◄اغراق
در لغت به معنی سخت کشیدن کمان است و در اصطلاح بدیع، زیاده روی در توصیف یا مدح یا ذم را گویند؛ چنان که از حد معمول بگذرد و برای شنونده شگفت انگیز و زیبا باشد. به عبارت دیگر بازنمود دگرگونه مفاهیم و موضوعات سخن است، به صورتی که معانی خرد را بزرگ گرداند و معانی بزرگ را خرد بنماید تا تأثیر سخن را بیشتر کند.
مدح: ستایش / ذم: نکوهش
● «اغراق» در لغت و اصطلاح بدیع به چه معناست؟ – در لغت به معنی سخت کشیدن کمان است و در اصطلاح بدیع، زیاده روی در توصیف یا مدح یا ذم را گویند؛ چنان که از حد معمول بگذرد و برای شنونده شگفت انگیز و زیبا باشد.
به ابیات زیر توجه نمایید:
به کردار افسانه از هر کسی / شنیدم همی داستانت بسی
به تنها یکی گور بریان کنی / هوا را به شمشیر گریان کنی
برهنه چو تیغ تو بیند عقاب، / نیارد به نخجیر کردن شتاب
نشان کمند تو دارد هژبر / ز بیم سنان تو خون بارد ابر (فردوسی)
گور: گورخر/ نیارد: جرأت نمیکند / نخجیر: شکار / هژبر: شیر / سنان: سرنیزه
بازگردانی: مانند افسانهها از هر کسی داستانهای تو را بسیار شنیدهام.
به تنهایی گورخری را بریان میکنی و میخوری. هوا را نیز با شمشیرت به گریستن میاندازی.
هنگامیکه عقاب، شمشیر برهنه تو را ببیند جرأت نمیکند که به شکار برود.
شیر نیز اسیر تو شده است و ابر از ترس سرنیزه تو به جای باران خون میبارد.
زیاده روی در توصیف شجاعت و قدرت رستم از زبان تهمینه، موجب زیبایی آفرینی و موسیقی معنوی در این ابیات شده است؛ به گونهای که این بزرگنمایی، تصویری زیبا در ذهن شنونده یا خواننده ایجاد میکند و تصویرآفرینی حماسی را در این ابیات به اوج میرساند.
◙ اغراق مناسب ترین آرایه برای تصویرآفرینی در حماسه است؛ بنابراین در شاهنامه و آثار حماسی دیگر از آن بسیار استفاده شده است.
نمونهای دیگر:
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران / کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران (سعدی)
بازگردانی: بگذار روز خداحافظی با یاران مانند ابر گریه کنیم؛ زیرا روز خداحافظی حتا سنگ نیز ناله و زاری میکند.
سعدی با بزرگ نمایی در توصیف روز وداع یار، اوج احساسات و عواطف سرشار درونی خود را نشان میدهد.
نمونههای دیگر:
دلم گرفته از این روزها دلم تنگ است / میان ما و رسیدن هزار فرسنگ است (سلمان هراتی) / فرسنگ: شش کیلومتر «نهایی دی۹۷ خارج»
اغراق: میان ما و رسیدن هزار فرسنگ است.
میشناسمت / چشمهای تو میزبانِ آفتابِ صبحِ سبزِ باغهاست / میشناسمت. (شفیعی کدکنی) «نهایی شهریور ۹۹»
اغراق: چشمهای تو میزبانِ آفتابِ صبحِ سبزِ باغهاست. (چشمانت درخشان است.)
◙ عبارت زیر درست است یا نادرست؟
در شعر: «می شناسمت/ چشم های تو میزبان آفتابِ صبح سبزِ باغ هاست / می شناسمت»: آرایه «اغراق» وجود دارد. – درست
چو رامین گه گهی بنواختی چنگ، / ز شادی بر سر آب آمدی سنگ (فخرالدین اسعد گرگانی) «نهایی شهریور ۹۸»
بازگردانی: هنگامیکه رامین گه گاهی چنگ مینواخت، حتا سنگ نیز از شادی بر سر آب میآمد تا به آن گوش دهد.
