمودم
در بیت بالا «که» سترده شده است؛ پس جمله بالا در بنیاد اینگونه بوده است: دیدم که دل خاص و عام بردی …