اغراق: سنگ از شادی بر سر آب میآمد.
◄ ایهام
در لغت به معنی در وهم و گمان افکندن است و در اصطلاح بدیع، آوردن واژهای یا عبارتی در سخن با دو یا چند معنا که معمولاً بیت با تمام معانی پذیرفتنی و دارای ارزش است. دریافت همزمان چند معنا از یک واژه یا یک عبارت در کلام، تصویری زیبا در ذهن خواننده یا شنونده ایجاد میکند و سبب زیبایی کلام میگردد.
● «ایهام» در لغت و اصطلاح بدیع به چه معناست؟ – در لغت به معنی در وهم و گمان افکندن است و در اصطلاح بدیع، آوردن واژهای یا عبارتی در سخن با دو یا چند معنا که معمولاً بیت با تمام معانی پذیرفتنی و دارای ارزش است.
به بیت زیر توجه کنید:
بی مهر رُخت روز مرا نور نمانده است / وز عمر مرا جز شب دیجور نمانده است (حافظ) / دیجور: بسیار تاریک «نهایی دی ۹۹» «نهایی شهریور ۹۹ بزرگسال»
واژه «مهر» آرایه ایهام دارد و در دو معنی به کار رفته است؛ یکی در معنای «محبّت» و دوم در معنای «خورشید» و چنانچه مشاهده میشود، بیت با هر دو معنی قابل درک و دریافت است.
بازگردانی: بدون خورشید رُخت یا بدون محبّت رخت روزگارم تیره شده است و از عمرم جز شب تاریک و تار نمانده است.
در ایهام ذهن با اندکی تأمل، هر دو معنی را کشف میکند و همین موضوع سبب زیبایی آفرینی و لذت خواننده میگردد.
نمونه دیگر:
خانه زندان است و تنهایی ضلال / هر که چون سعدی گلستانیش نیست (سعدی) / ضلال: گمراهی «نهایی، شهریور ۹۸»
بازگردانی: هر کس که مانند سعدی کتاب گلستان ندارد، یا اینکه هر کس که مانند سعدی باغ ندارد، خانه برای او زندان است و تنهایی برای او گمراهی.
گلستان ایهام دارد و دو معنا در ذهن پدید میآورد: یکی کتاب گلستان و دیگری باغ و گلزار.
توجه: زمانی میتوانیم آرایه ایهام را دریابیم که با معانی مختلف واژهها آشنا باشیم.
یا در مثال:
اگر سنت اوست نوآوری، / نگاهی هم از نو به سنت کنیم (قیصر امین پور) / سنت: آیین «نهایی شهریور ۹۸»
بازگردانی: اگر آیین او نوآوری است، دوباره به سنت نگاهی بیفکنیم. یا اینکه از قالب شعر نو به سنت نگاهی بیفکنیم.
عبارت «از نو» در دو معنای مجدّد و قالب شعر نو آمده است.
چند نمونه:
عهد کردی که کشی فرصت خود را / روزی فرصت ار یافتی، آن عهد فراموش مکن (فرصت شیرازی) «نهایی دی ۱۴۰۰»
بازگردانی: پیمان بستی که فرصت شیرازی را بکشی. اگر روزی فرصت شیرازی را یافتی یا اگر مجالی یافتی، آن پیمان را فراموش مکن.
فرصت: ۱- فرصت شیرازی ۲- مجال
چون جام شفق موج زند خون به دل من / با این همه دور از تو مرا چهره زردی است (مهرداد اوستا) / شفق: سرخی شامگاهی «نهایی، شهریور ۱۴۰۰» پرتکرار
بازگردانی: مانند جام شفق دلم غرق خون است. با این وجود به خاطر دوری از تو، چهره من زرد شده است. یا اینکه چهره من زرد شده است و خدا نکند که چهره تو زرد شود.
دور از تو: ۱- هجران و از تو دور بودن ۲- چهره زرد از تو دور باد
تفاوت جناس و ایهام: در جناس همسان دو واژه لفظ یکسان دارند با معناهای متفاوت؛ ولی در ایهام فقط یک واژه دارای دو معنای متفاوت است.
برای به دست آوردن آگاهی بیشتر از آرایه ایهام اینجا را کلیک کنید.
برای آگاهی بیشتر از آرایه اغراق و پرسش پاسخ گزین اینجا را کلیک کنید.
◄ایهام تناسب
آوردن واژهای است با دو معنی که یک معنای آن مورد نظر و پذیرفتنی است و معنای دیگر که مورد نظر نیست با بعضی از اجزای کلام تناسب دارد.
● « ایهام تناسب» در لغت و اصطلاح بدیع به چه معناست؟ – آوردن واژهای است با دو معنی که یک معنای آن مورد نظر و پذیرفتنی است و معنای دیگر که مورد نظر نیست با بعضی از اجزای کلام تناسب دارد.
به این نمونه توجه کنید:
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد / زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما (حافظ) «نهایی، شهریور۱۴۰۰» «نهایی دی۹۷ خارج»
بازگردانی: روی زیبای تو چنان نشانهای از لطف را بر ما آشکار کرد که از آن زمان به بعد جز لطف و خوبی در تفسیر ما نیست.
«آیت» در این بیت به معنی نشانه است معنی دیگر آن آیه است؛ که در این معنی با واژه «تفسیر» تناسب دارد. این آرایه شاعرانه را که در آن ذهن به تلاش و تکاپو میافتد، تا معنی درست واژه را با توجّه به مفهوم بیت دریابد ایهام تناسب نامند.
مثال دیگر:
گر هزار است بلبل این باغ / همه را نغمه و ترانه یکی است (صائب تبریزی) «نهایی دی ۱۴۰۰»
بازگردانی: اگر بلبلهای این باغ هزارتا باشند، نغمه و ترانه همه این پرندگان یکسان است.
صائب در این بیت «هزار» را در معنای عدد هزار آورده است و در معنای دیگر آن (بلبل) با بلبل، باغ، نغمه و ترانه تناسب دارد.
نمونههای دیگر:
یک روز که خسرو زنگ قرآن در شهناز شوری به پا کرده بود، مدیر مدرسه آواز خسرو را شنید. (عبدالحسین وجدانی)
شور: ۱- هیجان و وجد ۲- دستگاه شور (در این معنا با شهناز و آواز تناسب دارد.)
چنان سایه گسترد بر عالمی / که زالی نیندیشد از رستمی (سعدی)
بازگردانی: این پادشاه چنان بر مردم جهان سایه امنیت گسترد که حتا پیرمرد و پیرزنی هم از پهلوانی چون رستم نمیهراسیدند.
زال: ۱- پیر ۲- پدر رستم (در این معنا با رستم تناسب دارد.)
پرستش به مستی است در کیش مهر / برون اند زین جرگه هشیارها (علامه طباطبایی) / جرگه: گروه
بازگردانی: در کیش مهر پرستش به مستی است. هوشیارها ازین گروه بیرون اند.
کیش مهر: ۱- آیین عاشقی ۲- آیین مهرپرستی (در این معنا با پرستش و مستی و جرگه تناسب دارد.)
تفاوت ایهام و ایهام تناسب: در ایهام یک واژه دو یا چند معنا دارد و همه معانی مورد نظر شاعر است و پذیرفتنی. در ایهام تناسب یک واژه دارای دو یا چند معنا است؛ اما فقط یک معنای آن مورد نظر شاعر است و معنای دیگر با برخی از اجزای سخن تناسب میسازد.